ionize

/ˈaɪəˌnaɪz//ˈaɪənaɪz/

معنی: تبدیل به یون کردن، به یون تجزیه کردن
معانی دیگر: (شیمی) یونی کردن، یونیزه کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: ionizes, ionizing, ionized
(1) تعریف: to separate or change partly or completely into ions.

(2) تعریف: to create ions in.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: ionizable (adj.), ionization (n.)
• : تعریف: to be converted partly or completely into ions.

جمله های نمونه

1. Nebulae contain very large amounts of ionized gas.
[ترجمه گوگل]سحابی ها حاوی مقادیر بسیار زیادی گاز یونیزه هستند
[ترجمه ترگمان]Nebulae حاوی مقادیر بسیار زیادی گاز ionized هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In recent years, concern has been raised over exposure to ionizing radiation from radon gas.
[ترجمه گوگل]در سال‌های اخیر، نگرانی در مورد قرار گرفتن در معرض تشعشعات یونیزان گاز رادون مطرح شده است
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر نگرانی ها در رابطه با تشعشعات یونیزه شده از گاز رادون مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hypocalcemia A decrease in the concentration of ionized calcium precipitates the clinical picture of hypocalcemia.
[ترجمه گوگل]هیپوکلسمی کاهش غلظت کلسیم یونیزه تصویر بالینی هیپوکلسمی را تسریع می کند
[ترجمه ترگمان]Hypocalcemia کاهشی در غلظت کلسیم یونیزه کننده، تصویر بالینی of را precipitates می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Its overall effect is to raise serum ionized calcium levels and lower serum phosphorus levels.
[ترجمه گوگل]اثر کلی آن افزایش سطح کلسیم یونیزه سرم و کاهش سطح فسفر سرم است
[ترجمه ترگمان]تاثیر کلی آن افزایش سطح کلسیم نیترات سرم و سطوح پایین تر فسفر سرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In addition to cancer inductions, ionizing radiation may have significant effects on pre-natal development and on genetic or hereditary factors.
[ترجمه گوگل]علاوه بر القای سرطان، پرتوهای یونیزان ممکن است اثرات قابل توجهی بر رشد قبل از تولد و عوامل ژنتیکی یا ارثی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر سرطان سرطان، تابش یونیزه کننده ممکن است اثرات مهمی بر رشد پیش از زایمان و عوامل ژنتیکی یا ارثی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But they do not " ionize, "'structure, " " cluster " or " magnetize " water, as various manufacturers claim.
[ترجمه گوگل]اما آن‌طور که سازندگان مختلف ادعا می‌کنند، آب را "یونیزه"، "ساختار"، "خوشه‌ای" یا "مغناطیس" نمی‌کنند
[ترجمه ترگمان]اما آن ها \"ionize\"، \"خوشه\" یا \"magnetize\" را به عنوان تولید کنندگان مختلف نمی دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Most inorganic salts ionize in water solution.
[ترجمه گوگل]بیشتر نمک های معدنی در محلول آب یونیزه می شوند
[ترجمه ترگمان]بیشتر نمک های غیر آلی موجود در محلول آب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Anionic polyelectrolytes can ionize in polar solvent, forming macromolecule chains with lots of anionic charge.
[ترجمه گوگل]پلی الکترولیت های آنیونی می توانند در حلال قطبی یونیزه شوند و زنجیره های درشت مولکولی با بار آنیونی زیادی تشکیل دهند
[ترجمه ترگمان]anionic polyelectrolytes می توانند در حلال قطبی ionize و زنجیره های macromolecule را با مقدار زیادی از شارژ آنیونی تشکیل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Weak acids ionize partly ( ionize ) in water to give hydrogen ion.
[ترجمه گوگل]اسیدهای ضعیف تا حدی در آب یونیزه می شوند (یونیزه می شوند) و یون هیدروژن می دهند
[ترجمه ترگمان]اسیده ای ضعیف (ionize)تا حدی (ionize)در آب برای دادن یون هیدروژن (hydrogen)هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Weak alkalis ionize partly ( ionize ) in water to give hydroxide ion.
[ترجمه گوگل]قلیاهای ضعیف تا حدی در آب یونیزه می شوند (یونیزه می شوند) و یون هیدروکسید می دهند
[ترجمه ترگمان]alkalis ضعیف (ionize)در آب برای تولید یون هیدروکسید، تا حدی (ionize)ضعیف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Recombination radiation can ionize another atom of the same species.
[ترجمه گوگل]پرتوهای نوترکیب می توانند اتم دیگری از همان گونه را یونیزه کنند
[ترجمه ترگمان]تابش نوترکیبی نیز می تواند یک اتم دیگر از یک گونه را ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The binding is reversible so that factors that decrease the protein concentration will increase the ionized fraction of calcium in the blood.
[ترجمه گوگل]اتصال برگشت پذیر است به طوری که عواملی که غلظت پروتئین را کاهش می دهند باعث افزایش کسر یونیزه کلسیم در خون می شود
[ترجمه ترگمان]اتصال برگشت پذیر است به طوری که عواملی که غلظت پروتیین را کاهش می دهند مقدار یونیزه شده کلسیم را در خون افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The idea behind the ion motor is to make use of the electrical properties of ionized atoms.
[ترجمه گوگل]ایده پشت موتور یونی استفاده از خواص الکتریکی اتم های یونیزه شده است
[ترجمه ترگمان]ایده پشت موتور یون استفاده از ویژگی های الکتریکی اتم ها یونیزه کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. By a variety of plausible means much of these gases can escape from Io and become dissociated and ionized.
[ترجمه گوگل]با انواع روش های قابل قبول، بسیاری از این گازها می توانند از Io خارج شده و تجزیه و یونیزه شوند
[ترجمه ترگمان]با انواع زیادی از این گازها می تواند از آیو فرار کند و یونیزه شود و یونیزه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If the serum albumin concentration is normal,[Sentence dictionary] the total serum calcium level reflects the ionized calcium concentration.
[ترجمه گوگل]اگر غلظت آلبومین سرم نرمال باشد، [Sentence dictionary] سطح کل کلسیم سرم غلظت کلسیم یونیزه شده را منعکس می کند
[ترجمه ترگمان]اگر غلظت آلبومین سرم نرمال باشد، مقدار کل کلسیم سرم، غلظت کربنات کلسیم را منعکس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تبدیل به یون کردن (فعل)
ionize

به یون تجزیه کردن (فعل)
ionize

تخصصی

[شیمی] یونیدن، یون کردن، یون شدن

انگلیسی به انگلیسی

• convert into ions, separate into ions; produce ions in a solution (also ionise)

پیشنهاد کاربران

بپرس