ionic

/aˈjɑːnɪk//aɪˈɒnɪk/

معنی: یکنوع حروف سیاه چاپخانه، یونی
معانی دیگر: (فیزیک) وابسته به یون، به شکل یون، وابسته به سرزمین ایونیا (در یونان باستان) و مردم آن، ایونیایی، وابسته به شاخه ای از زبان یونانی باستان که گویش آتیکا هم جزو آن بود، زبان ایونیایی، (معماری) سبک ایونیک (به ویژه ستون هایی که دارای شیار بوده و سرستون آن مثل شاخ قوچ پیچیده است)، وابسته به سبک نگارش و معانی بیان ایونیک (در یونانی و لاتین)، (شعر یونانی و لاتین) چهارگام شعری هر یک دارای چهار هجا که دوگام اول بلند و دو گام دوم کوتاه اند، شعر ایونیک، وابسته به یون الکتریکی، زبان قدیمی مردم ایونی یونان، سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to a region of ancient Greece in coastal Asia Minor and adjacent Aegean islands or its people, culture, language, or the like.

(2) تعریف: of or pertaining to a style of classical architecture characterized by fluted columns with a molded base and ornamental scrolls on the capital.
اسم ( noun )
• : تعریف: the dialect of the ancient Greek region in the coast and islands of the eastern Aegean.

جمله های نمونه

1. The ionic radius varies among the elements depending on atomic number and ionic charge of the ion.
[ترجمه گوگل]شعاع یونی در بین عناصر بسته به عدد اتمی و بار یونی یون متفاوت است
[ترجمه ترگمان]شعاع یونی بین عناصر وابسته به عدد اتمی و بار یونی یونی فرق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This one has Ionic columns and a balustrade, and the speaker's gallery seems to have been right.
[ترجمه گوگل]این یکی دارای ستون های یونی و یک نرده است و به نظر می رسد که گالری سخنران درست بوده است
[ترجمه ترگمان]این یکی ستون های لونیکی و نرده دارد و به نظر می رسد گالری گوینده درست می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One of the simplest is an ionic crystal like sodium chloride, the first mineral analyzed after the discovery of x-ray diffraction.
[ترجمه گوگل]یکی از ساده ترین آنها یک کریستال یونی مانند کلرید سدیم است، اولین ماده معدنی که پس از کشف پراش اشعه ایکس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]یکی از ساده ترین نمونه ها یک بلور یونی مانند سدیم کلرید، اولین ماده معدنی است که بعد از کشف پراش اشعه ایکس تجزیه و تحلیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When small atoms bond together through ionic or covalent chemical bonds, the compactness of the bond makes it extremely strong.
[ترجمه گوگل]هنگامی که اتم های کوچک از طریق پیوندهای شیمیایی یونی یا کووالانسی به یکدیگر متصل می شوند، فشردگی پیوند آن را بسیار قوی می کند
[ترجمه ترگمان]وقتی اتم های کوچک از طریق پیوندهای شیمیایی یونی یا کووالانسی به هم پیوند می خورند، فشردگی این پیوند آن را بسیار قوی می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Few bonds are exclusively ionic or covalent; instead, most are hybrids.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از پیوندها منحصراً یونی یا کووالانسی هستند در عوض، بیشتر هیبرید هستند
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از اوراق قرضه به طور انحصاری به صورت یونی یا کووالانسی هستند، به جای آن، بیشتر hybrids هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ionic bonds form most strongly between elements like sodium and chlorine.
[ترجمه گوگل]پیوندهای یونی بین عناصری مانند سدیم و کلر قوی ترین شکل می گیرد
[ترجمه ترگمان]پیوند یونی به شدت بین عناصر نظیر سدیم و کلر شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The porch is a semicircle of giant Ionic columns running the full height of the house.
[ترجمه گوگل]ایوان نیم دایره ای از ستون های یونی غول پیکر است که در تمام ارتفاع خانه قرار دارند
[ترجمه ترگمان]ایوان یک نیم دایره از ستون های لونیکی بزرگ است که ارتفاع کامل خانه را اداره می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Doric capitals were large and simple, the Ionic ones of the Aeolic type.
[ترجمه گوگل]سرستون‌های دوریک بزرگ و ساده بودند، سرستون‌های یونی از نوع آئولیک
[ترجمه ترگمان]ستون های دوریکی بزرگ و ساده بودند، ستون های لونیکی نوع Aeolic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Coordination number Ionic Crystals Ions in an ionic crystal are held together by electrostatic forces.
[ترجمه گوگل]عدد هماهنگی کریستال‌های یونی یون‌ها در یک بلور یونی توسط نیروهای الکترواستاتیکی کنار هم نگه داشته می‌شوند
[ترجمه ترگمان]تعداد Coordination کریستال های لونیکی در یک بلور یونی توسط نیروهای الکترواستاتیک کنار هم نگه داشته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Each type of ion in an ionic lattice has its own coordination number.
[ترجمه گوگل]هر نوع یون در یک شبکه یونی شماره هماهنگی خاص خود را دارد
[ترجمه ترگمان]هر نوع یونی در یک شبکه یونی، شماره هماهنگی خود را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ahead, a handful of broken Ionic columns rose against the pale blue sky.
[ترجمه گوگل]جلوتر، تعداد انگشت شماری از ستون های یونی شکسته در برابر آسمان آبی کم رنگ برخاستند
[ترجمه ترگمان]در پیش، یک مشت ستون های لونیکی شکسته در مقابل آسمان آبی کم رنگ رشد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Bonding may be ionic or covalent, depending on whether valence electrons are transferred or shared.
[ترجمه گوگل]پیوند ممکن است یونی یا کووالانسی باشد، بسته به اینکه الکترون های ظرفیتی منتقل شده یا مشترک هستند
[ترجمه ترگمان]پیوند ممکن است یونی یا کووالانسی باشد، که بستگی به این دارد که آیا الکترون های ظرفیت منتقل می شوند یا به اشتراک گذاشته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The large Ionic Temple of Artemis at Sardis seems to have been built in three phases.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد معبد یونی بزرگ آرتمیس در ساردیس در سه مرحله ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که معبد یونی بزرگ آرتمیس در Sardis در سه مرحله ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A used acidic ionic liquid catalyst, which has been deactivated by conjunct polymers, is regenerated by combining the used catalyst, a metal and a Broensted acid to hydrogenate the conjunct polymer.
[ترجمه گوگل]یک کاتالیزور مایع یونی اسیدی مورد استفاده، که توسط پلیمرهای پیوسته غیرفعال شده است، با ترکیب کاتالیزور مورد استفاده، یک فلز و یک اسید برونستد برای هیدروژنه کردن پلیمر پیوندی بازسازی می شود
[ترجمه ترگمان]یک کاتالیزور مایع یونی اسیدی به کار برده شده، که بوسیله پلی مر غیر فعال شده است، با ترکیب کاتالیزور مورد استفاده، یک فلز و یک اسید Broensted برای hydrogenate با پلیمر conjunct ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یکنوع حروف سیاه چاپخانه (اسم)
ionic

یونی (صفت)
ionic

تخصصی

[شیمی] یونی
[برق و الکترونیک] یونی
[نساجی] یونی

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to one of the orders of classical greek architecture that is characterized by columns with molded bases and curling and spiraling flutes on the capital
of or pertaining to an ion or ions (physics, chemistry)

پیشنهاد کاربران

بپرس