iodine

/ˈaɪəˌdaɪn//ˈaɪədiːn/

معنی: ید
معانی دیگر: (شیمی) ید (عنصر غیرفلزی از خانواده ی هالوژن ها - شامل بلورهای خاکستری متمایل به سیاه که به صورت بخار بنفش در می آیند و به عنوان گندزدا کاربرد دارد - نشان آن: i، وزن اتمی: 126/9044، نقطه ی گداز: 1137c، نقطه ی جوش: 18435c)، عنصر شیمیایی که علامت ان i میباشد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a highly reactive chemical element of the halogen group that has fifty-three protons in each nucleus and occurs naturally in compounds such as salts, and in pure form as a poisonous bluish black crystal. (symbol: I)

(2) تعریف: a solution of powdered iodine together with sodium iodide or potassium iodide in alcohol, used as an antiseptic; tincture of iodine.

جمله های نمونه

1. First use some iodine to disinfect the wound.
[ترجمه گوگل]ابتدا از مقداری ید برای ضدعفونی زخم استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]ابتدا از ید برای ضد عفونی کردن زخم استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The cut burns from the iodine.
[ترجمه گوگل]بریدگی از ید می سوزد
[ترجمه ترگمان] The از ید سوخته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She dabbed iodine on the cuts on her forehead.
[ترجمه گوگل]روی بریدگی های پیشانی اش ید زد
[ترجمه ترگمان]با ید روی بریدگی های روی پیشانی اش دستی تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The tincture of iodine smarted when applied it to the wound.
[ترجمه گوگل]تنتور ید زمانی که آن را روی زخم می‌مالید، هوشمند می‌شود
[ترجمه ترگمان]The ید وقتی آن را به زخم وصل می کرد، رنج می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Apply some iodine before you bandage.
[ترجمه گوگل]قبل از بانداژ مقداری ید بمالید
[ترجمه ترگمان]قبل از بانداژ مقداری از ید را بمالید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Their list included iodine, Freon, condensing columns and sodium hydroxide.
[ترجمه گوگل]فهرست آنها شامل ید، فریون، ستون های متراکم و هیدروکسید سدیم بود
[ترجمه ترگمان]فهرست آن ها شامل ید، freon، تراکم columns و سدیم هیدروکسید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Other regimens involved treatment with iodine compounds.
[ترجمه گوگل]سایر رژیم‌ها شامل درمان با ترکیبات ید بود
[ترجمه ترگمان]رژیمی که تحت درمان ترکیبات ید قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Iodine is added as a final bacteria killer, giving the recycled water a distinctive aftertaste.
[ترجمه گوگل]ید به عنوان یک کشنده نهایی باکتری ها اضافه می شود و به آب بازیافتی طعم خاصی می دهد
[ترجمه ترگمان]ید به عنوان یک قاتل نهایی باکتری به آن اضافه می شود و آب بازیابی شده را به عنوان یک aftertaste متمایز می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Chlorine and iodine are halogens.
[ترجمه گوگل]کلر و ید هالوژن هستند
[ترجمه ترگمان]کلرین و ید هالوژن ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They did, coupled with massaging non-staining iodine ointment into the fluid-filled point of the hock.
[ترجمه گوگل]آنها این کار را انجام دادند، همراه با ماساژ پماد ید بدون لک در نقطه پر از مایع هاک
[ترجمه ترگمان]آن ها این کار را انجام دادند و برخی از پماد مالید بدون لکه را به نقطه پر از روغن سفارش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Iodine in salt may be the reason for low sperm counts, according to New Scientist magazine.
[ترجمه گوگل]به گفته مجله نیوساینتیست، ید موجود در نمک ممکن است دلیل کاهش تعداد اسپرم باشد
[ترجمه ترگمان]طبق گفته مجله New Scientist، ممکن است ید در نمک دلیل شمارش کم اسپرم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The corresponding value for the distribution of iodine in benzene and water is about 400.
[ترجمه گوگل]مقدار متناظر برای توزیع ید در بنزن و آب حدود 400 است
[ترجمه ترگمان]مقدار مربوطه برای توزیع ید در بنزن و آب حدود ۴۰۰ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The active iodine is then united to a tyrosine residue of thyroglobulin.
[ترجمه گوگل]سپس ید فعال با باقیمانده تیروزین تیروگلوبولین ترکیب می شود
[ترجمه ترگمان]ید گیت فعال بعد از آن به a tyrosine of پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The radioactive iodine released does not satisfy the second and fourth conditions.
[ترجمه گوگل]ید رادیواکتیو آزاد شده شرایط دوم و چهارم را برآورده نمی کند
[ترجمه ترگمان]آزاد کردن ید رادیواکتیو، شرایط دوم و چهارم را ارضا نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Outside, radioactive iodine was regularly released into the atmosphere over the following month.
[ترجمه گوگل]در خارج، ید رادیواکتیو به طور مرتب در ماه بعد در جو منتشر شد
[ترجمه ترگمان]در بیرون، ید رادیواکتیو به طور منظم در ماه بعد در اتمسفر آزاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ید (اسم)
iodine

تخصصی

[علوم دامی] یُد
[شیمی] ید - عنصر غیرفلزى از خانواده ى هالوژن ها شامل بلورهاى خاکسترى متمایل به سیاه که به صورت بخار بنفش درمی آیند و به عنوان گندزدا کاربرد دارد
[پلیمر] ید

انگلیسی به انگلیسی

• nonmetallic element of the halogen group used in medicine and photography (chemistry); powdered iodine mixed with ethyl alcohol to form an antiseptic solution
iodine is a dark-coloured substance used in medicine and photography.

پیشنهاد کاربران

بپرس