invitational

/ˌɪnvəˈteɪʃənəl//ˌɪnvəˈteɪʃənəl/

دعوتی، فقط برحسب دعوت، فراخوانی، برخوانی، برخوانی an invitational tennis tournament مسابقات فراخوانی تنیس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a contest restricted to invited participants.
متضاد: open
صفت ( adjective )
• : تعریف: allowing only invited contestants to compete.

جمله های نمونه

1. an invitational tennis tournament
مسابقات فراخوانی تنیس

2. The invitational football match was snowed off.
[ترجمه گوگل]مسابقه فوتبال دعوتی برف شد
[ترجمه ترگمان]مسابقه فوتبال invitational در خارج از کشور برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. First runner-up wins the tacky but estimable Style Invitational Loser Pen.
[ترجمه گوگل]نفر اول برنده قلم ناخوشایند اما قابل پیش بینی Style Invitational Loser Pen می شود
[ترجمه ترگمان]اولین دونده که برنده شد، سبک قدیمی اما قابل ستایشی به قلم Loser Loser را برنده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The national games invitational meet is not a question, definitely may give Han Duan more spaces.
[ترجمه گوگل]دیدار دعوتی بازی های ملی یک سوال نیست، قطعا ممکن است فضاهای بیشتری به هان دوان بدهد
[ترجمه ترگمان]بازی های ملی که به هم می پیوندند یک سوال نیست، قطعا ممکن است به (هان)فضای بیشتری بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The nearly two invitational meets, Looney opens two degrees facing Kazakhstan and the Belorussia distinction plum.
[ترجمه گوگل]نزدیک به دو دیدار دعوتی، لونی دو درجه رو به روی قزاقستان و آلو متمایز بلاروس باز می کند
[ترجمه ترگمان]در این دیدار نزدیک به دو invitational، Looney دو درجه را در مقابل قزاقستان و باشگاه تمایزی میان بلاروس و بلاروس گشایش نمود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. TH ANNUAL BURNDOG INVITATIONAL GOLF TOURNAMENT.
[ترجمه گوگل]تورنمنت گلف دعوتی سالانه BURNDOG
[ترجمه ترگمان]TH annual BURNDOG golf golf
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Can attend propositional invitational tournament, this is a challenge, also be an opportunity!
[ترجمه گوگل]آیا می توانم در مسابقات دعوت پیشنهادی شرکت کنم، این یک چالش است، همچنین یک فرصت!
[ترجمه ترگمان]می تواند در این مسابقات propositional propositional شرکت کند، این یک چالش است، همچنین یک فرصت است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This Invitational Exhibition is an attempt to find new potential in prospective young artists.
[ترجمه گوگل]این نمایشگاه دعوتی تلاشی برای یافتن پتانسیل های جدید در هنرمندان جوان آینده است
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه Invitational تلاش برای یافتن پتانسیل جدید در آینده هنرمندان جوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Have you received the notice for the invitational tournament?
[ترجمه گوگل]آیا اطلاعیه مسابقات دعوتی را دریافت کرده اید؟
[ترجمه ترگمان]آیا شما اعلامیه را برای مسابقات invitational دریافت کرده اید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Congratulations on the great success Invitational Golf Tournament and best wishes to you all! Thank you!
[ترجمه گوگل]موفقیت بزرگ در مسابقات گلف دعوتی را تبریک می گویم و برای همه شما بهترین ها را آرزو می کنم! متشکرم!
[ترجمه ترگمان]تبریک به موفقیت بزرگ Invitational گلف و بهترین آرزوها برای همه شما! متشکرم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Seoul International Art Invitational Exhibition, Korea Art Museum.
[ترجمه گوگل]نمایشگاه بین المللی دعوت هنر سئول، موزه هنر کره
[ترجمه ترگمان]نمایشگاه بین المللی هنر سیول، موزه هنر کره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. How many countries and regions are going to take part ( participate ) in the invitational tournament?
[ترجمه گوگل]چند کشور و منطقه قرار است در مسابقات دعوتی شرکت کنند؟
[ترجمه ترگمان]چند کشور و منطقه در این تورنمنت invitational شرکت خواهند کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Soon Fenston indicated that this plan has received International Soccer Association's inspiration, the latter the Oceanian invitational meet and the Asian invitational meet merges in together.
[ترجمه گوگل]به زودی فنستون نشان داد که این طرح الهام گرفته شده از انجمن بین المللی فوتبال، دومی، دیدار دعوت اقیانوسیه و دیدار دعوت آسیایی با هم ادغام می شوند
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که Fenston اعلام کرد که این برنامه الهام اتحادیه بین المللی فوتبال را دریافت کرده است، دومی the invitational دیدار می کند و the آسیایی با هم جمع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A volunteer watches Phil Mickelson hit a tee shot during the Arnold Palmer Invitational at the Bayhill Club and Lodge March 27 in Orlando.
[ترجمه گوگل]داوطلبی تماشا می کند که فیل میکلسون در 27 مارس در اورلاندو در حین دعوتنامه آرنولد پالمر در باشگاه بای هیل و لج با یک ضربه تی شات برخورد می کند
[ترجمه ترگمان]یک ساعت داوطلب فیل Mickelson در حین آرنولد پالمر Invitational در باشگاه Bayhill و لاج در ۲۷ مارس در اورلاندو، ضربه tee را زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. President Justin Yu attended the opening ceremony of the 64 th North American Chinese Invitational Volleyball Tournament.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور جاستین یو در مراسم افتتاحیه شصت و چهارمین دوره مسابقات والیبال دعوتی چین در آمریکای شمالی شرکت کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور \"جاستین یو\" در مراسم افتتاحیه ۶۴ تورنمنت والیبال زنان آمریکای شمالی شرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of an invitation, accompanying an invitation
an invitational sports event is one in which players can only compete if they have been invited to compete.

پیشنهاد کاربران

مسابقه ای که شرکت فقط برای افرادی که دعوت شده اند آزاد است.
فراخوانی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : invite
✅️ اسم ( noun ) : invitation / invite / invitational
✅️ صفت ( adjective ) : inviting / invitational
✅️ قید ( adverb ) : invitingly

بپرس