inviolate

/ˌɪnˈvaɪələt//ˌɪnˈvaɪələt/

معنی: تجاوز نشده، غصب نشدنی
معانی دیگر: (عهد و پیمان و غیره) نقض نشده، شکسته نشده، تخطی نشده، مقدس، معتبر، مصون

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: inviolately (adv.), inviolacy (n.), inviolateness (n.)
• : تعریف: not violated, broken, disturbed, or profaned; pure or intact.

- The synagogue was badly damaged, yet the Torah ark remained inviolate.
[ترجمه گوگل] کنیسه به شدت آسیب دید، اما کشتی تورات دست نخورده باقی ماند
[ترجمه ترگمان] کنیسه به شدت تخریب شده بود، اما کشتی تورات غیرقابل نقض بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The constitution proclaims that public property shall be inviolate.
[ترجمه گوگل]قانون اساسی اعلام می کند که اموال عمومی مصون است
[ترجمه ترگمان]قانون اساسی اعلام می کند که اموال عمومی غیرقابل نقض خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We believed our love was inviolate.
[ترجمه گوگل]ما معتقد بودیم که عشقمان مصون از تعرض است
[ترجمه ترگمان]ما اعتقاد داشتیم که عشقمون غیرقابل نقض بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They considered themselves inviolate from attack.
[ترجمه گوگل]آنها خود را مصون از حمله می دانستند
[ترجمه ترگمان]آن ها خودشان را دور از خطر حمله قرار می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Their privacy remained inviolate.
[ترجمه گوگل]حریم خصوصی آنها نقض نشد
[ترجمه ترگمان]حریم خصوصی آن ها دست نخورده باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It thereby becomes inviolate until an equally vast majority decides otherwise.
[ترجمه گوگل]بنابراین تا زمانی که اکثریت قریب به اتفاق تصمیم دیگری بگیرند، مصون می ماند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، تا زمانی که اکثریت قریب به اتفاق آرا به طور دیگری تصمیم بگیرند، غیرقابل نقض می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The navy yards are religious sanctuaries completely inviolate on the part of the lay public.
[ترجمه گوگل]حیاط های نیروی دریایی، اماکن مذهبی کاملاً مصون از سوی عموم مردم هستند
[ترجمه ترگمان]محوطه های دریایی مکان های مذهبی هستند که به طور کامل به طور کامل در بخش عمومی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I simply thought this was an inviolate, eternal truth.
[ترجمه گوگل]من به سادگی فکر می کردم که این یک حقیقت غیرقابل تعرض و ابدی است
[ترجمه ترگمان]من فقط فکر می کردم که این حقیقت غیرقابل نقض و غیرقابل نقض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Such an inner object will always remain inviolate within us, whatever happens in reality.
[ترجمه گوگل]چنین شی درونی همیشه در درون ما مصون از تعرض باقی می ماند، هر چه در واقعیت اتفاق بیفتد
[ترجمه ترگمان]چنین شی درونی همیشه در درون ما به گونه غیرقابل نقض خواهد ماند، هر چیزی که در واقعیت اتفاق بیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The great inviolate place bad the ancient permanence which the sea cannot claim.
[ترجمه گوگل]مکان بزرگ مصون از ماندگاری باستانی است که دریا نمی تواند ادعا کند
[ترجمه ترگمان]آن دریای بزرگ و بزرگ، دوام باستانی را که دریا نمی تواند ادعا کند، خراب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The treaty remained / stood inviolate, ie was not broken.
[ترجمه گوگل]معاهده باقی ماند / بدون نقض ماند، یعنی شکسته نشد
[ترجمه ترگمان]پیمان باقی ماند \/ غیرقابل نقض شد، یعنی شکست نخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To know that it was there, inviolate, was almost the same as being in it.
[ترجمه گوگل]دانستن اینکه آنجاست، مصون از تعرض، تقریباً مانند بودن در آن بود
[ترجمه ترگمان]دانستن اینکه آنجا وجود دارد، غیرقابل نقض است، تقریبا همان بود که در آن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This plan combines inviolate rules with recommendations that encourage you to use your judgment.
[ترجمه گوگل]این طرح قوانین ناقض را با توصیه هایی ترکیب می کند که شما را تشویق می کند تا از قضاوت خود استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]این برنامه با توصیه هایی که شما را به استفاده از قضاوت خود تشویق می کند ترکیب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Perfect in every detail, it would inviolate for thousands of years.
[ترجمه گوگل]با تمام جزئیات عالی است، هزاران سال ناقض خواهد بود
[ترجمه ترگمان]در هر جزئیاتی که به طور کامل عالی است، هزاران سال است که از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The island was intangible, inviolate.
[ترجمه گوگل]جزیره ناملموس و غیرقابل تعرض بود
[ترجمه ترگمان]این جزیره دست نیافتنی و غیرقابل نقض بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If both parties committed abandonment, adultery, or extreme cruelty, the union was still held to be inviolate.
[ترجمه گوگل]اگر هر دو طرف مرتکب ترک، زنا، یا ظلم شدید می شدند، اتحادیه همچنان مصون از تعرض تلقی می شد
[ترجمه ترگمان]اگر هر دو طرف متعهد به رها کردن، زنا یا ظلم و ستم شدید باشند، این اتحاد هنوز به صورت غیرقابل نقض در نظر گرفته می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تجاوز نشده (صفت)
inviolate

غصب نشدنی (صفت)
inviolate

انگلیسی به انگلیسی

• not violated, not desecrated, unharmed, untouched
something that is inviolate has not been or cannot be harmed or affected; a formal word.

پیشنهاد کاربران

دست نیازیدنی
دست نزدنی
مصون
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : inviolability
✅️ صفت ( adjective ) : inviolate / inviolable
✅️ قید ( adverb ) : inviolably

بپرس