invincibly


بطور شکست ناپذیر

جمله های نمونه

1. Invincibly, the troops moved forward.
[ترجمه گوگل]نیروها شکست ناپذیر به جلو حرکت کردند
[ترجمه ترگمان]سربازها به جلو حرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Design tip schoolmate (south Feder) lets the movement which stands invincibly one side and has turned around ultra do, chatted with the friend said that this scene was amusing.
[ترجمه گوگل]راهنمایی طراحی هم مدرسه ای (فدر جنوبی) اجازه می دهد حرکتی که شکست ناپذیری در یک طرف ایستاده است و به اطراف فوق العاده چرخیده است، با دوست چت کرد و گفت که این صحنه سرگرم کننده بود
[ترجمه ترگمان]نوک طراحی schoolmate (جنوب feder)به جنبشی که در یک طرف قرار دارد اجازه می دهد که این حرکت را بیش از حد انجام دهد و با دوست خود گفت که این صحنه سرگرم کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Flatters human resources inspector general who becomes second nature the grandson to cultivate, confuses by attractive Pei is not oneself, will keep them out invincibly directly.
[ترجمه گوگل]چاپلوسی بازرس کل منابع انسانی که تبدیل به طبیعت دوم نوه برای پرورش، گیج شدن توسط Pei جذاب خود نیست، آنها را شکست ناپذیری به طور مستقیم نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]flatters، بازرس کل منابع انسانی که به ماهیت دوم تبدیل می شود، به عنوان نوه پرورش، گیج شدن از سوی ای پی جذاب، خود فرد نیست، آن ها را مستقیما بیرون خواهد راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Therefore present's Li Xin you a little did not hope that the forest changes US invincibly, did not hope that the forest turns the super rich talent and beauty invincibly the big beautiful woman.
[ترجمه گوگل]بنابراین لی شین حاضر شما کمی امیدوار نیستید که جنگل ایالات متحده را شکست ناپذیر تغییر می دهد، امیدوار نیستید که جنگل استعداد و زیبایی فوق العاده ثروتمند را شکست ناپذیر زن زیبای بزرگ تبدیل کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، لی ژین ژین، شما کمی امیدوار نبود که جنگل invincibly ایالات متحده را تغییر دهد، امید نداشت که جنگل استعداد بسیار ثروتمند و زیبایی را به زنی زیبا تبدیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Therefore, Li Xin you said that she really did not hope becomes invincibly too beautiful, she hoped that the forest invincible is the ordinary girl's screen spokesman.
[ترجمه گوگل]بنابراین، لی شین شما گفت که او واقعا امیدوار نیست شکست ناپذیر بیش از حد زیبا، او امیدوار است که جنگل شکست ناپذیر سخنگوی صفحه نمایش دختر معمولی است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، لی ژین بیکوف گفت که او واقعا امیدوار نبود که خیلی زیبا شود، او امیدوار بود که جنگل شکست ناپذیر یک سخنگوی معمولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an unbeatable manner, undefeatably, unconquerably

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : invincibility
✅️ صفت ( adjective ) : invincible
✅️ قید ( adverb ) : invincibly

بپرس