invigoration


معنی: تقویت، مستحکم سازی
معانی دیگر: تقویت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of filling with strength, energy, or vitality; stimulation.

(2) تعریف: the state or condition of being filled with strength, energy, or vitality.

- The body enjoys and benefits from the invigoration provided by long walks.
[ترجمه گوگل] بدن از نشاط حاصل از پیاده روی طولانی لذت می برد و از آن بهره می برد
[ترجمه ترگمان] بدن از invigoration ارائه شده توسط پیاده روی طولانی لذت می برد و از آن سود می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. It's a new sort of invigoration.
[ترجمه گوگل]این یک نوع جدید از تقویت است
[ترجمه ترگمان]این یک نوع جدید of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Article 6 The State upholds the principles of invigoration of agriculture through science and education and of sustainable development of agriculture.
[ترجمه گوگل]ماده 6 دولت اصول تقویت کشاورزی از طریق علم و آموزش و توسعه پایدار کشاورزی را رعایت می کند
[ترجمه ترگمان]ماده ۶ دولت اصول of کشاورزی را از طریق علم و آموزش و توسعه پایدار کشاورزی حمایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective:To probe into the mechanism of kidney invigoration on osteoarthrosis and osteoporosis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی مکانیسم تقویت کلیه در آرتروز و پوکی استخوان
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی مکانیسم پیوند کلیه بر روی osteoarthrosis و پوکی استخوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This product has great effect on invigoration of blood circulation and relief of pain.
[ترجمه گوگل]این محصول تاثیر بسزایی در تقویت گردش خون و تسکین درد دارد
[ترجمه ترگمان]این محصول تاثیر زیادی بر گردش خون و تسکین درد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Experiment results showed that the effect of invigoration blood circulation about Radix Achyranthes Bidentatae could be related with anticoagulation funct. . .
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش نشان داد که اثر گردش خون تقویتی رادیکس Achyranthes Bidentatae می تواند با عملکرد ضد انعقاد مرتبط باشد
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش نشان داد که اثر گردش خون invigoration در حدود Radix Achyranthes می تواند با anticoagulation funct مرتبط باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With the invigoration of the global venture capital industry, many large established firms in China invests in small entrepreneurial firms through all kinds of channels.
[ترجمه گوگل]با تقویت صنعت جهانی سرمایه گذاری خطرپذیر، بسیاری از شرکت های بزرگ تاسیس شده در چین از طریق انواع کانال ها در شرکت های کوچک کارآفرینی سرمایه گذاری می کنند
[ترجمه ترگمان]با توسعه صنعت سرمایه گذاری جهانی، بسیاری از شرکت های تاسیس شده در چین در شرکت های کوچک کارآفرینی از طریق همه انواع کانال ها سرمایه گذاری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Experiment results showed that the effect of invigoration blood circulation about Radix Achyranthes Bidentatae could be related with anticoagu. . .
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش نشان داد که اثر گردش خون تقویتی رادیکس Achyranthes Bidentatae می تواند با ضد انعقاد مرتبط باشد
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش نشان داد که اثر گردش خون invigoration در حدود Radix Achyranthes می تواند با anticoagu مرتبط باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The winds of change that swept through Tunisia and Egypt have slowed, and need invigoration.
[ترجمه گوگل]بادهای تغییری که تونس و مصر را درنوردید کند شده است و نیاز به تقویت دارد
[ترجمه ترگمان]باده ای تغییر که از تونس و مصر عبور کردند کند شدند و به invigoration نیاز داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The results suggested that phizoma polygonate might have the effects of invigoration, restoration a. . .
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که پلیگونات فیزوما ممکن است اثرات تقویت، ترمیم الف داشته باشد
[ترجمه ترگمان]نتایج حاکی از آن است که phizoma polygonate ممکن است اثرات of را داشته باشد و یک …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The hope passes psychological adjustment, you can handle similar case correctly, make him invigoration.
[ترجمه گوگل]امید از سازگاری روانی عبور می کند، شما می توانید مورد مشابه را به درستی اداره کنید، او را نشاط بخشید
[ترجمه ترگمان]امید از تنظیم روانی برخوردار است، شما می توانید پرونده مشابهی را به درستی اداره کنید، او را invigoration کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Indications : Dampness accumulation associated with deficiencies in the spleen, stomach as well as lung. This is a common prescription for both lung and spleen invigoration.
[ترجمه گوگل]موارد مصرف: تجمع رطوبت همراه با کمبود در طحال، معده و همچنین ریه این یک نسخه رایج برای تقویت ریه و طحال است
[ترجمه ترگمان]نشانه ها: انباشت Dampness مرتبط با کاستی در طحال، معده و ریه این یک نسخه معمول برای هر دو ریه و هم طحال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Therefore, a deep discussion must be carried on how to strengthen our consciousness, straighten out the relationship, improve the quality, the way of reform, and invigoration.
[ترجمه گوگل]بنابراین، باید در مورد چگونگی تقویت آگاهی، اصلاح رابطه، بهبود کیفیت، راه اصلاح و نشاط، بحث عمیقی انجام شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، یک بحث عمیق باید بر روی نحوه تقویت آگاهی ما، راست کردن رابطه، بهبود کیفیت، روش اصلاحات، و invigoration انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With the proposal to "constructing the socialist new countryside" by the China Communist Party, the "project of sports invigoration for peasants" is the most important part of it.
[ترجمه گوگل]با پیشنهاد «ساخت روستای جدید سوسیالیستی» توسط حزب کمونیست چین، «پروژه نشاط ورزشی برای دهقانان» مهمترین بخش آن است
[ترجمه ترگمان]با پیشنهاد \"ایجاد فضای جدید سوسیالیستی\" توسط حزب کمونیست چین، \"پروژه of ورزشی برای دهقانان\" مهم ترین بخش آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A relationship should be a source of inspiration, invigoration and hope.
[ترجمه گوگل]یک رابطه باید منبع الهام، نشاط و امید باشد
[ترجمه ترگمان]رابطه ای باید منبع الهام، امید و امید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تقویت (اسم)
abetment, reinforcement, amplification, support, consolidation, augmentation, alimentation, nutrition, fuel, revival, fortification, furtherance, invigoration

مستحکم سازی (اسم)
invigoration

انگلیسی به انگلیسی

• strengthening, stimulation, invigoration, enlivening

پیشنهاد کاربران

نیرو - قوت - توان - روح بخشیدن، جان دادن، سر حال آوردن

بپرس