1. The commission appointed a special investigator to conduct its own inquiry.
[ترجمه گوگل]کمیسیون یک بازپرس ویژه را برای انجام تحقیقات خود تعیین کرد
[ترجمه ترگمان]این کمیسیون یک بازرس ویژه را مامور انجام تحقیقات خود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He was a special investigator for the FBI.
[ترجمه گوگل]او بازرس ویژه اف بی آی بود
[ترجمه ترگمان]اون یه بازپرس ویژه برای اف بی آی بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The investigator questioned him and took his fingerprints.
[ترجمه گوگل]بازپرس از او بازجویی کرد و از او اثر انگشت گرفت
[ترجمه ترگمان]بازپرس از او سوال کرد و اثر انگشتش را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It forces the investigator to recast his ideas from the beginning.
[ترجمه گوگل]این کار محقق را مجبور می کند تا ایده های خود را از ابتدا بازنویسی کند
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که بازرس ایده های خود را از ابتدا روشن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But one investigator suspected Russell of being an illegal gun dealer.
[ترجمه گوگل]اما یکی از بازرسان به راسل مشکوک شد که فروشنده غیرقانونی اسلحه است
[ترجمه ترگمان]اما یه کارآگاه به راسل مظنون بود که یه دلال اسلحه غیر قانونی باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Thus the wise medical investigator assesses an apparent difference for biological implications before rushing to statistics.
[ترجمه گوگل]بنابراین محقق پزشکی عاقل قبل از عجله به آمار، تفاوت ظاهری را برای پیامدهای بیولوژیکی ارزیابی می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، محقق پزشکی عاقل قبل از ارسال به آمار، یک تفاوت آشکار برای کاربردهای بیولوژیکی را ارزیابی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It transforms the police officer from an investigator and enforcer into a catalyst in a process of community self-help.
[ترجمه گوگل]این افسر پلیس را از یک بازپرس و مجری به یک کاتالیزور در فرآیند خودیاری جامعه تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]این امر، افسر پلیس را از یک بازرس و enforcer به یک کاتالیزور در فرآیند کمک به خود اجتماعی تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Hayes is part-time con artist, part-time investigator.
[ترجمه گوگل]هیز یک کلاهبردار پاره وقت، یک محقق پاره وقت است
[ترجمه ترگمان]هایس یک کارآگاه پاره وقت است که نیمه وقت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A social investigator and lecturer, he established a cross-class liaison with Hannah Cullwick, a Shropshire servant, in the 1850s.
[ترجمه گوگل]او که یک محقق و مدرس اجتماعی بود، در دهه 1850 با هانا کالویک، خدمتکار شروپ شایر، رابطه ای بین طبقاتی برقرار کرد
[ترجمه ترگمان]یک ارتباط اجتماعی و سخنران، ارتباط با هانا Cullwick و یک خدمتکار Shropshire در دهه ۱۸۵۰ برقرار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Measures are usually taken to shield the investigator from environmental radiation rather than to prevent the radiation escaping from the source.
[ترجمه گوگل]معمولاً اقداماتی برای محافظت از محقق در برابر تشعشعات محیطی به جای جلوگیری از خروج تابش از منبع انجام می شود
[ترجمه ترگمان]مقیاس ها معمولا برای محافظت از محقق در برابر تشعشع محیطی بکار گرفته می شوند تا جلوگیری از خروج تشعشعات از منبع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The investigator has concluded that they were making a false insurance claim.
[ترجمه گوگل]بازپرس به این نتیجه رسیده است که آنها ادعای بیمه کاذب داشتند
[ترجمه ترگمان]بازرس به این نتیجه رسیده بود که آن ها یک ادعای بیمه دروغین کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Gil Galucci, an investigator with the Alberta regulator, would not discuss the case.
[ترجمه گوگل]گیل گالوچی، بازپرس رگولاتوری آلبرتا، در این مورد بحث نمی کند
[ترجمه ترگمان]گیل Galucci، بازپرس with، در مورد پرونده بحث نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Ching-Hon Pui was a principal investigator of the leukaemia treatment protocols and interpreted the data.
[ترجمه گوگل]Ching-Hon Pui محقق اصلی پروتکلهای درمان سرطان خون بود و دادهها را تفسیر کرد
[ترجمه ترگمان]چینگ - Hon pui محقق اصلی پروتکل های درمان سرطان خون بود و داده ها را تفسیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. An independent investigator outside the surgical team was not used.
[ترجمه گوگل]از یک محقق مستقل خارج از تیم جراحی استفاده نشد
[ترجمه ترگمان]یک محقق مستقل در بیرون از تیم جراحی استفاده نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. They called in a private investigator to help them find their son.
[ترجمه گوگل]آنها با یک بازپرس خصوصی تماس گرفتند تا به آنها کمک کند تا پسرشان را پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها از یک بازرس خصوصی خواستند تا به آن ها کمک کند تا پسرشان را پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید