1. Her friends, in inverted commas, all disappeared when she was in trouble.
[ترجمه گوگل]دوستانش که در کاماهای معکوس قرار داشتند، وقتی او در مشکل بود همه ناپدید شدند
[ترجمه ترگمان]دوستانش، که در آن موقع دچار مشکل شده بودند، همه ناپدید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Only direct speech should go inside inverted commas.
[ترجمه گوگل]فقط گفتار مستقیم باید در داخل ویرگول معکوس قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]تنها صحبت مستقیم باید درون کاما وارونه قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They're asked to make objective, in inverted commas, evaluations of these statements.
[ترجمه گوگل]از آنها خواسته می شود که ارزیابی های عینی این عبارات را در کاماهای معکوس انجام دهند
[ترجمه ترگمان]از آن ها خواسته شد که در کاما وارونه، ارزیابی این بیانیه ها هدف قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Attributes will normally be displayed within single inverted commas.
[ترجمه گوگل]ویژگی ها معمولاً در داخل کاماهای معکوس منفرد نمایش داده می شوند
[ترجمه ترگمان]ویژگی ها معمولا در داخل کاما وارونه نمایش داده خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I put the word in inverted commas to highlight a mystique about parenthood.
[ترجمه گوگل]من این کلمه را در کاماهای معکوس قرار دادم تا یک رمز و راز در مورد والدین را برجسته کنم
[ترجمه ترگمان]من کلمه را در کاما وارونه قرار دادم تا یک جنبه عرفانی در مورد پدر و مادر شدن را برجسته کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A quotation mark is sometimes called an inverted comma.
[ترجمه گوگل]علامت نقل قول را گاهی کاما معکوس می نامند
[ترجمه ترگمان]علامت نقل قول گاهی یک ویرگول وارونه نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Sick prisoners in the camp were 'cared for', in inverted commas, by guards, not nurses.
[ترجمه گوگل]زندانیان بیمار در اردوگاه، با ویرگول وارونه، توسط نگهبانان، نه پرستاران، "مراقبت" می شدند
[ترجمه ترگمان]زندانیان بیمار در اردوگاه به آن توجه داشتند، در کاما وارونه، توسط نگهبانان، نه پرستار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The manager showed us to our 'luxury apartment', in inverted commas.
[ترجمه گوگل]مدیر ما را با ویرگول معکوس به "آپارتمان لوکس" ما نشان داد
[ترجمه ترگمان]مدیر ما را به آپارتمان لوکس خود در داخل کاما وارونه نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They should be shown how to set out and punctuate direct speech, using inverted commas and commas.
[ترجمه گوگل]باید به آنها نشان داده شود که چگونه گفتار مستقیم را با استفاده از کاما و ویرگول معکوس تنظیم و نقطه گذاری کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها باید نشان داده شوند که چگونه با استفاده از کاما وارونه و کاما بکار گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You can solve this problem by putting such terms in inverted commas when you first introduce them.
[ترجمه گوگل]شما می توانید این مشکل را با قرار دادن چنین عباراتی در کاماهای معکوس در هنگام معرفی آنها حل کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید این مشکل را با قرار دادن چنین شرایطی در کاما وارونه زمانی که برای اولین بار آن ها را معرفی می کنید، حل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Unfortunately in 1971 I was not protected from that most pernicious word by those inverted commas.
[ترجمه گوگل]متأسفانه در سال 1971 با آن کاماهای معکوس در برابر آن خطرناک ترین کلمه محافظت نشدم
[ترجمه ترگمان]متاسفانه در سال ۱۹۷۱ من از آن چیزی که بسیار مضر توسط آن کاما وارونه محافظت نشده بودم حفاظت نشده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But I find it a sign of the surface casing is an inverted comma, would . . .
[ترجمه گوگل]اما به نظر من نشانه ای از حروف سطحی یک کامای معکوس است
[ترجمه ترگمان]اما من یه نشونه از ظاهر سطح آب پیدا کردم، ویرگول \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید