invertebrate

/ˌɪnˈvɜːrtəbrət//ɪnˈvɜːtɪbreɪt/

معنی: نااستوار، بی عزم، بی مهره، فاقد ستون فقرات، بدون استخوان پشت، بدون ستون فقرات، غیر ذیفقار
معانی دیگر: (جانورشناسی) بی مهره

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: without a spinal column or backbone; not vertebrate.
مشابه: spineless

- A slug is an invertebrate animal.
[ترجمه e.h] حلزون یک حیوان بی مهره است.
|
[ترجمه گوگل] حلزون یک حیوان بی مهره است
[ترجمه ترگمان] یه کرم حیوان درنده ای - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: having to do with invertebrate animals.

- invertebrate zoology
[ترجمه گوگل] جانورشناسی بی مهرگان
[ترجمه ترگمان] invertebrate جانورشناسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: an invertebrate animal.

- More invertebrates exist on earth than animals that possess a spinal column.
[ترجمه گوگل] تعداد بی مهرگان روی زمین بیشتر از حیواناتی است که ستون فقرات دارند
[ترجمه ترگمان] invertebrates بیشتر از حیواناتی که ستون فقرات دارند وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Like an invertebrate, she writhed on the floor, trapped in the ruin of her own body.
[ترجمه گوگل]او مانند یک بی مهره روی زمین می پیچید و در خرابه های بدن خود گیر می کرد
[ترجمه ترگمان]به خود می پیچید و روی زمین می خزید و در خراب کردن بدن خودش به دام می افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There were major changes within the various invertebrate types, although these seldom caught the headlines.
[ترجمه گوگل]تغییرات عمده ای در انواع مختلف بی مهرگان وجود داشت، اگرچه این موارد به ندرت در سرفصل ها قرار می گرفت
[ترجمه ترگمان]تغییرات عمده ای در انواع مختلف invertebrate وجود داشت، هر چند که این موارد به ندرت اخبار را به خود جلب می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Even previously committed invertebrate labs like Alkon's Hermissenda group were making the switch.
[ترجمه گوگل]حتی آزمایشگاه‌های بی‌مهرگان متعهد قبلی مانند گروه هرمیسندای Alkon در حال تغییر بودند
[ترجمه ترگمان]حتی پیش از این نیز labs invertebrate مانند گروه Hermissenda Alkon در حال ساخت این تغییر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Outside you could see invertebrate waves expiring on Rocky Point.
[ترجمه گوگل]در بیرون می توانید امواج بی مهرگان را ببینید که در راکی ​​پوینت منقضی می شوند
[ترجمه ترگمان]در بیرون شما می توانید امواج invertebrate که روی راکی نقطه منقضی می شوند را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And Evans is hardly a slacker in the invertebrate department himself.
[ترجمه گوگل]و ایوانز به سختی در بخش بی مهرگان خود یک تنبل است
[ترجمه ترگمان]و \"ایوانز\" هم به سختی در حال slacker در بخش هاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Their food consists of virtually any invertebrate small enough to swallow, including grasshoppers, spiders and caterpillars.
[ترجمه گوگل]غذای آنها تقریباً از هر بی مهره ای که به اندازه کافی کوچک است که بتواند بلعیده شود، از جمله ملخ، عنکبوت و کاترپیلار تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]غذای آن ها تقریبا به اندازه کافی کوچک است که بتوان آن ها را قورت داد، از جمله ملخ ها، عنکبوت و کرم های کرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In contrast to boiling it alive, freezing an invertebrate to death is a humane thing to do.
[ترجمه گوگل]بر خلاف زنده جوشاندن آن، منجمد کردن یک بی مهرگان تا حد مرگ یک کار انسانی است
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با زنده کردن آن، منجمد کردن یک invertebrate به مرگ، کار بسیار خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They disliked him only because he was invertebrate.
[ترجمه گوگل]تنها به این دلیل که بی مهره بود از او بیزار بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط به خاطر این بود که از او متنفر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. On the aquaticLodge against cloudy sky. invertebrate search we captured such diverse creatures as crayfish, dragonfly nymphs, planarian worms, and snail eggs.
[ترجمه گوگل]در aquaticLodge در برابر آسمان ابری جستجوی بی مهرگان، ما موجودات متنوعی مانند خرچنگ، پوره سنجاقک، کرم پلاری و تخم حلزون را دستگیر کردیم
[ترجمه ترگمان]در the در برابر آسمان ابری در جستجوی invertebrate این موجودات گوناگون به عنوان crayfish، سنجاقک nymphs، کرم planarian و تخم های کرم را کشف کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Now we have recovered invertebrate fossils, such as bivalves, conchostracans, gastropods and ostracodes, in the dinosaurian egg-bearing strata.
[ترجمه گوگل]اکنون فسیل‌های بی‌مهرگانی مانند دوکفه‌ای، کنکوستراکان، گاستروپود و استراکد را در لایه‌های تخم‌دار دایناسورها بازیابی کرده‌ایم
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر ما fossils invertebrate مانند bivalves، conchostracans، gastropods و ostracodes را در لایه های bearing egg پیدا کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Half of all invertebrate species live in tropical rain forests.
[ترجمه گوگل]نیمی از گونه های بی مهرگان در جنگل های بارانی استوایی زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]نیمی از تمامی گونه های invertebrate در جنگل های بارانی استوایی زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Amphioxus represents the transitional type of animals from invertebrate to vertebrate.
[ترجمه گوگل]آمفیوکسوس نشان دهنده نوع انتقالی جانوران از بی مهره به مهره داران است
[ترجمه ترگمان]Amphioxus نشان دهنده نوع انتقال حیوانات از invertebrate تا مهره داران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Much of the current research on biological neural networks involves the study of invertebrate animals, such as sea slugs or starfish.
[ترجمه گوگل]بسیاری از تحقیقات فعلی در مورد شبکه های عصبی بیولوژیکی شامل مطالعه حیوانات بی مهرگان مانند راب های دریایی یا ستاره های دریایی است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از تحقیقات فعلی در مورد شبکه های عصبی زیستی شامل مطالعه حیوانات invertebrate مانند صدف دریایی یا ستاره دریایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. So a catastrophic drop to 5 percent of its pre-deluge invertebrate quantities still provided them with three square meals a day.
[ترجمه گوگل]بنابراین، کاهش فاجعه بار به 5 درصد از مقادیر بی مهرگان قبل از سیل، هنوز سه وعده غذایی مربعی در روز را برای آنها فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک سقوط فاجعه بار به ۵ درصد از pre invertebrate هنوز هم برای آن ها سه وعده غذا در روز فراهم می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نااستوار (صفت)
unstable, infirm, instable, fast and loose, invertebrate

بی عزم (صفت)
instable, invertebrate, irresolute

بی مهره (صفت)
invertebrate, spineless

فاقد ستون فقرات (صفت)
invertebrate

بدون استخوان پشت (صفت)
invertebrate

بدون ستون فقرات (صفت)
invertebrate, spineless

غیر ذیفقار (صفت)
invertebrate

انگلیسی به انگلیسی

• animal which has no backbone
having no backbone
an invertebrate is a creature without a spine, for example an insect, worm, or octopus.

پیشنهاد کاربران

این کلمه هم اسم و هم صفت است. در دیکشنری زیر و همینطور در دیکشنری های دیگر مانند آنکه لینکش در پایین آماده است، برای این کلمه در نقش دستوری صفت، علاوه بر معنی بی مُهرگان، تعریف دیگری نیز وجود دارد:
irresolute; spineless; weak ( New Oxford American Dictionary )
...
[مشاهده متن کامل]

‎بی عزم؛ نااستوار؛ بی جیگر؛ ضعیف؛ بی حال؛ بی ثبات؛ دو دو شک؛ دو دل
Example 1: 👇
So invertebrate is today's Congress regarding foreign policy responsibilities.
در مورد مسئولیت های سیاست خارجی، مجلس نمایندگان فعلی بیش از حد بی عزم و تصمیم است.
Example 2: 👇
After all, was the fellow quite so invertebrate as he had sometimes seemed?
بالاخره یارو ( طرف ) انقدر بی جگر ( دو دل ) بود که گاهی بنظر می رسید؟
Example 3: 👇
I can see you are accustomed to invertebrate admirers who spoil you.
میتونم ببینم که شما به تحسین کننده های بی ثبات که خرابتون می کنند عادت دارید.
Example 4: 👇
We are invertebrate, and on the evil day we are not able to stand.
ما جگر نداریم ( بی عزم و بی ثباتیم ) و در روز سختی نمی توانیم ایستادگی کنیم.

invertebrate
منابع• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/invertebrate
دسته بندی حیوانات به انگلیسی:
vertebrates = مهره داران 🐎
invertebrates = بی مهرگان 🪱
marsupials = کیسه داران 🐨
mammals = پستانداران 🦇
reptiles = خزندگان🦎
amphibians = دوزیستان 🐢
...
[مشاهده متن کامل]

aquatic animals = آبزیان 🐋
predators = درندگان 🐅
crustaceans = سخت پوستان 🦀
molluscs / mollusks = نرم تنان 🐌
insects = حشرات 🦟
arachnids = تنندگان، عنکبوتیان 🕷
arthropods = بندپایان 🦋
birds = پرندگان 🦅
fish = ماهی ها 🐠
echinoderms = خارپوستان
herbivore = جانور گیاه خوار 🐘
carnivore = جانور گوشت خوار 🐆
insectivore =جانور حشره خوار 🕷
omnivore = جانور همه چیز خوار 🐖

بی مهره ها

بپرس