1. Like an invertebrate, she writhed on the floor, trapped in the ruin of her own body.
[ترجمه گوگل]او مانند یک بی مهره روی زمین می پیچید و در خرابه های بدن خود گیر می کرد
[ترجمه ترگمان]به خود می پیچید و روی زمین می خزید و در خراب کردن بدن خودش به دام می افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. There were major changes within the various invertebrate types, although these seldom caught the headlines.
[ترجمه گوگل]تغییرات عمده ای در انواع مختلف بی مهرگان وجود داشت، اگرچه این موارد به ندرت در سرفصل ها قرار می گرفت
[ترجمه ترگمان]تغییرات عمده ای در انواع مختلف invertebrate وجود داشت، هر چند که این موارد به ندرت اخبار را به خود جلب می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Even previously committed invertebrate labs like Alkon's Hermissenda group were making the switch.
[ترجمه گوگل]حتی آزمایشگاههای بیمهرگان متعهد قبلی مانند گروه هرمیسندای Alkon در حال تغییر بودند
[ترجمه ترگمان]حتی پیش از این نیز labs invertebrate مانند گروه Hermissenda Alkon در حال ساخت این تغییر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Outside you could see invertebrate waves expiring on Rocky Point.
[ترجمه گوگل]در بیرون می توانید امواج بی مهرگان را ببینید که در راکی پوینت منقضی می شوند
[ترجمه ترگمان]در بیرون شما می توانید امواج invertebrate که روی راکی نقطه منقضی می شوند را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. And Evans is hardly a slacker in the invertebrate department himself.
[ترجمه گوگل]و ایوانز به سختی در بخش بی مهرگان خود یک تنبل است
[ترجمه ترگمان]و \"ایوانز\" هم به سختی در حال slacker در بخش هاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Their food consists of virtually any invertebrate small enough to swallow, including grasshoppers, spiders and caterpillars.
[ترجمه گوگل]غذای آنها تقریباً از هر بی مهره ای که به اندازه کافی کوچک است که بتواند بلعیده شود، از جمله ملخ، عنکبوت و کاترپیلار تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]غذای آن ها تقریبا به اندازه کافی کوچک است که بتوان آن ها را قورت داد، از جمله ملخ ها، عنکبوت و کرم های کرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In contrast to boiling it alive, freezing an invertebrate to death is a humane thing to do.
[ترجمه گوگل]بر خلاف زنده جوشاندن آن، منجمد کردن یک بی مهرگان تا حد مرگ یک کار انسانی است
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با زنده کردن آن، منجمد کردن یک invertebrate به مرگ، کار بسیار خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They disliked him only because he was invertebrate.
[ترجمه گوگل]تنها به این دلیل که بی مهره بود از او بیزار بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط به خاطر این بود که از او متنفر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. On the aquaticLodge against cloudy sky. invertebrate search we captured such diverse creatures as crayfish, dragonfly nymphs, planarian worms, and snail eggs.
[ترجمه گوگل]در aquaticLodge در برابر آسمان ابری جستجوی بی مهرگان، ما موجودات متنوعی مانند خرچنگ، پوره سنجاقک، کرم پلاری و تخم حلزون را دستگیر کردیم
[ترجمه ترگمان]در the در برابر آسمان ابری در جستجوی invertebrate این موجودات گوناگون به عنوان crayfish، سنجاقک nymphs، کرم planarian و تخم های کرم را کشف کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Now we have recovered invertebrate fossils, such as bivalves, conchostracans, gastropods and ostracodes, in the dinosaurian egg-bearing strata.
[ترجمه گوگل]اکنون فسیلهای بیمهرگانی مانند دوکفهای، کنکوستراکان، گاستروپود و استراکد را در لایههای تخمدار دایناسورها بازیابی کردهایم
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر ما fossils invertebrate مانند bivalves، conchostracans، gastropods و ostracodes را در لایه های bearing egg پیدا کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Half of all invertebrate species live in tropical rain forests.
[ترجمه گوگل]نیمی از گونه های بی مهرگان در جنگل های بارانی استوایی زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]نیمی از تمامی گونه های invertebrate در جنگل های بارانی استوایی زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Amphioxus represents the transitional type of animals from invertebrate to vertebrate.
[ترجمه گوگل]آمفیوکسوس نشان دهنده نوع انتقالی جانوران از بی مهره به مهره داران است
[ترجمه ترگمان]Amphioxus نشان دهنده نوع انتقال حیوانات از invertebrate تا مهره داران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Much of the current research on biological neural networks involves the study of invertebrate animals, such as sea slugs or starfish.
[ترجمه گوگل]بسیاری از تحقیقات فعلی در مورد شبکه های عصبی بیولوژیکی شامل مطالعه حیوانات بی مهرگان مانند راب های دریایی یا ستاره های دریایی است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از تحقیقات فعلی در مورد شبکه های عصبی زیستی شامل مطالعه حیوانات invertebrate مانند صدف دریایی یا ستاره دریایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. So a catastrophic drop to 5 percent of its pre-deluge invertebrate quantities still provided them with three square meals a day.
[ترجمه گوگل]بنابراین، کاهش فاجعه بار به 5 درصد از مقادیر بی مهرگان قبل از سیل، هنوز سه وعده غذایی مربعی در روز را برای آنها فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک سقوط فاجعه بار به ۵ درصد از pre invertebrate هنوز هم برای آن ها سه وعده غذا در روز فراهم می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید