"رابطه معکوس" یا "وابستگی معکوس"
رابطه معکوس مثلاً از لحاظ ریاضی یا آماری
این عبارت برای توصیف رابطه ای به کار می رود که در آن، دو عامل یا متغیر در جهت مخالف یکدیگر حرکت می کنند. به بیان ساده، وقتی یکی افزایش پیدا می کند، دیگری کاهش می یابد و برعکس.
... [مشاهده متن کامل]
سرعت و زمان سفر: این دو به صورت معکوس با هم مرتبط هستند.
"The time it takes to get to a destination is inversely related to your speed. "
( زمان رسیدن به مقصد، با سرعت شما رابطه معکوس دارد. )
( هرچه سرعت بیشتر شود، زمان سفر کمتر می شود. )
قیمت و تقاضا: این دو در اقتصاد معمولاً رابطه معکوس دارند.
"The demand for a product is often inversely related to its price. "
( تقاضا برای یک محصول اغلب با قیمت آن رابطه معکوس دارد. )
"The time it takes to complete a project is inversely related to the number of workers assigned to it. "
( زمانی که طول می کشد تا یک پروژه تمام شود، با تعداد کارگرانی که به آن اختصاص داده شده اند رابطه معکوس دارد. )
"According to Boyle's law, the pressure and volume of a gas are inversely related. "
( بر اساس قانون بویل، فشار و حجم یک گاز با هم رابطه معکوس دارند. )
"A person's age is often inversely related to their running speed. "
( سن یک فرد اغلب با سرعت دویدن او رابطه معکوس دارد. )
رابطه معکوس مثلاً از لحاظ ریاضی یا آماری
این عبارت برای توصیف رابطه ای به کار می رود که در آن، دو عامل یا متغیر در جهت مخالف یکدیگر حرکت می کنند. به بیان ساده، وقتی یکی افزایش پیدا می کند، دیگری کاهش می یابد و برعکس.
... [مشاهده متن کامل]
سرعت و زمان سفر: این دو به صورت معکوس با هم مرتبط هستند.
( زمان رسیدن به مقصد، با سرعت شما رابطه معکوس دارد. )
( هرچه سرعت بیشتر شود، زمان سفر کمتر می شود. )
قیمت و تقاضا: این دو در اقتصاد معمولاً رابطه معکوس دارند.
( تقاضا برای یک محصول اغلب با قیمت آن رابطه معکوس دارد. )
( زمانی که طول می کشد تا یک پروژه تمام شود، با تعداد کارگرانی که به آن اختصاص داده شده اند رابطه معکوس دارد. )
( بر اساس قانون بویل، فشار و حجم یک گاز با هم رابطه معکوس دارند. )
( سن یک فرد اغلب با سرعت دویدن او رابطه معکوس دارد. )