1. they are invariably opposed to any kind of reform
آنان همواره با هر گونه اصلاحات مخالفند.
2. Power invariably means both responsibility and danger.
[ترجمه گوگل]قدرت همیشه به معنای مسئولیت و خطر است
[ترجمه ترگمان]همیشه قدرت هر دو مسئولیت و خطر را به عهده دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Singularity is almost invariably a clue. The more featureless and commonplace a crime is, the more difficult is it to bring it home.
[ترجمه گوگل]تکینگی تقریباً همیشه یک سرنخ است هر چه جنایت بی خاصیت تر و رایج تر باشد، آوردن آن به خانه دشوارتر است
[ترجمه ترگمان]singularity تقریبا همیشه سر نخ است هر چیزی که در هر صورت و هر چیز پیش پاافتاده و بی شکل باشد، دشوارتر است که آن را به خانه بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It invariably rains when I go there.
[ترجمه گوگل]وقتی به آنجا می روم همیشه باران می بارد
[ترجمه ترگمان]همیشه وقتی میرم اونجا بارون میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Acupuncture treatment is gentle, painless, and, invariably, most relaxing.
[ترجمه گوگل]درمان طب سوزنی ملایم، بدون درد، و همیشه آرامش بخش است
[ترجمه ترگمان]روش درمانی طب سوزنی ملایم، بدون درد، و همیشه آرامش بخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. All things invariably divide into two.
[ترجمه گوگل]همه چیز همیشه به دو قسمت تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]همه کارها همیشه به دو قسمت تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Invariably the reply came back, 'Not now!'
[ترجمه گوگل]همیشه پاسخ برگشت، "الان نه!"
[ترجمه ترگمان]همواره جواب می گفت: نه، حالا نه!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This acute infection of the brain is almost invariably fatal.
[ترجمه گوگل]این عفونت حاد مغز تقریباً همیشه کشنده است
[ترجمه ترگمان]این عفونت حاد مغز تقریبا کشنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It invariably rains when he goes there.
[ترجمه گوگل]وقتی او به آنجا می رود همیشه باران می بارد
[ترجمه ترگمان]همیشه وقتی میره اونجا بارون میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This is not invariably the case.
11. The successful teacher is invariably a pragmatist and a realist.
[ترجمه گوگل]معلم موفق همیشه یک عمل گرا و یک واقع گرا است
[ترجمه ترگمان]معلم موفق همواره یک عملگرا و یک realist است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It's invariably wet when I take my holidays.
[ترجمه گوگل]وقتی تعطیلاتم را می روم همیشه خیس است
[ترجمه ترگمان]همیشه وقتی تعطیلات را می گیرم، همیشه خیس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. After her meal she invariably rinsed out her mouth.
[ترجمه گوگل]پس از صرف غذا، او دائماً دهان خود را می شست
[ترجمه ترگمان]بعد از غذا، همیشه دهانش را می شست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He was invariably willing to discuss the possibilities hypothetically.
[ترجمه گوگل]او همواره مایل بود که احتمالات را به صورت فرضی مورد بحث قرار دهد
[ترجمه ترگمان]او همیشه مایل بود در مورد احتمالات احتمالی بحث کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The security guards were invariably ex-servicemen.
[ترجمه گوگل]نگهبانان همیشه سربازان سابق بودند
[ترجمه ترگمان]نگهبان های امنیتی معمولا افراد ex بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید