invagination


معنی: توی خود برگشتگی، غلاف شدگی، توهمگیرکردگی
معانی دیگر: طب پیچخوردن روده

جمله های نمونه

1. Ependymal cysts are thought to originate from invagination of neuroectoderm, and the cysts are lined with either cuboid or columnar epithelium.
[ترجمه گوگل]تصور می‌شود که کیست‌های اپاندیم از انواژیناسیون نورواکتودرم منشأ می‌گیرند و کیست‌ها با اپیتلیوم مکعبی یا ستونی پوشیده شده‌اند
[ترجمه ترگمان]cysts ependymal از invagination of نشات می گیرند، و the با طاق های شیاردار یا ستونی ستونی احاطه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Platelet production begins with invagination of the megakaryocyte cell membrane and the formation of cytoplasmic channels and islands.
[ترجمه گوگل]تولید پلاکت با هجوم غشای سلولی مگاکاریوسیت و تشکیل کانال ها و جزایر سیتوپلاسمی آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]تولید Platelet با invagination غشا سلولی megakaryocyte و تشکیل کانال ها و جزایر سیتوپلاسمی آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Its binary cell division characteristic with wall invagination and possible trichome fragmentation resulting from a dead cell, are typical reproductive modes of modern cyanobacteria.
[ترجمه گوگل]مشخصه تقسیم سلولی دوتایی آن با نفوذ دیواره و تکه تکه شدن احتمالی تریکوم ناشی از یک سلول مرده، حالت‌های تولید مثل معمولی سیانوباکتری‌های مدرن هستند
[ترجمه ترگمان]مشخصه تقسیم سلولی دوتایی آن با دیواره سلولی invagination و fragmentation احتمالی ناشی از یک سلول مرده، حالت های باروری معمول of مدرن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the course of development, the invagination of stomodeum occurs earlier than that of proctodeum at the third and the sixth nauplius stages respectively.
[ترجمه گوگل]در روند رشد، هجوم استومدئوم زودتر از پروکتودئوم در مرحله سوم و ششم ناپلیوس رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]در دوره توسعه، the of زودتر از that در مرحله سوم و ششم مرحله nauplius رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The plasmalemma in endosperm cells of rice showed invagination with developing and differentiating. The ultrastructure and phosphatase activity cytochemistry of these invaginations were studied.
[ترجمه گوگل]پلاسمالما در سلول های آندوسپرم برنج با رشد و تمایز انواژیناسیون نشان داد فراساختار و سیتوشیمی فعالیت فسفاتاز این invaginations مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]plasmalemma در سلول های endosperm برنج، invagination را با کشورهای در حال توسعه و تمایز نشان داد فعالیت ultrastructure و phosphatase در این invaginations مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Methods The clinical materials in 11 cases of invagination with clivus-dens axis type in base of skull were analyzed.
[ترجمه گوگل]مواد و روش ها: مواد بالینی در 11 مورد انواژیناسیون با نوع محور Clivus-dens در قاعده جمجمه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش ها: مواد بالینی در ۱۱ مورد of با نوع محور clivus - dens در پایه جمجمه مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Invagination of the vermiform appendix due to endometriosis is a very uncommon clinical phenomenon.
[ترجمه گوگل]انواژیناسیون آپاندیس ورمی فرم به دلیل آندومتریوز یک پدیده بالینی بسیار نادر است
[ترجمه ترگمان]invagination ضمیمه the به دلیل to یک پدیده بالینی بسیار غیر معمول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To investigate the treatment of invagination with clivus-dens axis type in base of skull.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی درمان انواژیناسیون با نوع محور Clivus-dens در قاعده جمجمه
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی رفتار of با نوع محور clivus - dens در پایه جمجمه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The internal lamellae originate from an invagination of the inner of double membranes surround the plastid.
[ترجمه گوگل]لاملاهای داخلی از فرورفتگی غشاهای داخلی دوتایی که پلاستید را احاطه کرده اند منشاء می گیرند
[ترجمه ترگمان]The داخلی از یک invagination از the درونی که the را احاطه کرده اند نشات می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The brain stem-spinal cord angle is much smaller in partial patients with platybasia and basilar invagination than that in the normal persons.
[ترجمه گوگل]زاویه ساقه مغز-طناب نخاعی در بیماران جزئی با پلاتی بازیا و اینواژیناسیون بازیلار بسیار کمتر از افراد عادی است
[ترجمه ترگمان]زاویه طناب نخاعی مغز در بیماران نسبی با platybasia و basilar نسبت به افراد عادی بسیار کوچک تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The results showed that, the digestive canal initiated from the gastrocoele, which was formed by invagination at gastrula stage.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که مجرای گوارشی از گاستروکوئل شروع می‌شود که در مرحله گاسترولا از انواژیناسیون تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که کانال گوارشی از the آغاز شد که توسط invagination در مرحله gastrula شکل گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To evaluate the treatment of traumatic posterior urethral obliteration in boys with urethral invagination.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی درمان انسداد خلفی پیشابراه پس از ضربه در پسران مبتلا به اینواژیناسیون مجرای ادرار
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی درمان of های خلفی بعدی در پسران با urethral invagination
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusion With the referential range of the normal natural angle between medulla oblongata and upper spinal cord, we can make a diagnosis of basilar invagination by MRI.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری با دامنه مرجع زاویه طبیعی طبیعی بین بصل النخاع و نخاع فوقانی، می‌توانیم با MRI انواژیناسیون بازیلار را تشخیص دهیم
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری با توجه به گستره ارجاعی of طبیعی بین مغز medulla و طناب نخاعی بالا، ما می توانیم تشخیص of invagination را با آر آی انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They are characterized by acute onset, obvious fever, deficiency of Yin, fast progress and easiness to invagination and change.
[ترجمه گوگل]آنها با شروع حاد، تب آشکار، کمبود یین، پیشرفت سریع و سهولت در هجوم و تغییر مشخص می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها با هجوم حاد، تب آشکاری، کمبود یین، پیشرفت سریع و سهولت در تغییر و تحول مشخص می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

توی خود برگشتگی (اسم)
invagination

غلاف شدگی (اسم)
invagination

توهم گیر کردگی (اسم)
invagination

انگلیسی به انگلیسی

• infold, fold back within itself (of the intestines)

پیشنهاد کاربران

چرخش ( حرکت ) قسمتی از سطح بیرونی بافت جنینی به درون توده جنینی به منظور ایجاد حفره و تقسیم فضای موجود و شکل گیری قسمت های مجزا. این قسمت ها در آینده بخش های مختلف بدن موجود را شامل می شوند.
فرورفتگی
درون روی، تورفتگی ( زیست شناسی )

بپرس