inured

جمله های نمونه

1. i inured myself to those cold iowa winters
خودم را به آن زمستان های سخت آیوا خو دادم.

2. gradually he became inured to that stifling environment
کم کم به آن محیط خفقان آور خو گرفت.

پیشنهاد کاربران

بپرس