1. It is called intumescence mastic.
[ترجمه گوگل]به آن ماستیک غده می گویند
[ترجمه ترگمان]اسمش intumescence mastic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اسمش intumescence mastic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Results:The clinical manifestation of CSD could be diversified, but fever and lymphonode intumescence were frequently occured. lymphoid pathology biopsy could diagnose it.
[ترجمه گوگل]یافتهها: تظاهرات بالینی CSD میتواند متنوع باشد، اما تب و تشدید لنفاوی اغلب رخ میدهد بیوپسی پاتولوژی لنفوئید می تواند آن را تشخیص دهد
[ترجمه ترگمان]نتایج: The بالینی of می تواند تنوع داشته باشد، اما تب و lymphonode intumescence اغلب رخ داده است نمونه برداری از نمونه برداری می تواند آن را تشخیص دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتایج: The بالینی of می تواند تنوع داشته باشد، اما تب و lymphonode intumescence اغلب رخ داده است نمونه برداری از نمونه برداری می تواند آن را تشخیص دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. At the frozen storage of 90 days, some of collagen micro - fibrils in stoma showed intumescence.
[ترجمه گوگل]در انبار منجمد 90 روزه، برخی از میکرو فیبریل های کلاژن در استوما تشدید شدند
[ترجمه ترگمان]در انبار یخ زده ۹۰ روز، برخی از collagen micro در stoma intumescence نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در انبار یخ زده ۹۰ روز، برخی از collagen micro در stoma intumescence نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Based on those experiments, a mathematic model of process of intumescence was established with the neglect of the transfer motion of the bubble.
[ترجمه گوگل]بر اساس آن آزمایشها، یک مدل ریاضی از فرآیند تشدید با غفلت از حرکت انتقال حباب ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]براساس این آزمایش ها، یک مدل ریاضی از فرآیند of با بی توجهی به حرکت انتقالی حباب ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]براساس این آزمایش ها، یک مدل ریاضی از فرآیند of با بی توجهی به حرکت انتقالی حباب ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There are lymph gland inflammation, malignant lymphoma and all kinds of metastatic cancer, which often cause intumescence of shallow lymph gland.
[ترجمه گوگل]التهاب غدد لنفاوی، لنفوم بدخیم و انواع سرطان های متاستاتیک وجود دارد که اغلب باعث تحریک غده لنفاوی کم عمق می شود
[ترجمه ترگمان]غدد لنفاوی، سرطان بدخیم غدد لنفاوی و انواع سرطان که اغلب باعث ایجاد سرطان غدد لنفاوی می شوند وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]غدد لنفاوی، سرطان بدخیم غدد لنفاوی و انواع سرطان که اغلب باعث ایجاد سرطان غدد لنفاوی می شوند وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Approximate solutions were found for the rate of growth of a bubble in the process of intumescence.
[ترجمه گوگل]راه حل های تقریبی برای سرعت رشد یک حباب در فرآیند افزایش یافت شد
[ترجمه ترگمان]محلول های تقریبی برای نرخ رشد یک حباب در فرآیند of یافت شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]محلول های تقریبی برای نرخ رشد یک حباب در فرآیند of یافت شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The main fertilizing period was before flower bud differentiation and at alabastrum intumescence stage.
[ترجمه گوگل]دوره اصلی کوددهی قبل از تمایز جوانه گل و در مرحله ریزش آلابستروم بود
[ترجمه ترگمان]دوره کود اصلی قبل از شکوفه دادن غنچه گل و در مرحله alabastrum intumescence بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوره کود اصلی قبل از شکوفه دادن غنچه گل و در مرحله alabastrum intumescence بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید