intubation


فرو کردن لوله در حنجره ای برای برای نگاه داشتن، دیفتری و مانندان

جمله های نمونه

1. To sum up the nursing experience of intubation by anterior thoracic wall axillary vein puncture(IATAV).
[ترجمه گوگل]برای خلاصه کردن تجربه پرستاری از لوله گذاری با سوراخ کردن ورید زیر بغل دیواره قدامی قفسه سینه (IATAV)
[ترجمه ترگمان]برای جمع بندی تجارب پرستاری از intubation توسط دیواره قفسه سینه، puncture vein (IATAV)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Methods: Under the fluoroscopic, 1cases were intubation of stents by peroral - laryngeal.
[ترجمه گوگل]روش بررسی: 1 مورد تحت فلوروسکوپی، لوله گذاری استنت از راه دهانی - حنجره ای بود
[ترجمه ترگمان]روش ها: در زیر the، ۱ مورد از فرم استنت گذاری توسط peroral - laryngeal تهیه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To summarize the experience on tracheal intubation techniques for laboratory animals.
[ترجمه گوگل]هدف خلاصه کردن تجربه در مورد تکنیک های لوله گذاری تراشه برای حیوانات آزمایشگاهی
[ترجمه ترگمان]هدف خلاصه کردن تجربیات مربوط به تکنیک های tracheal intubation برای حیوانات آزمایشگاهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion Submental endotracheal intubation is a secure and effective technique of airway management, an alternative to tracheotomy in treatment of patients with complex facial fractures.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری لوله‌گذاری زیر تراشه یک روش مطمئن و مؤثر برای مدیریت راه هوایی، جایگزینی برای تراکئوتومی در درمان بیماران با شکستگی‌های پیچیده صورت است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری intubation endotracheal intubation یک روش ایمن و موثر برای مدیریت تنفس است، که یک جایگزین برای عمل نای بری در درمان بیماران با شکستگی صورت پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Methods Pernasal tracheal intubation guided by fiberbrochoscope was conducted to rescue respiratory failure.
[ترجمه گوگل]MethodsPernasal لوله گذاری تراشه هدایت شده توسط fiberbrochoscope برای نجات نارسایی تنفسی انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش های Pernasal tracheal intubation توسط fiberbrochoscope هدایت شد تا منجر به شکست تنفسی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Intubation and assisted respiration will be required.
[ترجمه گوگل]لوله گذاری و تنفس کمکی مورد نیاز خواهد بود
[ترجمه ترگمان]تنفس و تنفس کمک شده مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusions Intubation time was shorter in fast induction group and hemodynamic changes were more stable in sedative unmemorable, analgesia induction group.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری زمان لوله‌گذاری در گروه القای سریع کوتاه‌تر و تغییرات همودینامیک در گروه القای بی‌دردی بی‌دردی پایدارتر بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری زمان Intubation در گروه القای سریع کوتاه تر بود و تغییرات hemodynamic در unmemorable sedative، گروه القای analgesia ثبات بیشتری داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After a routine intravenous anesthetic induction, orotracheal intubation was performed.
[ترجمه گوگل]پس از یک القای معمول بیهوشی داخل وریدی، لوله گذاری تراشه انجام شد
[ترجمه ترگمان]پس از القای درمان بی هوشی تجویز شده، intubation orotracheal انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective: Discussion trachea intubation patient non - plan cupping factor and countermeasure.
[ترجمه گوگل]هدف: بحث در مورد لوله گذاری نای فاکتور حجامت بدون برنامه و اقدام متقابل
[ترجمه ترگمان]هدف: مباحثاتی که به بیمار کمک می کند به صورت non و countermeasure بیمار عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Should etomidate be used for rapid - sequence intubation induction in critically ill septic patients?
[ترجمه گوگل]آیا اتومیدیت باید برای القای لوله گذاری سریع توالی در بیماران سپتیک بدحال استفاده شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است بتوان از این روش برای القا سریع - در بیماران مبتلا به ill بحرانی استفاده کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It allows the study of regional transit of solids in the unprepared human colon without the need for colon intubation.
[ترجمه گوگل]این امکان مطالعه ترانزیت منطقه ای مواد جامد در کولون آماده نشده انسان را بدون نیاز به لوله گذاری کولون فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]این کار به مطالعه حمل و نقل منطقه ای جامدات در the غیر آماده بدون نیاز به intubation بزرگ اجازه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Population studies of gastric acid secretion in children at risk from undernutrition are clearly not possible using conventional intubation techniques.
[ترجمه گوگل]مطالعات جمعیتی ترشح اسید معده در کودکان در معرض خطر سوءتغذیه به وضوح با استفاده از تکنیک های لوله گذاری مرسوم امکان پذیر نیست
[ترجمه ترگمان]مطالعات جمعیت ترشح اسید معده در کودکان در معرض خطر from به وضوح با استفاده از روش های مرسوم intubation امکان پذیر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was suggested that the injury of laryngeal nerve should be considered to be the cause of vocal cord immobility following endotracheal intubation besides cricoarytenoid joint dislocation.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد شد که آسیب عصب حنجره علاوه بر دررفتگی مفصل کریکوآریتنوئید، علت بی حرکتی تارهای صوتی به دنبال لوله گذاری داخل تراشه باشد
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شد که آسیب عصب laryngeal به دلیل immobility vocal پس از intubation endotracheal علاوه بر جابجایی مشترک cricoarytenoid، در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusions Induction with thiopental and fentanyl while inhaling isoflurane can attenuate cardiovascular responses to tracheal intubation effectively in pediatric patients.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری القای تیوپنتال و فنتانیل در حین استنشاق ایزوفلوران می‌تواند پاسخ‌های قلبی عروقی به لوله‌گذاری تراشه را به طور موثر در بیماران اطفال کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]نتایج القا شده با thiopental و fentanyl در حالی که تنفس isoflurane می تواند واکنش های قلبی عروقی را به intubation tracheal در بیماران خردسال تضعیف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Conclusion: Urapidil may effectively prevent cardiovascular responses during intratracheal intubation in patients with hypertension.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: اوراپیدیل می‌تواند به طور موثری از پاسخ‌های قلبی عروقی در حین لوله‌گذاری داخل تراشه در بیماران مبتلا به فشار خون بالا جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Urapidil می تواند به طور موثر از واکنش های قلبی و عروقی در طی intubation intratracheal در بیماران مبتلا به فشار خون بالا جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (medicine) insertion of a tube into an organ; treatment through the insertion of a tube into an organ

پیشنهاد کاربران

لوله گذاری: [پزشکی] قرار دادن / وارد کردن لوله در داخل یک اندام ( مخصوصا گذاشتن لوله داخل نای بیمار جهت وصل کردن وی به ونتیلاتور / تهویه مکانیکی )
لوله گذاری

بپرس