intubate


(به ویژه پزشکی - لوله وارد مجرا کردن مثلا وارد کردن لوله در حنجره برای تسهیل تنفس) لوله گذاری کردن، لوله گذاشتن، طب لوله فروکردن در، بوسیله لوله باز نگاه داشتن، لوله گذاردن در

جمله های نمونه

1. Now we are going to intubate him.
[ترجمه گوگل]حالا می‌خواهیم او را لوله‌گذاری کنیم
[ترجمه ترگمان] حالا میخوایم براش لوله گذاری کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. No time, I have to intubate.
[ترجمه گوگل]وقت نیست، باید انتوبه کنم
[ترجمه ترگمان] وقت نداریم، باید لوله بذارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's hard to intubate. You want me to do that?
[ترجمه گوگل]انتوبه کردن سخت است میخوای من اینکارو بکنم؟
[ترجمه ترگمان]براش سخته که لوله بذاریم تو می خوای من این کار رو بکنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When we want to intubate the patient, he turns out to have dentures in his mouth.
[ترجمه گوگل]وقتی می خواهیم بیمار را لوله گذاری کنیم، معلوم می شود که در دهانش دندان مصنوعی دارد
[ترجمه ترگمان]وقتی می خوایم برای بیمار لوله گذاری کنیم، اون تبدیل به دندون مصنوعی تو دهنش میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Is It'safer to Intubate Premature Infants in the Delivery Room?
[ترجمه گوگل]آیا انتوبه کردن نوزادان نارس در اتاق زایمان ایمن تر است؟
[ترجمه ترگمان]آیا قرار است کودکان پیش از موعد در اتاق تحویل به دوران زودرس منتقل شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Of 20 cases who received nasal trachea cannula under the Guidance of Fiberbronchoscope, only 1 case failed to intubate.
[ترجمه گوگل]از 20 موردی که تحت هدایت فیبربرونکوسکوپی کانول نای بینی دریافت کردند، تنها 1 مورد موفق به انتوباسیون نشد
[ترجمه ترگمان]از بین ۲۰ مورد که نای nasal را تحت رهبری of دریافت کرد، تنها ۱ مورد شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I asked the second intern if he would like to try to intubate the patient.
[ترجمه گوگل]از کارآموز دوم پرسیدم که آیا مایل است بیمار را لوله گذاری کند؟
[ترجمه ترگمان]من از انترن دوم پرسیدم که اگه بخواد برای بیمار لوله گذاری کنه، پرسیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The trachea in some patients is difficult or impossible to intubate under any circumstances.
[ترجمه گوگل]لوله گذاری نای در برخی بیماران تحت هیچ شرایطی دشوار یا غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]نای در برخی بیماران تحت هر شرایطی دشوار یا غیر ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In anesthetic conditions, right-sidedness common carotid artery and femoral artery of RHR were separated to intubate.
[ترجمه گوگل]در شرایط بیهوشی، شریان کاروتید مشترک سمت راست و شریان فمورال RHR برای لوله گذاری جدا شدند
[ترجمه ترگمان]در شرایط بی حسی، سرخرگ carotid راست - و شریان ران of به intubate جدا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (medicine) place a tube into an organ; treat by placing a tube into an organ

پیشنهاد کاربران

لوله تراشه
لوله تنفسی که وارد دهان میشود و به تنفس بیماری که خود قادر به تنفس نیست کمک میکند
لوله گذاری
یه پیشنهاد با مزه: اگه لوله رو بر وزن تفعیل ببریم میشه تَلویل 😁
place a plastic tube in a persons mouth to facilitate breathing

بپرس