1. I have bought several URL's through Intrust Domains and have always found the transactions to run smoothly and quickly.
[ترجمه گوگل]من چندین URL را از طریق دامنه های Intrust خریداری کرده ام و همیشه متوجه شده ام که تراکنش ها روان و سریع انجام می شوند
[ترجمه ترگمان]من چندین نشانی اینترنتی را از طریق Domains intrust خریده ام و همیشه تراکنش ها را به آرامی و به سرعت پیدا کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Thirdly, it makes a legal analysis about the parties' relationship, regarding that it has incarnated the accordance of various intrust forms.
[ترجمه گوگل]ثالثاً، به تحلیل حقوقی رابطه طرفین می پردازد، با توجه به اینکه مطابق اشکال مختلف امانت مجسم شده است
[ترجمه ترگمان]سوم اینکه، بررسی قانونی در مورد رابطه طرفین برقرار می کند، با توجه به اینکه این امر، مطابق با صورت های intrust مختلف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He says the emergency legist lation legislation he proposes must be free of special intrust special-interest spending projects.
[ترجمه گوگل]او میگوید قانون قانونگذاری اضطراری که او پیشنهاد میکند باید عاری از پروژههای مخارج با سود ویژه باشد
[ترجمه ترگمان]او می گوید که قانون اضطراری که در آن پیشنهاد می کند، باید از ارجاع خاصی به پروژه های مربوط به منافع خاص برخوردار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. And you will only get the income from your grandmother's trust fund; the principal is held intrust for your children.
[ترجمه گوگل]و شما فقط درآمد را از صندوق امانی مادربزرگ خود دریافت خواهید کرد مدیر برای فرزندان شما امانت برگزار می شود
[ترجمه ترگمان]و تنها درآمد حاصل از صندوق امانی را به دست خواهید آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Ali brought the box to his master, who examined the weapons with a solicitude very natural to a man who is about to intrust his life to a little powder and shot.
[ترجمه گوگل]علی جعبه را نزد اربابش آورد و او با یک دلتنگی بسیار طبیعی به مردی که میخواهد جانش را کمی پودر کند، اسلحهها را بررسی کرد و تیراندازی کرد
[ترجمه ترگمان]علی جعبه را نزد صاحبش آورد که با دلواپسی برای مردی که می خواهد زندگی خود را به یک باروت و باروت بسپارد برای او بسیار طبیعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Flexibility on pricing was impressive for this service. Reminds me of the old EF Hutton commercial When you speak Intrust listens. . .
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری در قیمت گذاری برای این سرویس چشمگیر بود من را به یاد تبلیغات قدیمی EF Hutton می اندازد وقتی صحبت می کنید Intrust گوش می دهد
[ترجمه ترگمان]انعطاف پذیری در قیمت گذاری برای این سرویس بسیار موثر بود وقتی که حرف گوش می کنه، من از the سابق زمین پیروی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I left my cat in trust with a neighbor while I went on holiday.
[ترجمه گوگل]من گربه ام را در امانت نزد همسایه ای که به تعطیلات رفته بودم گذاشتم
[ترجمه ترگمان]وقتی من به تعطیلات می رفتم گربه ام رو با یه همسایه تنها گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The British Library holds its collection in trust for the nation.
[ترجمه گوگل]کتابخانه بریتانیا مجموعه خود را در امانت برای ملت نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]کتابخانه بریتانیا مجموعه خود را از اعتماد به ملت حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The company was to be held in trust for Eddie until he came of age.
[ترجمه گوگل]قرار بود تا زمانی که ادی به سن بلوغ برسد، شرکت در امانت باقی بماند
[ترجمه ترگمان]شرکت در مورد ادی تا زمانی که به سن قانونی نرسیده بود، به او اعتماد داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. His father put the money in trust for him until he was 2
[ترجمه گوگل]پدرش تا ۲ سالگی این پول را به امانت گذاشت
[ترجمه ترگمان]پدرش پول را به او داد تا زمانی که ۲ ساله شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She left money to her uncle to keep in trust for her children.
[ترجمه گوگل]او پولی را به عمویش گذاشت تا برای فرزندانش امانت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]پول را نزد عمویش گذاشت تا به فرزندانش اعتماد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The estate is left in trust with a bank.
[ترجمه گوگل]املاک در امانت نزد بانک باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]ملک در مورد اعتماد به بانک باقی میمونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The money will be put in trust until she is 1
[ترجمه گوگل]این پول تا 1 سالگی به امانت سپرده می شود
[ترجمه ترگمان]این پول تا زمان ۱ سالگی به امانت سپرده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The proceeds will be held in trust for the children until they are eighteen.
[ترجمه گوگل]عواید حاصله تا سن هجده سالگی به امانت نگهداری می شود
[ترجمه ترگمان]این عواید در اعتماد به کودکان تا سن ۱۸ سالگی حفظ خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The money will be held in trust until she is 1
[ترجمه گوگل]این پول تا 1 سالگی در امانت نگه داشته می شود
[ترجمه ترگمان]این پول تا ۱ سالگی در اعتماد نگه داشته خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The money is being held in trust for him until he is twenty-one.
[ترجمه گوگل]این پول تا بیست و یک سالگی در امانت نگه داشته می شود
[ترجمه ترگمان]این پول تا بیست و یک سالگی به او اعتماد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The knowledge which was held in trust by the Sechem was available to all.
[ترجمه گوگل]دانشی که توسط Sechem مورد اعتماد بود در دسترس همه بود
[ترجمه ترگمان]دانشی که با تراست در دسترس بود در دسترس همگان قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. The property here was to be held in trust for his wife and her first son, Maximilian until he was 2
[ترجمه گوگل]ملک اینجا قرار بود تا 2 سالگی برای همسرش و اولین پسرش، ماکسیمیلیان، در امانت نگه داشته شود
[ترجمه ترگمان]ملک را باید به خاطر همسرش و اولین پسرش مو رل تا ۲ سالگی نگه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. The estate had been held in trust by the second brother.
[ترجمه گوگل]املاک توسط برادر دوم در امانت بود
[ترجمه ترگمان]صاحب ملک به کمک برادر دوم سپرده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. Article 25 concerned assets held in trust.
[ترجمه گوگل]ماده 25 مربوط به دارایی های نگهداری شده در امانت بود
[ترجمه ترگمان]ماده ۲۵ دارایی های مربوط به اعتماد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید