intron


(زیست شناسی) اینترون

جمله های نمونه

1. The same holds true for the three P. wickerhamii introns.
[ترجمه گوگل]همین امر برای سه اینترون P wickerhamii نیز صادق است
[ترجمه ترگمان]همین مساله برای هر سه P صدق می کند wickerhamii introns
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An image processing category, intron rich variety of image processing methods.
[ترجمه گوگل]یک دسته پردازش تصویر، انواع غنی از روش های پردازش تصویر
[ترجمه ترگمان]یک مقوله پردازش تصویر، تنوع غنی از روش های پردازش تصویر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To understand intron 15 of human LDL receptor gene, the DNA fragments from exon 15 to exon 16 and the 3' end of intron 15 were amplified with long chain PCR and anchored PCR.
[ترجمه گوگل]برای درک اینترون 15 ژن گیرنده LDL انسانی، قطعات DNA از اگزون 15 تا اگزون 16 و انتهای 3' اینترون 15 با PCR زنجیره بلند و PCR لنگردار تکثیر شدند
[ترجمه ترگمان]برای درک intron ۱۵ از ژن گیرنده LDL یعنی بخش های DNA از exon ۱۵ تا exon ۱۶ و ۳ انتهای intron ۱۵ با PCR زنجیره بلند و PCR لنگر خمشی تقویت شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In intron 16 one site has transition heterozygote.
[ترجمه گوگل]در اینترون 16 یک سایت دارای هتروزیگوت گذار است
[ترجمه ترگمان]در intron ۱۶ یک سایت heterozygote گذار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusion IL-1RA intron 2 VNTR gene polymorphism were different in different ethnic populations, and might not be associated with cervical cancer in Chinese Northeast district.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری پلی‌مورفیسم ژن اینترون 2 VNTR IL-1RA در جمعیت‌های قومی مختلف متفاوت بود و ممکن است با سرطان دهانه رحم در منطقه شمال شرقی چین مرتبط نباشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری IL - ۱ RA intron ۲ VNTR پلی مورفیسم در جمعیت های مختلف نژادی متفاوت بود و ممکن است با سرطان رحم در منطقه شمال شرقی چین مرتبط نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Intron is a redundant expression for individual and attached to its algorithm tree, which makes the individual swelling but has no effect to the final output.
[ترجمه گوگل]اینترون یک عبارت اضافی برای فرد است و به درخت الگوریتم آن متصل است که باعث تورم فرد می شود اما هیچ تاثیری بر خروجی نهایی ندارد
[ترجمه ترگمان]Intron یک عبارت اضافی برای فرد است و به نمودار درختی آن متصل است، که باعث می شود فرد دچار ورم شود، اما هیچ تاثیری بر خروجی نهایی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In this study, CHD gene intron sequences of 1species of predatory birds were compared and analyzed.
[ترجمه گوگل]در این مطالعه توالی های اینترون ژن CHD یک گونه از پرندگان شکارچی مقایسه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در این مطالعه، توالی ژن های CHD از ۱ گونه پرندگان شکارچی در مقایسه با gene مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Initial analysis indicates that genome size and intron density is positively correlated to total intron size.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل اولیه نشان می دهد که اندازه ژنوم و چگالی اینترون با اندازه کل اینترون همبستگی مثبت دارد
[ترجمه ترگمان]آنالیز اولیه نشان می دهد که اندازه ژنوم و چگالی intron به طور مثبت با اندازه کل intron هم بسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A base C deleted in the intron 4 of IGFBP3 gene was detected, and association analysis showed that the body weight with genotype AA were significant higher than that of genotype AB and genotype BB.
[ترجمه گوگل]یک باز C حذف شده در اینترون 4 ژن IGFBP3 شناسایی شد و تجزیه و تحلیل ارتباط نشان داد که وزن بدن با ژنوتیپ AA به طور معنی‌داری بیشتر از ژنوتیپ AB و ژنوتیپ BB بود
[ترجمه ترگمان]یک پایه C که در the ۴ از ژن IGFBP۳ حذف شد شناسایی شد و آنالیز انجمن نشان داد که وزن بدن با ژنوتیپ به مراتب بیشتر از ژنوتیپ AB و ژنوتیپ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Functions : Intron Manzanilla and other plant extracts the essence can promote with microcirculation, supplementary the eye water, eliminate bags under the eyes and Black and ease eye fatigue.
[ترجمه گوگل]عملکرد: اینترون مانزانیلا و سایر عصاره های گیاهی این اسانس می تواند با میکروسیرکولاسیون، آب چشم را تکمیل کند، کیسه های زیر چشم و سیاهی را از بین ببرد و خستگی چشم را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]وظایف: Intron Manzanilla و دیگر عصاره گیاهان، عصاره را می توان با microcirculation، مکمل آب چشم، از بین بردن کیسه ها زیر چشم ها و به لک و خستگی چشم تسهیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion: The expression of intron 9 in gene CD44 was related to the carcinogenesis of EC.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: بیان اینترون 9 در ژن CD44 با سرطان زایی EC مرتبط بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: بیان intron ۹ در ژن gene مربوط به the EC بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In this study, CHD gene intron sequences of 12 species of Falconiformes were compared and analyzed.
[ترجمه گوگل]در این مطالعه توالی‌های اینترون ژن CHD 12 گونه فالکونی‌فرم مقایسه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در این تحقیق، توالی ژن های CHD ۱۲ گونه Falconiformes مقایسه و آنالیز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Elucidation of the genomic organization of the Oct-11a POU domain revealed a striking concordance of intron/exon junctions with Oct-
[ترجمه گوگل]توضیح سازمان ژنومی دامنه POU Oct-11a تطابق قابل توجهی از اتصالات اینترون/اگزون با اکتبر را نشان داد
[ترجمه ترگمان]elucidation از سازمان ژنوم ۱۱ اکتبر یک حوزه pou، ترکیب قابل توجه اتصالات intron \/ exon با Oct را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The existence of the mini-exon 3 and the positions of the adjacent intron splice points were verified by cDNA sequencing.
[ترجمه گوگل]وجود مینی اگزون 3 و موقعیت نقاط اتصال اینترون مجاور با توالی یابی cDNA تأیید شد
[ترجمه ترگمان]وجود of - exon ۳ و موقعیت نقاط اتصال intron مجاور توسط توالی cDNA تایید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

intron ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: میانه 1
تعریف: توالی های ژنی که رمزگذار فراوردۀ ژنی نیستند
میانه، ناحیه بین ژنی، توالی مداخله گر: هر سه از معانی این واژه هستند. میانه قطعه است از یک ملکول DNA یا RNA که پروتئین را کدبندی نمی کند و در رشته ژن ها وقفه می اندازد.

بپرس