1. To project and to introject are seen by some people as reciprocal terms.
[ترجمه گوگل]فرافکنی و درون پردازی توسط برخی افراد به عنوان اصطلاحات متقابل تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]برای پروژه و introject توسط برخی افراد به عنوان شرایط متقابل دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای پروژه و introject توسط برخی افراد به عنوان شرایط متقابل دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Others think we introject – take in as our own – the behaviours and attitudes of other people.
[ترجمه گوگل]دیگران فکر میکنند که ما رفتارها و نگرشهای افراد دیگر را درونی میکنیم - به عنوان خودمان میپذیریم
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر فکر می کنند ما باید به عنوان رفتارها و نگرش های افراد دیگر به کار خود ادامه دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر فکر می کنند ما باید به عنوان رفتارها و نگرش های افراد دیگر به کار خود ادامه دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In this way the former ego can take revenge on the lost object, which it introjected.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب خود سابق می تواند از شی گمشده ای که درون خود وارد کرده انتقام بگیرد
[ترجمه ترگمان]در این حالت، ضمیر قبلی می تواند از شی گم شده انتقام بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این حالت، ضمیر قبلی می تواند از شی گم شده انتقام بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. MEMS (Micro-Electromechanical System)technology is an newly developed technology, which introject the microelectronic technology and the precision machine machining technology.
[ترجمه گوگل]فناوری MEMS (سیستم میکرو الکترومکانیکی) یک فناوری جدید توسعه یافته است که فناوری میکروالکترونیک و فناوری ماشینکاری دقیق ماشین آلات را معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی MEMS (سیستم میکرو Electromechanical)یک تکنولوژی جدید توسعه یافته است که فن آوری microelectronic و تکنولوژی ماشین کاری دقیق را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی MEMS (سیستم میکرو Electromechanical)یک تکنولوژی جدید توسعه یافته است که فن آوری microelectronic و تکنولوژی ماشین کاری دقیق را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Secondly, because of the valuable opening and containing which the feminism contained, the feminism could use and introject the other theories in its development.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، فمینیسم به دلیل گشایش و مضمون ارزشمندی که فمینیسم در خود داشت، میتوانست از نظریههای دیگر در بسط خود استفاده کند و وارد کند
[ترجمه ترگمان]دوم، به دلیل باز کردن با ارزش و حاوی این که فمینیسم شامل آن است، فمینیسم می تواند از سایر نظریه ها در توسعه آن استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوم، به دلیل باز کردن با ارزش و حاوی این که فمینیسم شامل آن است، فمینیسم می تواند از سایر نظریه ها در توسعه آن استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Customised solutions are developed for each client based on the innovative business idea of"Transmit for Breakthrough, Introject for Changing", that has been lived throughout the years.
[ترجمه گوگل]راهحلهای سفارشیشده برای هر مشتری بر اساس ایده کسبوکار نوآورانه «Transmit for Breakthrough, Introject for Changing» که در طول سالها مورد استفاده قرار گرفته است، توسعه مییابد
[ترجمه ترگمان]راه حل های Customised برای هر مشتری براساس ایده کسبوکار نوآورانه \"Transmit for Breakthrough، Introject برای تغییر\"، که در طول سالیان متمادی زیسته بود، توسعه داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]راه حل های Customised برای هر مشتری براساس ایده کسبوکار نوآورانه \"Transmit for Breakthrough، Introject برای تغییر\"، که در طول سالیان متمادی زیسته بود، توسعه داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The success of life relys on whether ones adaptive capacity can introject and adjust the burden from the change of internal and external .
[ترجمه گوگل]موفقیت زندگی به این بستگی دارد که آیا ظرفیت انطباقی افراد میتواند بار ناشی از تغییر درونی و بیرونی را درونی و تنظیم کند
[ترجمه ترگمان]موفقیت زندگی بر این اساس است که آیا قابلیت انطباقی می تواند introject باشد و بار را از تغییرات داخلی و خارجی تنظیم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موفقیت زندگی بر این اساس است که آیا قابلیت انطباقی می تواند introject باشد و بار را از تغییرات داخلی و خارجی تنظیم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Material and spiritual, extensive and delicate, interlaced and interpenetrating, they introject in collision with each other. Architecturalreforges romantic life for modem people.
[ترجمه گوگل]مادی و معنوی، گسترده و ظریف، در هم آمیخته و نافذ، در برخورد با یکدیگر به درون می پردازند Architectural زندگی عاشقانه را برای افراد مدرن بازگو می کند
[ترجمه ترگمان]مواد مادی و روحانی، متنوع و ظریف، درهم و برهم، درهم و برهم، با هم تلاقی می کنند زندگی رمانتیک برای افراد مودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مواد مادی و روحانی، متنوع و ظریف، درهم و برهم، درهم و برهم، با هم تلاقی می کنند زندگی رمانتیک برای افراد مودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The stepless scale information dealt flow of digital human body and introject technique of multi-data were discussed then.
[ترجمه گوگل]سپس اطلاعات مقیاس بدون گام به جریان دیجیتالی بدن انسان و تکنیک درونی چند داده پرداخته شد
[ترجمه ترگمان]اطلاعات در مقیاس stepless به جریان اطلاعات مربوط به بدن انسان دیجیتال و تکنیک introject داده های چندبعدی مورد بحث و بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اطلاعات در مقیاس stepless به جریان اطلاعات مربوط به بدن انسان دیجیتال و تکنیک introject داده های چندبعدی مورد بحث و بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It provides a significant condition for data management of digital human body, multi-data introject and imitation and virtual technique.
[ترجمه گوگل]شرایط قابل توجهی را برای مدیریت دادههای بدن انسان دیجیتال، درونسازی چند داده و تقلید و تکنیک مجازی فراهم میکند
[ترجمه ترگمان]این روش یک شرط مهم برای مدیریت داده بدن انسان دیجیتال، introject چند داده، تقلید و تکنیک مجازی فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این روش یک شرط مهم برای مدیریت داده بدن انسان دیجیتال، introject چند داده، تقلید و تکنیک مجازی فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید