introgression


معنی: ورود، دخو ل
معانی دیگر: (ورود ژن های یک گونه به مجموعه ژن های گونه ی دیگر) تداخل ژن ها

جمله های نمونه

1. The accessions with introgression from Mesoamerican to the Andean group could be useful as bridge varieties for common bean breeding.
[ترجمه گوگل]الحاقات با نفوذ از میان آمریکایی به گروه آند می تواند به عنوان گونه های پل برای پرورش لوبیا معمولی مفید باشد
[ترجمه ترگمان]الحاق با introgression از Mesoamerican به گروه آند می تواند به عنوان انواع پلی برای پرورش لوبیا رایج مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. With the advent of molecular marker, introgression of genes controlling good quality by marker-assisted selection has been proved to be an effective choice to improve the quality of cultivars.
[ترجمه گوگل]با ظهور نشانگر مولکولی، ثابت شده است که درون ژن هایی که کیفیت خوب را با انتخاب به کمک نشانگر کنترل می کنند، یک انتخاب موثر برای بهبود کیفیت ارقام است
[ترجمه ترگمان]با ظهور علامت مولکولی، introgression از ژن ها که کیفیت خوب کنترل نشانگر را کنترل می کنند، به عنوان یک انتخاب موثر برای بهبود کیفیت میوه مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In breeding techniques, Multiple cross, gene introgression and benefit gene accumulation should be used.
[ترجمه گوگل]در تکنیک‌های اصلاحی باید از Multiple Cross، Introgression ژن و تجمع ژن سودمند استفاده شود
[ترجمه ترگمان]در تکنیک های پرورش، cross چندگانه، ژن introgression و تجمع ژن سود باید مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The reticulate evolution caused by hybridization, introgression and lineage sorting may be an explanation for the molecular phylogenetic incongruence.
[ترجمه گوگل]تکامل شبکه‌ای ناشی از هیبریداسیون، درون‌گرایی و مرتب‌سازی دودمان ممکن است توضیحی برای عدم تطابق فیلوژنتیکی مولکولی باشد
[ترجمه ترگمان]تکامل reticulate ناشی از hybridization، introgression و مرتب سازی دودمان ممکن است یک توضیح برای incongruence مولکولی مولکولی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Meanwhile, MAALs can be used to study the introgression mechanism and the pairing status of homologous chromosomes.
[ترجمه گوگل]در همین حال، از MAALs می توان برای مطالعه مکانیسم درون رفتگی و وضعیت جفت شدن کروموزوم های همولوگ استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]در همین حال، MAALs می تواند برای مطالعه مکانیزم introgression و وضعیت جفت کروموزوم ها استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The two factors make gene introgression relatively easier from wheatgrass than from other species with chromosomes not homolog. . .
[ترجمه گوگل]این دو عامل ورود ژن را از سبزه گندم نسبت به گونه های دیگر با کروموزوم های غیر همولوگ آسان تر می کند
[ترجمه ترگمان]این دو عامل ژن introgression را نسبت به دیگر گونه های با کروموزوم های خیلی راحت تر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This paper reviews establishment of introgression lines from wild tomato in Lycopersicon by MAS and application of theses lines in fine mapping, analysis of QTL effect and gene map-based cloning.
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی استقرار لاین‌های درون‌گرایی از گوجه‌فرنگی وحشی در Lycopersicon توسط MAS و کاربرد این خطوط در نقشه‌برداری دقیق، تجزیه و تحلیل اثر QTL و شبیه‌سازی مبتنی بر نقشه ژن می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی ایجاد خطوط introgression از گوجه فرنگی وحشی در Lycopersicon با MAS و کاربرد خطوط تزها در نگاشت مناسب، تجزیه و تحلیل اثر QTL و شبیه سازی مبتنی بر نقشه ژن می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Introgression may take place in such situations.
[ترجمه گوگل]در چنین شرایطی ممکن است درون گرایی رخ دهد
[ترجمه ترگمان]ممکن است Introgression در چنین شرایطی رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This paper reviews establishment of introgression lines from wild tomato in Lycopersicon by MAS and application of theses lines in fine mapping, analysis of QTL effect and gene map-b. . .
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی استقرار لاین‌های درون‌گرای گوجه‌فرنگی وحشی در Lycopersicon توسط MAS و کاربرد این خطوط در نقشه‌برداری ریز، تجزیه و تحلیل اثر QTL و ژن map-b می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی ایجاد خطوط introgression از گوجه فرنگی وحشی در Lycopersicon توسط MAS و کاربرد خطوط تزها در نگاشت مناسب، تجزیه و تحلیل اثر QTL و نقشه ژن - b می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Over the years, our laboratory has found that Zizania DNA introgression could induce a large number of genetic and epigenetic changes in some introgression lines.
[ترجمه گوگل]در طول سال‌ها، آزمایشگاه ما دریافته است که نفوذ DNA Zizania می‌تواند باعث ایجاد تعداد زیادی تغییرات ژنتیکی و اپی ژنتیکی در برخی از خطوط درون‌گرایی شود
[ترجمه ترگمان]در طول سال ها، آزمایشگاه ما یافته است که Zizania DNA introgression می تواند تعداد زیادی از تغییرات ژنتیکی و ژنتیکی را در برخی از خطوط introgression القا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Further studies showed that 28 monosomic alien addition lines and 48 introgression lines were resistant to brown planthopper.
[ترجمه گوگل]مطالعات بیشتر نشان داد که 28 لاین افزودن بیگانه تک‌زومی و 48 لاین درون‌گرمی نسبت به گیاه خرچنگ قهوه‌ای مقاوم بودند
[ترجمه ترگمان]مطالعات بیشتر نشان داد که ۲۸ خط تولید خارجی monosomic و ۴۸ خط introgression مقاوم به planthopper قهوه ای بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And also typical wild soybeans were inferred to have had introgression from cultivated soybeans.
[ترجمه گوگل]و همچنین استنباط شد که سویای وحشی معمولی از سویاهای کشت شده نفوذ کرده است
[ترجمه ترگمان]همچنین سویا وحشی نیز از سویا کشت شده برخوردار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The results showed that the 4 traits of the 2 introgression lines had significant difference from Laizhou95
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که 4 صفت از 2 خط درونگرایی تفاوت معنی داری با Laizhou95 داشتند
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که ۴ ویژگی از دو خط introgression تفاوت قابل توجهی از Laizhou۹۵ دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For the best use of marker information in a marker aided backcrossing program for gene introgression, a stepwise marker genotyping and individual selection were suggested.
[ترجمه گوگل]برای بهترین استفاده از اطلاعات نشانگر در یک برنامه متقاطع به کمک نشانگر برای ورود ژن، یک ژنوتیپ نشانگر گام به گام و انتخاب فردی پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]برای بهترین استفاده از اطلاعات نشانگر در یک برنامه backcrossing برای ژن gene، یک نشانگر گام به گام و گزینش فردی پیشنهاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. One of the main trends of lily breeding is to realize introgression between these groups.
[ترجمه گوگل]یکی از گرایش‌های اصلی پرورش سوسن، تحقق درون‌گرایی بین این گروه‌ها است
[ترجمه ترگمان]یکی از گرایش های اصلی پرورش گل سوسن، درک تمایز بین این گروه ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ورود (اسم)
entry, entrance, accession, arrival, importation, influx, ingress, entree, admittance, infare, ingression, inning, introgression, introit

دخول (اسم)
introgression, introit

انگلیسی به انگلیسی

• (genetics) process of combining genes from different systems through cross-breeding

پیشنهاد کاربران

بپرس