introduced


معنی: معروف

مترادف ها

معروف (صفت)
well-known, famous, introduced, presented, offered, reported, stated, submitted

پیشنهاد کاربران

وضع شده
مطرح، مطروحه
در ارتباط با قوانین معنای اجرا میدهد
Laws are introduced to deter, prevent and punish
غیربومی
انتشار منتشر کردن
معرفه
Introduced is the opposite of native
Source:vocabulary for IELTS
بعضی وقت ها معنیه : | به وجود آمده | رو میده
ایجاد کردن
همتون دارید اشتباه میگید introduce به معنای معرفی کردن هست
تبیین گردید
معرفی شده
واژه "غیربومی" پیشنهاد آقای علیرضا بهرامی برای متون کشاورزی بسیار عالی و بجاست.
غیربومی
An introduced animal = حیوان غیربومی
ذکر شده است
اقدامات
معرفی شدن
مطرح شدن
وارد کردن

تعیین شد
مشهور ، شناخته شده
مطرح شده ، مورد نظر
معرفی کرد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)

بپرس