1. This was also true when gastrin and intrinsic factor were incubated together with their respective antibodies.
[ترجمه گوگل]این نیز زمانی صادق بود که گاسترین و فاکتور ذاتی همراه با آنتی بادی های مربوطه خود انکوبه شدند
[ترجمه ترگمان]این نیز زمانی درست بود که gastrin و عوامل درونی با آنتی بادی مربوطه خود incubated شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We have shown, using immunohistochemistry, that intrinsic factor is present in parietal cells from 13 weeks of gestation.
[ترجمه گوگل]ما با استفاده از ایمونوهیستوشیمی نشان دادیم که فاکتور ذاتی در سلول های جداری از هفته 13 بارداری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]ما با استفاده از immunohistochemistry نشان داده ایم که عامل ذاتی در سلول های آهیانه ای از ۱۳ هفته بارداری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Parietal cell and intrinsic factor blocking antibodies were not detected in any subject with atrophy.
[ترجمه گوگل]آنتی بادی های مسدودکننده سلول جداری و فاکتور داخلی در هیچ یک از افراد مبتلا به آتروفی مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]سلول استخوان آهیانه و عامل ذاتی مهار نشدنی، در هر موضوعی با لاغر شدن، تشخیص داده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Intrinsic factor and hydrogen-potassium ATPase activity were found in all specimens, including those of 13 and 1weeks' gestation.
[ترجمه گوگل]فاکتور ذاتی و فعالیت هیدروژن پتاسیم ATPase در همه نمونه ها، از جمله نمونه های حاملگی 13 و 1 هفته، یافت شد
[ترجمه ترگمان]عامل ذاتی و فعالیت hydrogen پتاسیم در همه نمونه ها از جمله ۱۳ و ۱ هفته بارداری پیدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Smoothly synchronised endocrine function, an intrinsic factor in determining youthfulness, is also notoriously liable to become unbalanced through stress.
[ترجمه گوگل]عملکرد غدد درون ریز به طور همسان، یک عامل ذاتی در تعیین جوانی، همچنین به طور مشهور در معرض استرس نامتعادل است
[ترجمه ترگمان]Smoothly (endocrine synchronised synchronised endocrine)، یک عامل ذاتی در تعیین youthfulness، به طور آشکاری ممکن است از طریق استرس، نامتعادل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. From this we conclude that intrinsic factor does not account.
[ترجمه گوگل]از اینجا نتیجه می گیریم که عامل ذاتی به حساب نمی آید
[ترجمه ترگمان]از این رو نتیجه می گیریم که عامل درونی به حساب نمی آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A test for intrinsic factor antibodies Ab is designed to aid the diagnosis of pernicious anemia.
[ترجمه گوگل]آزمایشی برای آنتی بادی های فاکتور داخلی Ab برای کمک به تشخیص کم خونی خطرناک طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]آزمون آنتی بادی عامل درونی اب … برای کمک به تشخیص کم خونی خطرناک طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Food composition is a critical intrinsic factor that influences the spoilage process.
[ترجمه گوگل]ترکیب غذا یک عامل ذاتی حیاتی است که بر فرآیند فساد تاثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]ترکیب غذا یک عامل مهم ذاتی است که بر فرآیند فساد تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Lack of intrinsic factor can result in pernicious anemia.
[ترجمه گوگل]فقدان فاکتور داخلی می تواند منجر به کم خونی خطرناک شود
[ترجمه ترگمان]فقدان عامل درونی می تواند منجر به کم خونی خطرناک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Dialectic materialism figures out, intrinsic factor is the basic reason causing evolvement, factor is the condition.
[ترجمه گوگل]ماتریالیسم دیالکتیک به این نتیجه رسیده است که عامل ذاتی دلیل اصلی تکامل است و عامل شرط است
[ترجمه ترگمان]Dialectic materialism، عامل درونی دلیل اصلی ایجاد evolvement است، که عامل اصلی آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Pernicious anemia is thought to be caused by an autoimmune reaction against gastric parietal cells resulting in impaired secretion of intrinsic factor.
[ترجمه گوگل]تصور می شود که کم خونی پرنیشیوز در اثر واکنش خود ایمنی علیه سلول های جداری معده ایجاد می شود که منجر به اختلال در ترشح فاکتور داخلی می شود
[ترجمه ترگمان]گمان می رود کم خونی Pernicious ناشی از واکنش خود ایمنی در برابر سلول های آهیانه ای که منجر به ترشح ضعیف عامل درونی می شود، ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید