intraventricular

جمله های نمونه

1. Bile flow was collected for two hours after intraventricular injection.
[ترجمه گوگل]جریان صفرا به مدت دو ساعت پس از تزریق داخل بطنی جمع آوری شد
[ترجمه ترگمان]جریان صفرا به مدت دو ساعت پس از تزریق intraventricular جمع آوری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Methods: MRI data of 35 cases with intraventricular cysticercosis were analysed.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: داده‌های MRI 35 مورد مبتلا به سیستیسرکوز داخل بطنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش ها: داده های MRI از ۳۵ مورد با intraventricular cysticercosis آنالیز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. AIM:To study the effect of intraventricular injection(icv) of histamine(HA) on corticotropin releasing hormone (CRH) neurons activity in paraventricular nucleus (PVN) of hypothalamus.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر تزریق داخل بطنی (ICV) هیستامین (HA) بر فعالیت نورون های هورمون آزاد کننده کورتیکوتروپین (CRH) در هسته پارا بطنی (PVN) هیپوتالاموس
[ترجمه ترگمان]به منظور بررسی اثر تزریق intraventricular (icv)histamine (HA)بر فعالیت نورون های آزاد هورمون آزاد (GNP)فعالیت نورون ها در هسته paraventricular (PVN)هیپوتالاموس را بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion Elderly patients, decompressive craniotomy, intraventricular hemorrhage, and subarachnoid hemorrhage could be risk factors for hydrocephalus.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری بیماران مسن، کرانیوتومی فشاری، خونریزی داخل بطنی و خونریزی زیر عنکبوتیه می‌توانند از عوامل خطر برای هیدروسفالی باشند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری بیماران مسن، decompressive craniotomy، خونریزی intraventricular، و خونریزی subarachnoid می تواند عامل ریسک for باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objectives To investigate MRI features of brain intraventricular cysticercosis.
[ترجمه گوگل]اهداف بررسی ویژگی‌های MRI سیستیسرکوزیس داخل بطنی مغز
[ترجمه ترگمان]اهداف تحقیق در مورد ویژگی های MRI از intraventricular مغزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If there is intraventricular bleeding, and if the patient has been maintained in the supine position since the ictus, the clot can form a cast of the lateral ventricles.
[ترجمه گوگل]اگر خونریزی داخل بطنی وجود داشته باشد، و اگر بیمار از زمان ictus در وضعیت خوابیده به پشت قرار داشته باشد، لخته می تواند قالبی از بطن های جانبی ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]اگر خونریزی intraventricular وجود داشته باشد، و اگر بیمار از زمان the در وضعیت سست و سست نگهداری شده باشد، لخته می تواند a از بطن ها را تشکیل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was observed that intraventricular injection of 6-OHDA caused suppression of nictitating membrane conditioning without affecting the unconditioned nictitating membrane response.
[ترجمه گوگل]مشاهده شد که تزریق داخل بطنی 6-OHDA باعث سرکوب تهویه غشای نشکن بدون تأثیر بر پاسخ غشای نشکن غیرشرطی می‌شود
[ترجمه ترگمان]مشاهده شد که تزریق intraventricular ۶ - OHDA منجر به سرکوب کردن of غشا بدون تاثیر بر پاسخ membrane غیر شرطی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tissue Doppler also showed longer systolic and diastolic intraventricular delays in the heart failure patients.
[ترجمه گوگل]داپلر بافتی همچنین تأخیر سیستولیک و دیاستولیک داخل بطنی طولانی‌تری را در بیماران نارسایی قلبی نشان داد
[ترجمه ترگمان]Doppler بافت همچنین طولانی تر از تاخیر فشار انقباضی و انبساطی در بیماران نارسایی قلبی نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Methods 64 cases of traumatic intraventricular hemorrhage were investigated.
[ترجمه گوگل]Methods64 مورد از خونریزی داخل بطنی تروماتیک مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در این تحقیق ۶۴ مورد از خونریزی ناشی از ضربه مغزی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective : To study MRI diagnosis of the intraventricular cysticercosis.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه تشخيص MRI سيستيسرکوز داخل بطني
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه تشخیص MRI از the intraventricular
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Central neurocytoma is a rare intraventricular tumor of the central nervous system comprising 0. 25 to 0. 5% of all brain tumors.
[ترجمه گوگل]نوروسیتوم مرکزی یک تومور داخل بطنی نادر سیستم عصبی مرکزی است که 25/0 تا 5/0 درصد از تومورهای مغزی را شامل می شود
[ترجمه ترگمان]neurocytoma مرکزی یک تومور intraventricular نادر از سیستم عصبی مرکزی متشکل از ۰ ۲۵ تا ۰ ۵ % تمام تومور مغزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Infants with systemic infection, grade III or IV intraventricular hemorrhage, other neural diseases, and known abnormalities, and cyanotic congenital heart disease were excluded.
[ترجمه گوگل]نوزادان مبتلا به عفونت سیستمیک، خونریزی داخل بطنی درجه III یا IV، سایر بیماری های عصبی و ناهنجاری های شناخته شده و بیماری مادرزادی سیانوتیک قلب از مطالعه خارج شدند
[ترجمه ترگمان]کودکان مبتلا به عفونت سیستمیک، ویروس درجه سوم یا چهارم، خونریزی مغزی، دیگر بیماری های عصبی و اختلالات شناخته شده و بیماری های قلبی عروقی مستثنی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusion: Based on continuous ventricular drainage and intraventricular infusion of urokinase into the subarachnoid space by spinal puncture could decrease the morbidity of delayed hydrocephalus.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: بر اساس درناژ مداوم بطنی و انفوزیون داخل بطنی اوروکیناز به فضای زیر عنکبوتیه با پونکسیون نخاعی، می‌توان عوارض هیدروسفالی تاخیری را کاهش داد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: براساس زه کشی مداوم فیبریلاسیون دهلیزی و تزریق intraventricular به فضای کیسه ای به وسیله puncture ستون فقرات می تواند میزان ابتلا به hydrocephalus delayed را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Aims Theat evaluating the relationship between QRS duration and intraventricular systolic dyssynchrony in heart failure patients.
[ترجمه گوگل]هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین مدت زمان QRS و ناهماهنگی سیستولیک داخل بطنی در بیماران نارسایی قلبی است
[ترجمه ترگمان]اهداف بررسی رابطه بین مدت QRS و intraventricular systolic dyssynchrony در بیماران نارسایی قلبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To study the treatment of 42 cases of traumatic intraventricular hemorrhage ( TIVH ).
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه درمان 42 مورد خونریزی داخل بطنی تروماتیک (TIVH)
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه درمان ۴۲ پرونده از خونریزی مغزی ناشی از ضربه (TIVH)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• located within a ventricle, located within a cavity in the brain or heart

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] داخل بطنی: ( واقع در ) درون بطن
داخل بطنی

بپرس