intravascular

جمله های نمونه

1. Mild and transient disseminated intravascular coagulopathy has been described, and transient bacteraemia occurs in 5-8% of patients during upper gastrointestinal endoscopy.
[ترجمه گوگل]انعقاد خفیف و گذرا منتشر داخل عروقی شرح داده شده است، و باکتریمی گذرا در 5-8٪ از بیماران در طول آندوسکوپی دستگاه گوارش فوقانی رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]intravascular coagulopathy و گذرا پراکنده و گذرا توصیف شده اند و bacteraemia گذرا در ۵ تا ۸ % از بیماران در طی endoscopy های روده بالایی رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The forces governing the allocation of fluid between intravascular and interstitial compartments will be discussed below.
[ترجمه گوگل]نیروهای حاکم بر تخصیص مایع بین کمپارتمان های داخل عروقی و بینابینی در زیر مورد بحث قرار خواهند گرفت
[ترجمه ترگمان]نیروهای حاکم بر تخصیص سیال بین بخش های میانی و میانی به طور متوسط مورد بحث قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Endothelial cells form the interface between intravascular and extravascular compartments and serve as a selective barrier for the diffusion of cells and macromolecules between these two compartments.
[ترجمه گوگل]سلول های اندوتلیال رابط بین محفظه داخل عروقی و خارج عروقی را تشکیل می دهند و به عنوان یک مانع انتخابی برای انتشار سلول ها و ماکرومولکول ها بین این دو بخش عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]سلول های Endothelial رابط بین intravascular و extravascular را تشکیل می دهند و به عنوان مانع انتخابی برای انتشار سلول ها و macromolecules بین این دو قسمت عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Effect of intravascular low level laser irradiation on thrombocyte activation and prognosis of acute cerebral infarction .
[ترجمه گوگل]تأثیر تابش لیزر سطح پایین داخل عروقی بر فعال شدن ترومبوسیت و پیش آگهی انفارکتوس حاد مغزی
[ترجمه ترگمان]تاثیر تابش لیزری سطح پایین بر فعال سازی thrombocyte و پیش بینی infarction مغزی حاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective : To evaluate the application of local intravascular thrombolysis and PTA acute middle cerebral artery occlusion.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی کاربرد ترومبولیز داخل عروقی موضعی و انسداد حاد شریان میانی مغزی PTA
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی کاربرد انسداد مغزی موضعی thrombolysis و انسداد حاد مغزی بینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In intravascular hemolytic anemia, more RBC are destroyed in the circulation (hemoglobinemia) than can be bound to haptoglobin.
[ترجمه گوگل]در کم خونی همولیتیک داخل عروقی، RBC بیشتری در گردش خون (هموگلوبینمی) از بین می رود که بتوان به هاپتوگلوبین متصل شد
[ترجمه ترگمان]در intravascular hemolytic anemia، RBC در چرخه (hemoglobinemia)از بین می رود تا به haptoglobin
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective:To evaluate the safety of different sites of intravascular catheterization by central venous puncture in patients of terminal malignant tumors accompanying hypoproteinemia.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ایمنی مکان‌های مختلف کاتتریزاسیون داخل عروقی با سوراخ کردن ورید مرکزی در بیماران مبتلا به تومورهای بدخیم انتهایی همراه با هیپوپروتئینمی
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی ایمنی مکان های مختلف of catheterization توسط puncture وریدی مرکزی در بیماران of بدخیم که همراه با hypoproteinemia هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Intravascular ultrasound image revealed good stent apposition without visible vessel dissection.
[ترجمه گوگل]تصویر اولتراسوند داخل عروقی استنت خوبی را بدون تشریح عروق قابل مشاهده نشان داد
[ترجمه ترگمان]تصویر سونوگرافی مینیاتوری، استنت خوبی را بدون تشریح جنازه آشکار نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cultures were performed using samples obtained from intravascular catheter connector ales.
[ترجمه گوگل]کشت‌ها با استفاده از نمونه‌های به‌دست‌آمده از اتصالات کاتتر داخل عروقی انجام شد
[ترجمه ترگمان]فرهنگ ها با استفاده از نمونه های به دست آمده از connector catheter intravascular ales انجام شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Disseminated intravascular coagulation ( DIC ) is a major complication of various severe diseases.
[ترجمه گوگل]انعقاد داخل عروقی منتشر (DIC) یکی از عوارض عمده بیماری های مختلف است
[ترجمه ترگمان]Disseminated intravascular (DIC)یکی از پیچیدگی های عمده بیماری های شدید متعدد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion: Local intravascular thrombolysis combined PTA may be alternative therapy for acute middle cerebral artery occlusion.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: ترومبولیز داخل عروقی موضعی PTA ترکیبی ممکن است درمان جایگزین برای انسداد حاد شریان میانی مغزی باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: intravascular محلی thrombolysis ترکیبی ممکن است روش درمانی دیگری برای انسداد حاد مغزی حاد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. RESULTS By intravascular injection of India ink, a number of regenerative blood vessels gathered around the implanted material and began to grow into the material at the 2nd week after the operation.
[ترجمه گوگل]نتایج با تزریق داخل عروقی جوهر هند، تعدادی از رگ‌های خونی احیاکننده در اطراف مواد کاشته‌شده جمع شدند و در هفته دوم پس از عمل شروع به رشد و تبدیل به مواد کردند
[ترجمه ترگمان]نتایج با تزریق intravascular جوهر هند، تعدادی از رگ های خونی احیا کننده در اطراف مواد کاشته شده جمع شدند و در دومین هفته پس از عملیات به مواد اولیه تبدیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To study the feature of disseminated intravascular coagulation ( DIC ) patients.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه ویژگی بیماران انعقادی داخل عروقی منتشر (DIC)
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه ویژگی of های انعقاد خون disseminated (DIC)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sodium concentration and osmolality in the intravascular and interstitial spaces equilibrate across the vascular membrane.
[ترجمه گوگل]غلظت سدیم و اسمولالیته در فضاهای داخل عروقی و بین بافتی در سراسر غشای عروقی متعادل می شود
[ترجمه ترگمان]غلظت سدیم و osmolality در فضاهای intravascular و interstitial در امتداد غشا آوندی رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• located within the blood vessels, occurring within the blood vessels (medicine)

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] داخل عروقی، داخل رگی
داخل رگی
درون عروقی

بپرس