intranet

جمله های نمونه

1. Your competitors may have access to the company intranet, so never discuss commercially sensitive issues on-line.
[ترجمه گوگل]رقبای شما ممکن است به اینترانت شرکت دسترسی داشته باشند، بنابراین هرگز در مورد موضوعات حساس تجاری به صورت آنلاین صحبت نکنید
[ترجمه ترگمان]رقبای شما ممکن است به اینترانت شرکت ها دسترسی داشته باشند، بنابراین هرگز در مورد مسائل حساس تجاری بحث نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Internet and intranet services will provide continuous updates to the world and internally in the convention.
[ترجمه گوگل]خدمات اینترنت و اینترانت به روز رسانی های مستمری را در سطح جهانی و داخلی در کنوانسیون ارائه خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]خدمات اینترنت و اینترانت، به روز رسانی های پیوسته در جهان و درون کنوانسیون را فراهم می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The organization's intranet system allows information to circulate rapidly.
[ترجمه گوگل]سیستم اینترانت سازمان اجازه می دهد تا اطلاعات به سرعت در گردش باشد
[ترجمه ترگمان]سیستم اینترانت سازمان به اطلاعات امکان توزیع سریع را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Looking ahead in the Internet and intranet worlds is perilous.
[ترجمه گوگل]نگاه به آینده در دنیای اینترنت و اینترانت خطرناک است
[ترجمه ترگمان]نگاهی به جلو در دنیای اینترنت و اینترانت، بسیار خطرناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The result is a much smarter and faster intranet application.
[ترجمه گوگل]نتیجه یک اپلیکیشن اینترانت بسیار هوشمندتر و سریعتر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه آن بسیار هوشمندانه و سریع تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For Intranet servers, you may use the NetBIOS name of the computer that is hosting the site.
[ترجمه گوگل]برای سرورهای اینترانت، می توانید از نام NetBIOS رایانه ای که سایت را میزبانی می کند استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]برای سرورهای داخلی، شما ممکن است از نام NetBIOS کامپیوتر که میزبان سایت است استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Introducing Intranet security resolvent's goal, principia, constitutes and keystone.
[ترجمه گوگل]معرفي هدف، اصل، تشكيل و كليد حل كننده امنيت اينترانت
[ترجمه ترگمان]با معرفی گل intranet و سنگ تاج و سنگ تاج و سنگ تاج را معرفی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Firewall is between the Intranet and the Internet networks.
[ترجمه گوگل]فایروال بین شبکه های اینترانت و اینترنت است
[ترجمه ترگمان]دیواره آتش بین شبکه داخلی و شبکه اینترنت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion Intranet security management system can effectively guarantee information security of hospital intranet and greatly improve work efficiency of network maintenance personnel.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری سیستم مدیریت امنیت اینترانت می تواند به طور موثر امنیت اطلاعات اینترانت بیمارستان را تضمین کند و کارایی کاری پرسنل تعمیر و نگهداری شبکه را تا حد زیادی بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری سیستم مدیریت شبکه داخلی می تواند به طور موثر امنیت اطلاعات داخلی بیمارستان را تضمین کرده و کارایی کار پرسنل تعمیر و نگهداری شبکه را به شدت بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This allows it to update applications over the intranet or extranet.
[ترجمه گوگل]این به آن اجازه می دهد تا برنامه های کاربردی را از طریق اینترانت یا اکسترانت به روز کند
[ترجمه ترگمان]این به آن اجازه می دهد تا برنامه هایی را بر روی اینترانت یا extranet به روز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All employees can access the parts of the Intranet that are not ring-fenced.
[ترجمه گوگل]همه کارمندان می‌توانند به بخش‌هایی از اینترانت که حلقه‌بندی نشده‌اند دسترسی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]تمام کارکنان می توانند به بخش هایی از شبکه داخلی دسترسی داشته باشند که دور از حصار نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Provide examples of the business value of Internet, intranet, and extranet applications.
[ترجمه گوگل]مثال هایی از ارزش تجاری برنامه های کاربردی اینترنت، اینترانت و اکسترانت ارائه کنید
[ترجمه ترگمان]مثال هایی از ارزش کسب وکار اینترنتی، اینترانت و extranet ارایه دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Other problems related to intranet security are also discussed.
[ترجمه گوگل]سایر مشکلات مربوط به امنیت اینترانت نیز مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]مسایل دیگر مربوط به امنیت اینترانت نیز مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I'll post the agenda for next week's meeting on the intranet.
[ترجمه گوگل]دستور جلسه هفته آینده را در اینترانت قرار خواهم داد
[ترجمه ترگمان]من دستور جلسه را برای جلسه هفته بعد در اینترانت پست می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] اینترانت- متضاد اینترنت ؛ شبکه ای که به سازمان واحدی محدود است ( لزوماً نه یک محل واحد .)

انگلیسی به انگلیسی

• system which supplies computer communications and internet services within a company (computers)

پیشنهاد کاربران

شبکه رایانه ای که از زبان مشترک ارتباطی شبکه جهانی اینترنت برای تبادل داده ها استفاده می کند و تمام خدمات اینترنت، از جمله پست الکترونیکی، تار جهان گستر ( web ) ، انتقال فایل ( FTP ) ، گروه های خبری و
...
[مشاهده متن کامل]
تله کنفرانس را در شبکه ای اختصاصی برای استفاده کنندگان مشخص آن شبکه ارائه می دهد و لزوما به اینترنت متصل نیست و درون ( داخل ) یک کشور یا سازمان است و تنها همان سازمان یا کشور به آن دسترسی دارد. از لحاظ امنیت دسترسی این شبکه بسیار امن بوده و هر کاربری اجازه دسترسی به آن ندارد.

درون نت
( Darunnet )
شبکه اینترانت و محلی
شبکه اینترانت و محلی
درون نت
( Darunnet )
intranet: درون شبکه [فارسی]، داخل شبکه [بیگانه]، درون شبکه ای [فارسی]، داخل شبکه ای [بیگانه] اینترانت ( شبکه ای که درون ( :داخل ) یک کشور است و تنها همان کشور به آن دسترسی دارد )
inter: میان [فارسی]، بین [عربی]
...
[مشاهده متن کامل]

intra: درون [فارسی]، داخل [عربی]
extra: برون/بیرون [فارسی]، خارج [عربی]
نمونه ها:
internet: میان شبکه [فارسی]، بین شبکه [بیگانه]، میان شبکه ای [فارسی]، بین شبکه ای [بیگانه]، اینترنت ( شبکه ای که میان ( :بین ) کشورها است و همه کشورها به آن دست رسی دارند )
intranet: درون شبکه [فارسی]، داخل شبکه [بیگانه]، درون شبکه ای [فارسی]، داخل شبکه ای [بیگانه] اینترانت ( شبکه ای که درون ( :داخل ) یک کشور است و تنها همان کشور به آن دسترسی دارد )
extranet: برون/بیرون شبکه [فارسی]، خارج شبکه [بیگانه]، برون/بیرون شبکه ای [فارسی]، خارج شبکه ای [بیگانه] ( چیزی که روی شبکه نیست و کسی به آن دسترسی ندارد )
intercellular: میان یاخته [فارسی]، بین سلول [بیگانه]، میان یاخته ای [فارسی]، بین سلولی [بیگانه] ( چیزی که میان یاخته ها ( :بین سلول ها ) است )
intracellular: درون یاخته [فارسی]، داخل سلول [بیگانه]، درون یاخته ای [فارسی]، داخل سلولی [بیگانه] ( چیزی که درون یاخته ( :داخل سلول ) است )
extracellular: برون/بیرون یاخته [فارسی]، خارج سلول [بیگانه]، برون/بیرون یاخته ای [فارسی]، خارج سلولی [بیگانه] ( چیزی که بیرون/بیرون یاخته ( :خارج سلول ) است )

intranet ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: درون‏نِت
تعریف: شبکه‏ای که خدمات مشابه خدمات اینترنت را در داخل یک سازمان فراهم می‏کند و ممکن است به اینترنت نیز متصل باشد
شبکه داخلی

بپرس