intranasal

جمله های نمونه

1. Based on these data, intranasal phenobarbital administration seems to render a suitable alternate delivery route for this antiepileptic drug, which should be further evaluated.
[ترجمه گوگل]بر اساس این داده‌ها، به نظر می‌رسد تجویز فنوباربیتال داخل بینی یک مسیر تحویل جایگزین مناسب برای این داروی ضدصرع ارائه می‌کند که باید بیشتر مورد ارزیابی قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]براساس این داده ها، به نظر می رسد مدیریت intranasal phenobarbital مسیر تحویل جایگزین مناسب برای این داروی antiepileptic را ارایه می دهد که باید بیشتر مورد ارزیابی قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Intranasal corticosteroids ( INSs ) effectively reduce the nasal inflammation that is a root cause of allergic rhinitis.
[ترجمه گوگل]کورتیکواستروئیدهای داخل بینی (INSs) به طور موثر التهاب بینی را که علت اصلی رینیت آلرژیک است، کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]Intranasal corticosteroids (INSs)به طور موثر التهاب بینی را کاهش می دهد که ریشه اصلی آلرژی آلرژی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. All intranasal formulations of desmopressin are now contraindicated for the treatment of PNE.
[ترجمه گوگل]تمام فرمولاسیون های داخل بینی دسموپرسین در حال حاضر برای درمان PNE منع مصرف دارند
[ترجمه ترگمان]همه فرمولاسیون intranasal of در حال حاضر برای درمان of بکار گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. All patients using intranasal formulations of desmopressin for treatment of PNE should be reassessed to determine their need for continued treatment and to discuss other options.
[ترجمه گوگل]تمام بیمارانی که از فرمولاسیون های داخل بینی دسموپرسین برای درمان PNE استفاده می کنند باید برای تعیین نیاز آنها به ادامه درمان و بحث در مورد گزینه های دیگر مورد ارزیابی مجدد قرار گیرند
[ترجمه ترگمان]تمام بیمارانی که از فرمول intranasal desmopressin برای درمان of استفاده می کنند باید برای تعیین نیاز خود برای ادامه درمان و بحث در مورد گزینه های دیگر به طور سطحی ارزیابی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective:To explore the feasibility of treating intranasal congenital meningoencephalocele under nasal endoscope.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی امکان سنجی درمان مننژوانسفالوسل مادرزادی داخل بینی تحت آندوسکوپ بینی
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی امکان درمان intranasal مادرزادی در endoscope بینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Intranasal encephalomeningocele mass more of the nasal cavity top smooth surface are pink snuffle, not very obvious long history and progress slow more common in children and adolescents.
[ترجمه گوگل]توده انسفالومننگوسل داخل بینی بیشتر از حفره بینی سطح صاف بالای حفره صورتی هستند، نه خیلی واضح سابقه طولانی و پیشرفت کند در کودکان و نوجوانان شایع تر است
[ترجمه ترگمان]حجم زیادی از حفره های بینی در سطح صاف و صاف، قرمز رنگ هستند، نه تاریخچه طولانی و پیشرفت آهسته در کودکان و نوجوانان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. CONCLUSIONS atenolol gel can be used for intranasal administration.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ژل آتنولول را می توان برای تجویز داخل بینی استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این ژل می تواند برای مدیریت intranasal استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion: Intranasal endoscopy operation may be an effective methos to cure chronic nasosinusitis and rhinopolypus.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: انجام آندوسکوپی داخل بینی می‌تواند روشی مؤثر برای درمان نازوسینوزیت مزمن و رینوپلیپوس باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: عملیات Intranasal ممکن است برای درمان nasosinusitis مزمن و rhinopolypus موثر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To evaluate the effect of intranasal endoscopic surgery for nose - eye correlated diseases.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر جراحی آندوسکوپی داخل بینی برای بیماری های مرتبط با بینی و چشم
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی تاثیر جراحی endoscopic endoscopic برای بیماری های مرتبط با چشم بینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. CONCLUSIONS The atenolol gel can be used for intranasal administration.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ژل آتنولول را می توان برای تجویز داخل بینی استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این ژل آتنولول را می توان برای مدیریت intranasal استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Try topical nasal steroid preparation or intranasal ipratropium bromide before bedtime.
[ترجمه گوگل]آماده سازی موضعی استروئید بینی یا ایپراتروپیوم بروماید داخل بینی را قبل از خواب امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]سعی کنید قبل از خواب، برای تهیه steroid nasal و یا متیل آمونیوم برومید قبل از زمان خواب استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To summarize our experience in managing cerebrospinal fluid rhinorrhea ( SFR ) with intranasal endoscope.
[ترجمه گوگل]هدف خلاصه کردن تجربه ما در مدیریت رینوره مایع مغزی نخاعی (SFR) با آندوسکوپ داخل بینی
[ترجمه ترگمان]هدف خلاصه کردن تجربه ما در مدیریت مایع مغزی - نخاعی (SFR)با intranasal endoscope
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusion: Removal of maxillary sinus cyst by endoscopic sinus surgery in intranasal antrostomy is a convenient and effective operation.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: برداشتن کیست سینوس فک بالا با جراحی آندوسکوپی سینوس در آنتروستومی داخل بینی یک عمل راحت و موثر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: حذف کیست maxillary بالا توسط عمل سینوس در intranasal antrostomy یک عملیات مناسب و موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The virus grows readily in ferrets and mice without adoption following intranasal exposure.
[ترجمه گوگل]این ویروس به آسانی در موش‌ها و موش‌ها بدون پذیرش پس از قرار گرفتن در معرض داخل بینی رشد می‌کند
[ترجمه ترگمان]ویروس به آسانی در سمور و موش بدون فرزند خواندگی به دنبال نوردهی intranasal رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• located within the nose, occurring in the nose

پیشنهاد کاربران

بپرس