intracutaneous

جمله های نمونه

1. Objective:To compare the effects of intracutaneous injection of sterile water for injection and lidocaine for labor analgesia.
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه اثرات تزریق داخل جلدی آب استریل برای تزریق و لیدوکائین برای بی‌دردی زایمان
[ترجمه ترگمان]هدف: مقایسه اثرات تزریق intracutaneous آب استریل برای تزریق و lidocaine برای analgesia کار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The haematomas were produced by intracutaneous injection of autologous blood on the back of the animals.
[ترجمه گوگل]هماتوم ها با تزریق داخل جلدی خون اتولوگ در پشت حیوانات ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]The با تزریق خون autologous به پشت حیوانات تولید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective: To study the stability of cefotaxime sodium intracutaneous injection.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه پایداری تزریق داخل جلدی سفوتاکسیم سدیم
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه پایداری تزریق سدیم cefotaxime
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Therapeutic effect of nerve block combined with intracutaneous injection of pain spot on herpes zoster . . .
[ترجمه گوگل]اثر درمانی بلوک عصبی همراه با تزریق داخل جلدی نقطه درد بر روی هرپس زوستر
[ترجمه ترگمان]تاثیر درمانی بلوک عصبی با تزریق intracutaneous نقطه درد در تب خال zoster
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Statis-tics show that bronchial provocation testis better than intracutaneous test.
[ترجمه گوگل]آمارها نشان می دهد که بیضه تحریک برونش بهتر از تست داخل جلدی است
[ترجمه ترگمان]statis - tics نشان می دهند که بیضه bronchial، بیضه را بهتر از تست intracutaneous نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Methods To detect the allergens of eczema with Intracutaneous Test.
[ترجمه گوگل]روش های تشخیص آلرژن های اگزما با تست داخل جلدی
[ترجمه ترگمان]روش های تشخیص the eczema با تست Intracutaneous
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Intracutaneous injection of the leaching solution in rabbits did not induce obvious skin stimulation manifested by intradermal erythema or edema.
[ترجمه گوگل]تزریق داخل جلدی محلول لیچینگ در خرگوش تحریک پوستی آشکاری که با اریتم داخل جلدی یا ادم آشکار می شود را القا نکرد
[ترجمه ترگمان]تزریق Intracutaneous محلول لیچینگ در خرگوش ها تحریک پوستی واضحی را تحریک نکرد که توسط intradermal erythema و edema ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To study the stability of cefazolin sodium intracutaneous injection.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه پایداری سفازولین سدیم تزریق داخل جلدی
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه پایداری تزریق سدیم cefazolin
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective: To observe the therapeutic effect of intracutaneous catgut embedding therapy on chronic injury of soft tissues.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه به منظور مشاهده اثر درمانی تزریق داخل جلدی کتگوت بر آسیب مزمن بافت نرم انجام شد
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثر درمانی of catgut درمانی بر روی آسیب های مزمن بافت های نرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The warnings is specified in this paper about the Penicillin intracutaneous hypersensitive test .
[ترجمه گوگل]هشدارها در این مقاله در مورد تست حساسیت بیش از حد داخل جلدی پنی سیلین مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]هشدارها در این مقاله در مورد آزمایش Penicillin intracutaneous intracutaneous مشخص شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To explore a simple method of cleaning skin before intracutaneous test to take the place of 75% alcohol so as to lower the pseudo-positive rate and prevent skin from infection.
[ترجمه گوگل]هدف: کشف یک روش ساده برای تمیز کردن پوست قبل از آزمایش داخل جلدی برای جایگزینی الکل 75 درصد به منظور کاهش میزان شبه مثبت و جلوگیری از عفونت پوست
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی یک روش ساده برای تمیز کردن پوست قبل از تست intracutaneous برای گرفتن مکان ۷۵ % الکل به گونه ای که میزان مثبت کاذب و جلوگیری از عفونت را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Evaluated the biocompatibility through the experiments including a cute systemic toxicity test, pyrogen, intracutaneous test and long-term muscle and bone implant test.
[ترجمه گوگل]زیست‌سازگاری را از طریق آزمایش‌هایی از جمله تست سمیت سیستمیک ناز، پیروژن، آزمایش داخل جلدی و آزمایش طولانی‌مدت ایمپلنت عضلانی و استخوانی ارزیابی کرد
[ترجمه ترگمان]زیست سازگاری در آزمایش ها شامل تست سمیت سیستمیک با نمک، تست intracutaneous، تست intracutaneous و تست کاشت استخوان طولانی مدت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To the close contact medical inspection 18 days, and may intracutaneous or the hypodermic injection parotitis vaccine, may also use the gas spray to attract the human.
[ترجمه گوگل]برای تماس نزدیک بازرسی پزشکی 18 روز، و ممکن است داخل جلدی یا تزریق زیرپوستی واکسن پاروتیت، همچنین ممکن است از اسپری گاز برای جذب انسان استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]برای تماس نزدیک با معاینه پزشکی ۱۸ روز، و ممکن است intracutaneous یا آمپول injection تزریق کنند، همچنین ممکن است از اسپری گاز برای جذب انسان استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To evaluate the irritation of biological amnion by intracutaneous stimulation test in rabbits.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی تحریک آمنیون بیولوژیکی با آزمایش تحریک داخل جلدی در خرگوش
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی آزردگی of زیستی از طریق آزمایش تحریک intracutaneous در خرگوش ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• within the skin

پیشنهاد کاربران

بپرس