intoned

جمله های نمونه

1. 'Mom,' she intoned, elongating the word.
[ترجمه گوگل]او با صدای بلند گفت: "مامان" و کلمه را طولانی کرد
[ترجمه ترگمان]و سر تکان داد و گفت: مامان، این لغت را صاف کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The dogs intoned to the strangers.
[ترجمه گوگل]سگ ها به غریبه ها زنگ زدند
[ترجمه ترگمان]سگ ها به غریبه ها اعتراض کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He quietly intoned several prayers.
[ترجمه گوگل]او به آرامی چندین دعا را خواند
[ترجمه ترگمان]او به آرامی چند دعا خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "But Jesus is here!" the priest intoned.
[ترجمه گوگل]"اما عیسی اینجاست!" کشیش با صدای بلند گفت
[ترجمه ترگمان]\"اما مسیح اینجاست!\" کشیش گفت: \" \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The priest intoned the blessing.
[ترجمه گوگل]کشیش دعای خیر کرد
[ترجمه ترگمان]کشیش دعای خیر خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Uncle Richard intoned a chapter from the Bible and improvised a prayer.
[ترجمه گوگل]عمو ریچارد فصلی از کتاب مقدس را صدا زد و دعایی را بداهه خواند
[ترجمه ترگمان]عمو ریچارد یک فصل از انجیل را برای خواندن دعا خواند و برایش دعا خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His words were intoned with suspect.
[ترجمه گوگل]سخنان او مشکوک بود
[ترجمه ترگمان]کلمات او با لحنی حاکی از شک و تردید خوانده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Uncle Danny intoned the prayer in Hebrew.
[ترجمه گوگل]عمو دنی نماز را به زبان عبری خواند
[ترجمه ترگمان]عمو دنی دعا را در زبان عبری خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The priest intoned the prayers in a nervous voice, pulling at his beard.
[ترجمه گوگل]کشیش با صدایی عصبی دعا را بلند کرد و ریشش را کشید
[ترجمه ترگمان]کشیش در حالی که ریش خود را می کشید، با صدای عصبی دعا می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That same year Iggy Pop intoned the chorus to her feminist ballad Daw da Hiya.
[ترجمه گوگل]در همان سال، ایگی پاپ با تصنیف فمینیستی خود داو دا هیا همراهی کرد
[ترجمه ترگمان]در همان سال پاپ Pop را به حال خواندن سرود feminist به نام Daw da دعوت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sad and profound chants are intoned in the wind and I am in the presence of a numberless and devout congregation.
[ترجمه گوگل]آوازهای حزن انگیز و عمیق در باد می پیچد و من در محضر جماعتی بی شمار و مؤمن هستم
[ترجمه ترگمان]سروده ای غمگین و عمیق در باد طنین می افکند و من در حضور یک اجتماع انبوه و مذهبی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She threw down her basket and intoned a peasant dirge.
[ترجمه گوگل]او سبد خود را به پایین پرت کرد و صدای دهقانی را خواند
[ترجمه ترگمان]She را پایین انداخت و سرود عزا را خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. "It's time that we wake up, " he intoned, speaking solemnly through a wireless clip-on mike.
[ترجمه گوگل]او با صدای رسمی از طریق یک مایک گیره بی سیم صحبت کرد: «زمان آن رسیده که بیدار شویم»
[ترجمه ترگمان]و در حالی که با سنگینی از یک گیره بی سیم حرف می زد، گفت: وقتش است که بیدار شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The priest intoned the final prayer.
[ترجمه گوگل]کشیش دعای آخر را خواند
[ترجمه ترگمان]کشیش دعای آخر را خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• chanted; sung; spoken or recited in song-like tones

پیشنهاد کاربران