حرف اضافه ( preposition )
• (1) تعریف: to the inside of.
- Go into the room.
[ترجمه سوگل] برو به اتاق|
[ترجمه Shakila] برو تو اتاق|
[ترجمه Shakila] برو به سوی اتاق|
[ترجمه *] برو داخل اتاق|
[ترجمه گوگل] برو تو اتاق[ترجمه ترگمان] برو تو اتاق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to the condition of.
- He flew into a rage.
[ترجمه گوگل] او با عصبانیت پرواز کرد
[ترجمه ترگمان] او سخت خشمگین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او سخت خشمگین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: to a point or moment in.
- deep into the book
[ترجمه گوگل] در اعماق کتاب
[ترجمه ترگمان] در ژرفای کتاب فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] در ژرفای کتاب فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: against.
- He bumped into another skater and they both fell.
[ترجمه گوگل] او به اسکیت باز دیگری برخورد کرد و هر دو افتادند
[ترجمه ترگمان] به یک پاتیناژ باز دیگری برخورد کرد و هر دو افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] به یک پاتیناژ باز دیگری برخورد کرد و هر دو افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (5) تعریف: in the direction of.
- Let's head into the city.
[ترجمه گوگل] بیا بریم داخل شهر
[ترجمه ترگمان] بیاین بریم به شهر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بیاین بریم به شهر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (6) تعریف: to the state, condition, or form indicated.
- The frog magically turned into a prince.
[ترجمه گوگل] قورباغه به طرز جادویی به یک شاهزاده تبدیل شد
[ترجمه ترگمان] قورباغه به صورت جادویی تبدیل به پرنس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] قورباغه به صورت جادویی تبدیل به پرنس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (7) تعریف: to the situation, circumstance, or action indicated.
- He went into business for himself.
[ترجمه گوگل] برای خودش وارد تجارت شد
[ترجمه ترگمان] برای خودش کار و کاسبی راه انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] برای خودش کار و کاسبی راه انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (8) تعریف: to a point distant in time or space.
- They drank late into the night.
[ترجمه گوگل] تا پاسی از شب مشروب خوردند
[ترجمه ترگمان] دیروقت شب را نوشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دیروقت شب را نوشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He ventured deep into the woods.
[ترجمه گوگل] او به اعماق جنگل رفت
[ترجمه ترگمان] دل به دریا زد و به درون جنگل رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دل به دریا زد و به درون جنگل رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید