intervals

جمله های نمونه

1. intervals of thousands of years between glaciations
فاصله ی چند هزار ساله میان یخ دوران ها

2. at intervals
1- گاه به گاه،گهگاه،هرچند وقت یکبار 2- در اینجا و آنجا،به طور پراکنده

3. the road was flagged at regular intervals
راه در فواصل معین با پرچم آذین شده بود.

پیشنهاد کاربران

فاصله های
intervening time
intervening period
فاصله ی زمانی ( فواصل زمانی )
فواصل میانی ( بین زمان )
فواصل زمانی
بازه های زمانی
بازه ها در ریاضیات
فواصل، بازه ها

بپرس