interstate commerce


بازرگانی در میان ایالت های یک کشور

جمله های نمونه

1. No administration had directed the Interstate Commerce Commission to order discontinuance of this practice in conformity with the court decisions.
[ترجمه گوگل]هیچ دولتی به کمیسیون بازرگانی بین ایالتی دستور نداده بود که مطابق با تصمیمات دادگاه دستور توقف این رویه را بدهد
[ترجمه ترگمان]هیچ دولت به کمیسیون بازرگانی میان ایالتی دستور نداده بود تا مقررات این روش را مطابق با تصمیمات دادگاه به تعویق بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. States may regulate local incidents of interstate commerce when Congress has not occupied the field. 2
[ترجمه گوگل]ایالت ها ممکن است حوادث محلی تجارت بین ایالتی را زمانی که کنگره این حوزه را اشغال نکرده باشد، تنظیم کنند 2
[ترجمه ترگمان]آمریکا ممکن است در زمانی که کنگره زمین را اشغال نکرده است، وقایع محلی مربوط به تجارت بین ایالتی را تنظیم کند ۲
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Interstate Highway Commission; interstate highways; Interstate Commerce Commission; interstate commerce.
[ترجمه گوگل]کمیسیون بزرگراه بین ایالتی؛ بزرگراه های بین ایالتی؛ کمیسیون بازرگانی بین ایالتی؛ تجارت بین ایالتی
[ترجمه ترگمان]کمیسیون بزرگراه میان ایالتی؛ بزرگراه های بین ایالتی، کمیسیون بازرگانی میان ایالتی؛ تجارت بین ایالتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Soon the Interstate Commerce Commission announced rules banning racial segregation at all public transportation centers.
[ترجمه گوگل]به زودی کمیسیون بازرگانی بین ایالتی قوانینی را برای ممنوعیت جداسازی نژادی در تمام مراکز حمل و نقل عمومی اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]به زودی کمیسیون بازرگانی میان ایالتی قوانینی مبنی بر ممنوعیت تبعیض نژادی در همه مراکز حمل و نقل عمومی اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One test governs state legislation that discriminates against interstate commerce.
[ترجمه گوگل]یک آزمون بر قوانین ایالتی حاکم است که علیه تجارت بین ایالتی تبعیض قائل می شود
[ترجمه ترگمان]یک آزمون کنترل قانون ایالتی را که بر علیه تجارت ایالتی تبعیض دارد را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In response, the Interstate Commerce Commission, the United States' first economic regulatory agency, was created in 188
[ترجمه گوگل]در پاسخ، کمیسیون تجارت بین ایالتی، اولین آژانس تنظیم کننده اقتصادی ایالات متحده، در سال 188 ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]در واکنش به این موضوع، کمیسیون بازرگانی بین ایالتی، اولین موسسه مقررات اقتصادی ایالات متحده، در ۱۸۸ به وجود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. New headquarters built for the Interstate Commerce Commission celebrated government regulation, which reined in market forces and curbed capitalism.
[ترجمه گوگل]مقر جدیدی که برای کمیسیون بازرگانی بین ایالتی ساخته شد، مقررات دولتی را جشن گرفت که نیروهای بازار را مهار کرد و سرمایه داری را مهار کرد
[ترجمه ترگمان]مرکز جدیدی که برای کمیسیون بازرگانی میان ایالتی ساخته شده، مقررات دولتی را جشن گرفت که به کنترل نیروهای بازار و محدود کردن سرمایه داری انجامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The danger in the court's narrow view of interstate commerce as consisting only goods in transit.
[ترجمه گوگل]خطر در دیدگاه محدود دادگاه در مورد تجارت بین ایالتی که فقط شامل کالاهای در حال عبور است
[ترجمه ترگمان]خطری که در نظر دادگاه نسبت به تجارت بین ایالتی وجود دارد، تنها شامل کالاهایی است که حمل و نقل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A law regulating the railroads was enacted in 1887 (Interstate Commerce Act) and another, preventing large firms from controlling a single industry, in 1890 (Sherman Antitrust Act).
[ترجمه گوگل]قانون تنظیم راه آهن در سال 1887 (قانون تجارت بین ایالتی) و قانون دیگری که مانع از کنترل یک صنعت واحد توسط شرکت های بزرگ می شد در سال 1890 (قانون ضد تراست شرمن) وضع شد
[ترجمه ترگمان]قانون کنترل خطوط راه آهن در ۱۸۸۷ (قانون تجارت ایالتی)و دیگری، جلوگیری از کنترل یک صنعت منفرد در سال ۱۸۹۰ (قانون شرمن)تصویب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Commerce between the states is regulated by the Interstate Commerce Commission, but intrastate commerce is supervised by the states themselves.
[ترجمه گوگل]تجارت بین ایالت ها توسط کمیسیون بازرگانی بین ایالتی تنظیم می شود، اما تجارت بین ایالتی توسط خود ایالت ها نظارت می شود
[ترجمه ترگمان]بازرگانی بین ایالت ها توسط کمیسیون بازرگانی میان ایالتی کنترل می شود، اما تجارت intrastate توسط خود ایالت ها نظارت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Regulation of freight rates by the Interstate Commerce Commission was removed for most cargoes, provided they could go by road.
[ترجمه گوگل]مقررات نرخ حمل و نقل توسط کمیسیون بازرگانی بین ایالتی برای اکثر محموله ها حذف شد، مشروط بر اینکه بتوانند از طریق جاده حرکت کنند
[ترجمه ترگمان]تنظیم نرخ های بار توسط کمیسیون بازرگانی میان ایالتی برای اغلب کالاها حذف شد، مشروط بر آنکه آن ها بتوانند از طریق جاده بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Thus it follows that states may not regulate interstate commerce.
[ترجمه گوگل]بنابراین نتیجه می شود که ایالت ها نمی توانند تجارت بین ایالتی را تنظیم کنند
[ترجمه ترگمان]از این رو، این امر به دنبال آن است که دولت ها نمی توانند تجارت بین ایالتی را کنترل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That clause limits the domestic lawmaking power of Congress to issues involving interstate commerce.
[ترجمه گوگل]این بند قدرت قانونگذاری داخلی کنگره را به مسائل مربوط به تجارت بین ایالتی محدود می کند
[ترجمه ترگمان]این بند قدرت قانونگذاری داخلی کنگره را به مسائل مربوط به تجارت بین ایالتی محدود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Louis, Missouri, introduced a resolution which requested a committee investigation based on the power of Congress to regulate interstate commerce.
[ترجمه گوگل]لوئیس، میسوری، قطعنامه ای ارائه کرد که در آن درخواست بررسی کمیته بر اساس قدرت کنگره برای تنظیم تجارت بین ایالتی شد
[ترجمه ترگمان]لویی، میسوری، لایحه ای را ارائه کرد که خواستار بررسی کمیته بر مبنای قدرت کنگره برای تنظیم تجارت بین ایالتی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس