interspecific

/ˌɪntəspɪˈsɪfɪk//ˌɪntəspɪˈsɪfɪk/

(زیست شناسی: میان گونه های مختلف از چیزی) میانگونه ای، interspecies واقع در بین دسته های خاصی، دارای خصوصیاتی بین خود

جمله های نمونه

1. The Oct-11a and Oct-11b loci were mapped by interspecific backcross analysis.
[ترجمه گوگل]جایگاه Oct-11a و Oct-11b با تجزیه و تحلیل بک کراس بین گونه ای نقشه برداری شد
[ترجمه ترگمان]۱۳ اکتبر - ۱۱ a و ۱۱ b نمودار (۱۱ b)به وسیله آنالیز interspecific backcross ترسیم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Interspecific hybridization of nucleic acids is a method of this type currently being developed.
[ترجمه گوگل]هیبریداسیون بین گونه ای اسیدهای نوکلئیک روشی از این نوع است که در حال حاضر در حال توسعه است
[ترجمه ترگمان]interspecific hybridization اسیده ای نوکلییک یک روش از این نوع در حال حاضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The reason for positive interspecific covariation was that these species used the resource similarly.
[ترجمه گوگل]دلیل همواریاسیون مثبت بین گونه ای این بود که این گونه ها به طور مشابه از منبع استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]دلیل for مثبت covariation این بود که این گونه ها به طور مشابه از منابع استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That mitochondria in interspecific hybrids become molecular mosaics containing proteins of both species.
[ترجمه گوگل]که میتوکندری در هیبریدهای بین گونه ای به موزاییک های مولکولی حاوی پروتئین های هر دو گونه تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]این میتوکندری در ترکیبات hybrids، mosaics مولکولی است که حاوی پروتیین های هر دو گونه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The niche and interspecific competition coefficient of corn borer (Ostrinia furnacalis) and peach borer (Dichocrocis punctiferalis) were estimated by means of the field investigating in 199 199
[ترجمه گوگل]ضریب رقابت بین گونه ای و طاقچه کرم ذرت (Ostrinia furnacalis) و کرم هلو (Dichocrocis punctiferalis) با استفاده از بررسی میدانی در سال 199-199 برآورد شد
[ترجمه ترگمان]niche و ضریب رقابت interspecific (Ostrinia furnacalis)و peach peach (Dichocrocis punctiferalis)با استفاده از این میدان که ۱۹۹ مورد ۱۹۹ راس بود تخمین زده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The key interspecific interactions are competition, predation, parasitism and mutualism, whilst the main intraspecific interactions are competition, cannibalism and altruism.
[ترجمه گوگل]تعاملات بین گونه ای کلیدی رقابت، شکار، انگلی و متقابل گرایی است، در حالی که تعاملات درون گونه ای اصلی رقابت، آدمخواری و نوع دوستی است
[ترجمه ترگمان]تعاملات کلیدی اصلی عبارتند از رقابت، شکار، شکار، گرایی و اصول هم کاری، در حالی که تعاملات اصلی intraspecific رقابت، آدم خواری و نوع دوستی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Interspecific hybridization between Brassica juncea and Brassica oleracea var. aceaphala is very important for creating new types of rape and improving the existing varieties of Brassica napus.
[ترجمه گوگل]هیبریداسیون بین گونه ای بین Brassica juncea و Brassica oleracea var aceaphala برای ایجاد انواع جدید تجاوز به عنف و بهبود گونه های موجود Brassica napus بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]interspecific interspecific بین Brassica juncea و Brassica oleracea var aceaphala برای ایجاد انواع جدید تجاوز و بهبود انواع موجود of napus بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This is an interspecific clivia blooming with green tipped petals, wide white throated and a light yellow centred flowers.
[ترجمه گوگل]این یک کلیویا بین گونه ای است که با گلبرگ های نوک سبز، گلوی پهن سفید و گل هایی در مرکز زرد روشن شکوفا می شود
[ترجمه ترگمان]این یک شکوفه interspecific است که با گلبرگ های گل سبز، با گلوی سفید و یک گل زرد رنگ، شکوفه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Interspecific hybrids also have two or more difference genomes.
[ترجمه گوگل]هیبریدهای بین گونه ای نیز دو یا چند ژنوم متفاوت دارند
[ترجمه ترگمان]interspecific هیبریدی دارای دو یا چند ژنوم متفاوت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Sbujective: Interspecific embryo transfer could be a valuable tool in preservation programs of endangered species.
[ترجمه گوگل]Sbujective: انتقال جنین بین گونه ای می تواند ابزار ارزشمندی در برنامه های حفاظت از گونه های در حال انقراض باشد
[ترجمه ترگمان]Sbujective: انتقال جنین interspecific می تواند ابزار ارزشمندی در نگهداری از گونه های در معرض خطر انقراض باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The results of intraspecific and interspecific competition formed the different individual height of Taxus chinensis var. mairei population.
[ترجمه گوگل]نتایج رقابت درون گونه ای و بین گونه ای، ارتفاع فردی متفاوت Taxus chinensis var را تشکیل داد جمعیت میری
[ترجمه ترگمان]نتایج رقابت intraspecific و interspecific، ارتفاع فردی مختلف of chinensis var را شکل داد جمعیت mairei
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Observion showed that interspecific competition between Black-faced Spoonbill and other species was not fierce, and insteadly they formed some relationship of common defence.
[ترجمه گوگل]مشاهدات نشان داد که رقابت بین گونه ای بین ماهی قاشقی صورت سیاه و گونه های دیگر شدید نبود و در عوض آنها نوعی رابطه دفاع مشترک را ایجاد کردند
[ترجمه ترگمان]Observion نشان داد که رقابت interspecific بین Spoonbill Black و گونه های دیگر سخت نبود و insteadly برخی روابط دفاعی مشترک را شکل دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Hence, this method may be considered useful for interspecific hybridization breeding with allopolypolid crops.
[ترجمه گوگل]از این رو، این روش ممکن است برای اصلاح هیبریداسیون بین گونه ای با محصولات آلوپلیپولید مفید در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]از این رو، این روش ممکن است برای interspecific hybridization breeding با محصولات allopolypolid مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Allozyme data revealed a moderate interspecific difference between Hynobius amjiensis and H.
[ترجمه گوگل]داده های آلوزیم تفاوت بین گونه ای متوسطی را بین Hynobius amjiensis و H نشان داد
[ترجمه ترگمان]داده های Allozyme تفاوت معنی داری بین Hynobius amjiensis و H نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Because intraspecific matings are far more common than interspecific matings in natural populations of plants, autopolyploids must arise at a much higher rate than allopolyploids .
[ترجمه گوگل]از آنجایی که جفت گیری درون گونه ای بسیار رایج تر از جفت گیری بین گونه ای در جمعیت های طبیعی گیاهان است، اتوپلی پلوئیدها باید با سرعت بسیار بالاتری نسبت به آلوپلی پلوئیدها ایجاد شوند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که intraspecific matings بسیار رایج تر از interspecific matings در جمعیت های طبیعی گیاهان هستند، autopolyploids باید در نرخ بسیار بالاتری از allopolyploids ها ایجاد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

interspecific ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: بینِ‏گونه‏ای
تعریف: ویژگی هر پدیدۀ ناشی از تعامل دو یا چند گونه
میانگونه ای

بپرس