intersexual


وابسته به مرد و زن یا نر و ماده، میان جنسی، میان ژادی، مربوط به جنس نر و ماده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: intersexually (adv.), intersexualism (n.), intersexuality (n.)
(1) تعریف: existing or happening between sexes.

- intersexual suspicion
[ترجمه Kk] سوء ظن در میان جنسی
|
[ترجمه گوگل] سوء ظن بین جنسی
[ترجمه ترگمان] شکی نیست که
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: designating one who has sexual characteristics that are intermediate between male and female.

انگلیسی به انگلیسی

• between the sexes; possessing both male and female sexual characteristics (biology)

پیشنهاد کاربران

بپرس