/ɪn. təˌsek. ʃənˈ�l. ə. ti/
noun [ U] SOCIAL SCIENCE specialized
The way in which different types of discrimination ( = unfair treatment because of a person's sex, race, etc. ) are connected to and affect each other
... [مشاهده متن کامل]
اسم، علوم اجتماعی، تخصصی
اینترسکشنالیتی یا درهم تنیدگی چارچوبی تحلیلی است در تلاش برای شناسایی نظامات درهم تنیدهٔ قدرت که بر کسانی که بیش از همه در جامعه به حاشیه رانده شده اند اثر می گذارد. اینترسکشنالیتی در نظر می گیرد که اشکال گوناگون لایه های اجتماعی همچون طبقه، گرایش جنسی، سن، دین، آیین، ناتوانی و جنسیت جدا از یکدیگر وجود ندارند بلکه در هم تنیده اند. این نظریه که به عنوان کاوشِ سرکوب زنان رنگین پوست در جامعه آغاز شد، امروزه تحلیلی است که احتمالاً به همهٔ دسته بندی های اجتماعی از جمله هویت های اجتماعی که معمولاً وقتی به طور مستقل در نظر گرفته شوند، غالب دیده می شوند، قابل اعمال است.
The theory of intersectionality highlights the multiple avenues through which racial and gender oppression are experienced
... [مشاهده متن کامل]
اسم، علوم اجتماعی، تخصصی
اینترسکشنالیتی یا درهم تنیدگی چارچوبی تحلیلی است در تلاش برای شناسایی نظامات درهم تنیدهٔ قدرت که بر کسانی که بیش از همه در جامعه به حاشیه رانده شده اند اثر می گذارد. اینترسکشنالیتی در نظر می گیرد که اشکال گوناگون لایه های اجتماعی همچون طبقه، گرایش جنسی، سن، دین، آیین، ناتوانی و جنسیت جدا از یکدیگر وجود ندارند بلکه در هم تنیده اند. این نظریه که به عنوان کاوشِ سرکوب زنان رنگین پوست در جامعه آغاز شد، امروزه تحلیلی است که احتمالاً به همهٔ دسته بندی های اجتماعی از جمله هویت های اجتماعی که معمولاً وقتی به طور مستقل در نظر گرفته شوند، غالب دیده می شوند، قابل اعمال است.
درهم تنیدگی
منظور چارچوبی تحلیلی است برای شناخت نظام های درهم تنیده قدرت. از جمله در متون فمینسم به کار می رود.
منظور چارچوبی تحلیلی است برای شناخت نظام های درهم تنیده قدرت. از جمله در متون فمینسم به کار می رود.
طبقه بندی اجتماعی ( از لحاظ نژاد، جنسیت و غیره )
در هم تنیدگی
همپوشانی متقاطع
تقاطع باوری
نظریه مین بخشی
نظریه میان برشی
بینش