interrelation

/ˌɪntərɪˈleɪʃən//ˌɪntərɪˈleɪʃən/

رابطه ی متقابل، برهم بستگی، درهم تنیدگی، مناسبات مشترک، وابستگی بیکدیگر

جمله های نمونه

1. Here the interrelation between ideology and action is particularly complex.
[ترجمه گوگل]در اینجا رابطه متقابل بین ایدئولوژی و عمل به ویژه پیچیده است
[ترجمه ترگمان]در اینجا رابطه متقابل بین ایدئولوژی و عمل به طور خاص پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Practical uses of this technique, and the interrelation with other knowledge sources within the semantic analyser are discussed below.
[ترجمه گوگل]کاربردهای عملی این تکنیک و ارتباط متقابل با سایر منابع دانش در تحلیلگر معنایی در زیر مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]کاربردهای عملی این تکنیک و رابطه متقابل با سایر منابع دانش در تجزیه و تحلیل معنایی در زیر توضیح داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The consistency condition is defined and the interrelation between the consistency conditions is investigated.
[ترجمه گوگل]شرط سازگاری تعریف شده و رابطه متقابل بین شرایط سازگاری بررسی می شود
[ترجمه ترگمان]شرایط سازگاری تعریف می شود و رابطه متقابل بین شرایط سازگاری مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective:To probe into the interrelation between osteo porosis and old radius far end fracture.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی رابطه متقابل بین پوکی استخوان و شکستگی انتهای شعاع قدیمی
[ترجمه ترگمان]هدف: تحقیق در رابطه با رابطه متقابل بین osteo porosis و شعاع قدیمی شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To analyze the interrelation of PTA, PX and PET in terms of price and profit fluctuation.
[ترجمه گوگل]برای تجزیه و تحلیل رابطه متقابل PTA، PX و PET از نظر نوسان قیمت و سود
[ترجمه ترگمان]برای تجزیه و تحلیل رابطه متقابل PTA، PX و PET از نظر قیمت و نوسانات سود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Random variable, permissibility, independency and interrelation, which are easily confused, are common concepts in probability statistics.
[ترجمه گوگل]متغیر تصادفی، مجاز بودن، استقلال و رابطه متقابل که به راحتی با هم اشتباه گرفته می شوند، مفاهیم رایج در آمار احتمالات هستند
[ترجمه ترگمان]متغیر تصادفی، مجاز، استقلال و رابطه متقابل، که به راحتی گیج می شوند، مفاهیم رایج در آمار احتمال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Such is the interrelation between initiative and passivity, between superiority and inferiority.
[ترجمه گوگل]رابطه متقابل بین ابتکار و انفعال، بین برتری و حقارت چنین است
[ترجمه ترگمان]رابطه متقابل بین ابتکار و انفعال بین برتری و حقارت متقابل وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Using this expression, the interrelation of the carrier density in each segment and the emission wavelength can be predicted while the laser is lasing.
[ترجمه گوگل]با استفاده از این عبارت، رابطه متقابل چگالی حامل در هر بخش و طول موج انتشار را می توان در حالی که لیزر در حال لیزر است، پیش بینی کرد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از این عبارت، رابطه متقابل تراکم حامل در هر بخش و طول موج انتشار را می توان پیش بینی کرد در حالی که لیزر lasing است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The interrelation of processes can be complex, resulting in process networks.
[ترجمه گوگل]ارتباط متقابل فرآیندها می تواند پیچیده باشد و در نتیجه شبکه های فرآیندی ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]رابطه متقابل فرآیندها می تواند پیچیده باشد و منجر به شبکه های پردازش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Internet is erected by voluntary interrelation of people, and is one's own master consciousness, and solitariness are important characteristics of internet space as well.
[ترجمه گوگل]اینترنت از طریق روابط متقابل داوطلبانه افراد ایجاد می شود و آگاهی اصلی خود فرد است و انزوا نیز از ویژگی های مهم فضای اینترنت است
[ترجمه ترگمان]اینترنت با interrelation داوطلبانه از مردم بنا شده است، و خودش آگاهی اصلی فرد است، و solitariness ویژگی های مهمی در فضای اینترنت نیز محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The interrelation of habitat factors of white headed langur has also been stud.
[ترجمه گوگل]ارتباط متقابل عوامل زیستگاه لنگور سر سفید نیز مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]رابطه متقابل عوامل زیستگاهی langur با سطح سفید نیز مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The third part mainly studies on interrelation between religion and well - to - do society's building.
[ترجمه گوگل]بخش سوم عمدتاً به بررسی رابطه متقابل بین دین و ساختمان خوش گذران جامعه می پردازد
[ترجمه ترگمان]بخش سوم به طور عمده بر رابطه متقابل بین مذهب و رفاه جامعه تاکید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To explore the interrelation between labor pains and puerperal depression state.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی رابطه متقابل بین درد زایمان و وضعیت افسردگی نفاس
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی رابطه متقابل بین درد کار و وضعیت افسردگی ناشی از زایمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With computer, the main parameters and the interrelation of them have been analyzed.
[ترجمه گوگل]با کامپیوتر، پارامترهای اصلی و ارتباط متقابل آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از کامپیوتر، پارامترهای اصلی و رابطه متقابل آن ها تحلیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] ارتباط بینابینی - ارتباط میانی

انگلیسی به انگلیسی

• reciprocal connection, interconnection, interdependence, mutual relation

پیشنهاد کاربران

مناسبات مشترک
تَرابُط
پیوند , بهم پیوستگی
در نظر داشته باشید با interaction فرق میکنه. در interaction یک واکنش در برابر کنش مقابل انجام می شود. چیزای منفی را هم شامل میشه مثلاً طرف مقابل به من فحش میده من با مشت میزنم توی صورتش! ولی در interrelation
...
[مشاهده متن کامل]
بارش مثبته و حاکی از رابطه با هم داشتن و جون جونی بودنه و برخلاف interaction الزاماً به ازای یه حرکت از طرف مقابل پاسخ متقابلی داده نمیشه کلاً حاکی از درهم تنیدگی ارتباطاته

ارتباط
تعامل

بپرس