internode


معنی: قسمت، بند، قطعه، میان گره، قسمت میان دو بند یا مفصل
معانی دیگر: (کالبد شناسی - جانورشناسی - گیاه شناسی) میانگره

جمله های نمونه

1. Meanwhile, plant height, pods of branches, internode length decreased.
[ترجمه گوگل]ضمناً ارتفاع بوته، غلاف شاخه و طول میانگره کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]در همین حال، ارتفاع گیاهی، غلاف شاخه ها، طول internode کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Adventitious buds regeneration from etiolated internode segment of apple cultivar Nagafu No.
[ترجمه گوگل]باززایی جوانه های ناخواسته از بخش میانگره اتیول شده سیب رقم ناگافو شماره
[ترجمه ترگمان]adventitious جوانه زنی (etiolated)را از بخش internode internode (Nagafu)دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Lower glume separated by an internode; upper lemma glabrous at the apex .
[ترجمه گوگل]گلوم پایینی که توسط یک میانگره جدا شده است لم فوقانی بدون کرک در راس
[ترجمه ترگمان]glume پایین توسط یک internode جدا شده اند؛ لم بالایی در راس قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Internode communication also happens through networks.
[ترجمه گوگل]ارتباط بین گرهی نیز از طریق شبکه ها اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]ارتباط Internode نیز از طریق شبکه ها اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Green or brown flexible petiole, variable internode length. Large trailer.
[ترجمه گوگل]دمبرگ انعطاف پذیر سبز یا قهوه ای، طول میانگره متغیر تریلر بزرگ
[ترجمه ترگمان]رنگ سبز یا قهوه ای انعطاف پذیر، طول متغیر variable trailer بزرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is formed by the swollen lowest rachilla internode and adnate lower glume.
[ترجمه گوگل]این توسط متورم ترین میانگره راشیلا و گلوم پایینی آدنات تشکیل می شود
[ترجمه ترگمان]این شکل توسط the swollen internode و adnate lower شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Internode The region of the stem between two NODES.
[ترجمه گوگل]میانگره ناحیه ساقه بین دو گره
[ترجمه ترگمان]Internode منطقه ریشه بین دو nodes
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When upper internode elongating, sd - I was the most sensitive to GA sd - g was GA 3 - insensitive.
[ترجمه گوگل]وقتی میانگره بالایی دراز می‌شود، sd - من حساس‌ترین نسبت به GA sd بودم - g GA 3 بود - غیر حساس
[ترجمه ترگمان]هنگامی که لایه بالایی elongating، sd - ۱ از همه به GA حساس بود - g یک GA ۳ - بی حس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Node and internode are initiated from transition zone.
[ترجمه گوگل]گره و میانگره از ناحیه انتقال آغاز می شوند
[ترجمه ترگمان]گره و internode از ناحیه گذار آغاز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Internode length, diameter and culm-wall thickness are very important characters influencing process and utilization of Mao bamboo (Phyllostachys pubescens) culm.
[ترجمه گوگل]طول میانگره، قطر و ضخامت دیواره سر از ویژگی های بسیار مهمی است که بر فرآیند و استفاده از گل بامبو مائو (Phyllostachys pubescens) تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]طول Internode، قطر و ضخامت دیواره و ضخامت دیواره بسیار مهم هستند که بر فرآیند و استفاده از بامبو Mao (Phyllostachys pubescens)تاثیر می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Explanted internode autografting is one of ideal systems for studying the vascular tissue differentiation.
[ترجمه گوگل]یکی از سیستم‌های ایده‌آل برای مطالعه تمایز بافت‌های عروقی، پیوند بین گره‌ای اکسپلنت شده است
[ترجمه ترگمان]؟ autografting internode یکی از سیستم های ایده آل برای بررسی تمایز بافت آوندی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The genetics of internode length conformed to the additional-dominant model, but the additional effect was more important.
[ترجمه گوگل]ژنتیک طول میانگره با مدل اضافی غالب مطابقت داشت، اما اثر اضافی مهمتر بود
[ترجمه ترگمان]ژنتیک طول internode به مدل برتر غالب اشاره کرد، اما تاثیر بیشتر اهمیت بیشتری داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. GPFS uses this internode access to allow any node in the GPFS cluster to run relevant commands on other nodes.
[ترجمه گوگل]GPFS از این دسترسی میانگرهی استفاده می کند تا به هر گره ای در خوشه GPFS اجازه دهد تا دستورات مربوطه را روی گره های دیگر اجرا کند
[ترجمه ترگمان]GPFS از این دسترسی internode برای اجازه دادن به هر نود در خوشه GPFS برای اجرای دستورها مربوطه بر سایر گره ها استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Moreover, the changes of internode length, leaf size and bract color were depended on the combination of seedling clone and commercial cultivar.
[ترجمه گوگل]همچنین تغییرات طول میانگره، اندازه برگ و رنگ براکت به ترکیب کلون گیاهچه و رقم تجاری بستگی داشت
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، تغییرات طول internode، اندازه برگ و رنگ bract به ترکیب of و میانگین تجاری وابسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Explants from leaf blade, stem internode and petiole of sweet potato 8129 4 were tested on various media to determine the best explant for regeneration.
[ترجمه گوگل]ریزنمونه های تیغه برگ، میانگره ساقه و دمبرگ سیب زمینی شیرین 8129 4 بر روی محیط های مختلف برای تعیین بهترین ریزنمونه برای باززایی آزمایش شدند
[ترجمه ترگمان]explants از ساقه برگ، ساقه stem و petiole از سیب زمینی شیرین ۸۱۲۹ ۴ در رسانه های مختلف برای تعیین بهترین explant برای بازسازی مورد آزمایش قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قسمت (اسم)
detachment, section, party, leg, share, portion, sect, lot, division, dole, proportion, segment, canton, arm, chapter, department, ratio, plank, feck, parcel, percentage, compartment, snick, grist, internode, kismet, rasher, whang

بند (اسم)
fit, article, articulation, joint, link, bind, bond, clause, provision, snare, segment, levee, facet, hinge, line, dyke, dike, paragraph, dam, wristband, tie, frenum, clamp, binder, sling, fastening, manacle, weir, canto, ligation, commissure, ligature, noose, facia, fascia, funiculus, joggle, holdback, holdfast, internode, ligament, proviso, stanza, trawl

قطعه (اسم)
section, tract, lump, bit, part, share, portion, lot, passage, stretch, fragment, segment, mainland, block, panel, piece, goblet, dab, bloc, plank, slab, plat, plot, doit, internode, nugget, pane, snip

میان گره (اسم)
internode

قسمت میان دو بند یا مفصل (اسم)
internode

انگلیسی به انگلیسی

• section of a stem between two nodes (botany); part between two joints (anatomy)

پیشنهاد کاربران

بپرس