1. A interne should never, on any account, break his confidence.
[ترجمه فاطمه] یک تازه کار هرگز ، و به هیچ قیمتی نبایداعتماد به نفس خود را از دست بدهد .
|
[ترجمه گوگل]یک کارورز به هیچ وجه نباید اعتماد خود را بشکند [ترجمه ترگمان]به هیچ وجه نباید اعتماد به نفس داشته باشد و اعتماد به نفس او را به هم بزند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. How do you like being an interne?
[ترجمه فاطمه] چطور حاضر میشوی که مثل یک دستیار ( تازه کار ) باشی؟
|
[ترجمه گوگل]چگونه دوست دارید یک کارآموز باشید؟ [ترجمه ترگمان]دوست داری \"interne\" باشی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. With the wide development of information technology and interne, electronic procurement becomes new trend.
[ترجمه گوگل]با توسعه گسترده فناوری اطلاعات و داخلی، تدارکات الکترونیکی روند جدیدی می شود [ترجمه ترگمان]با توسعه گسترده فن آوری اطلاعات و interne، تدارک الکترونیک به یک گرایش جدید تبدیل می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. With the fast growth of Interne t, ne t video monitoring is gradually taking place of traditional video monitoring, and has bec o me a leading video monitoring mode.
[ترجمه گوگل]با رشد سریع Interne t، مانیتورینگ ویدیویی خالص به تدریج در مانیتورینگ ویدیویی سنتی جای میگیرد و برای من به یک حالت نظارت تصویری پیشرو تبدیل شده است [ترجمه ترگمان]با رشد سریع of، پایش ویدیو به تدریج جای پایش ویدیویی سنتی را می گیرد و بک را یک حالت کنترل ویدئویی رهبری می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Yes, many, I often surf the Interne late at night.
[ترجمه گوگل]بله، خیلیها، من اغلب در اواخر شب در اینترن موجسواری میکنم [ترجمه ترگمان]بله، خیلی زیاد، من اغلب در شب مشغول تفریح و تفریح شبانه هستم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. One would say Interne Internet providers could not discriminate against content or applications.
[ترجمه گوگل]می توان گفت که ارائه دهندگان اینترنت اینترن نمی توانند علیه محتوا یا برنامه های کاربردی تبعیض قائل شوند [ترجمه ترگمان]می توان گفت که ارائه دهندگان اینترنت قادر به تشخیص علیه محتوا یا برنامه های کاربردی نیستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The uniting of the Interne and mobile phone is making people's dream of living in a Global Village come true.
[ترجمه گوگل]اتحاد اینترن و تلفن همراه رویای زندگی مردم در یک دهکده جهانی را محقق می کند [ترجمه ترگمان]متحد کردن تلفن همراه و تلفن همراه رویای مردم برای زندگی در یک دهکده جهانی را درست می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In recent years, internet has been an essential element of people's life. The interne brings much convenience for people.
[ترجمه گوگل]در سال های اخیر، اینترنت یک عنصر اساسی در زندگی مردم بوده است اینترن راحتی زیادی برای مردم به ارمغان می آورد [ترجمه ترگمان]در سال های اخیر، اینترنت عنصر اساسی زندگی مردم بوده است The برای مردم راحت تر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. More and more enterprises conducted through the Interne in an increasingly wide range of areas and increasing the depth extent of commercial activities.
[ترجمه گوگل]شرکت های بیشتر و بیشتری از طریق اینترن در طیف گسترده ای از مناطق و افزایش عمق فعالیت های تجاری انجام می شود [ترجمه ترگمان]شرکت های بیشتری از طریق the در گستره وسیعی از زمینه ها و افزایش عمق فعالیت های تجاری انجام شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. However an eavesdropper can interne in the legal users' communication without violate the physical principles.
[ترجمه گوگل]با این حال، یک استراق سمع می تواند بدون نقض اصول فیزیکی، در ارتباطات کاربران قانونی دخالت کند [ترجمه ترگمان]با این حال، استراق سمع کننده می تواند در ارتباط با کاربران قانونی بدون نقض اصول فیزیکی انجام شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Recent research shows that the vascular endothecium has played a vital role in regulating the cordis circulation and stabilizing the milieu interne.
[ترجمه گوگل]تحقیقات اخیر نشان می دهد که اندوتسیوم عروقی نقش حیاتی در تنظیم گردش خون و تثبیت محیط داخلی داشته است [ترجمه ترگمان]تحقیقات اخیر نشان می دهد که endothecium عروقی نقش حیاتی در تنظیم گردش خون و تثبیت محیط milieu ایفا کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This movie is a beautiful romance about a girl and a boy who met on the interne.
[ترجمه گوگل]این فیلم عاشقانه زیبا در مورد دختر و پسری است که در فضای داخلی با هم آشنا شده اند [ترجمه ترگمان]این فیلم داستان عاشقانه زیبایی در مورد یک دختر و پسری است که در the ملاقات کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Firstly, I should finish my homework the teacher asks. And then, my father will allow me to watch TV and surf the Interne.
[ترجمه گوگل]ابتدا باید تکالیفم را که معلم می پرسد تمام کنم و سپس، پدرم به من اجازه می دهد تلویزیون تماشا کنم و در اینترن گشت و گذار کنم [ترجمه ترگمان]معلم می گوید: اول باید تکالیفم را تمام کنم و بعد پدرم به من اجازه خواهد داد که تلویزیون تماشا کنم و در interne گشت بزنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. To enhance the sa fe and stable operation of the network, th is paper describes thema jor security threats and protection strategy of Interne.
[ترجمه گوگل]برای تقویت عملکرد ایمن و پایدار شبکه، این مقاله به تشریح موضوع تهدیدات امنیتی و استراتژی حفاظتی اینترن میپردازد [ترجمه ترگمان]به منظور افزایش بهره برداری پایدار و پایدار از شبکه، این مقاله به تشریح تهدیدات امنیتی jor و استراتژی حفاظت از interne می پردازد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• advanced medical student working as an apprentice in a hospital; one who is involved in a specialized training program which gives hands-on experience