interne

/ˈɪntɝːn//ˈɪntɜːn/

رجوع شود به: intern، کارورز، پزشک، یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد

بررسی کلمه

اسم و ( noun, verb, adjective )
• : تعریف: variant of intern

جمله های نمونه

1. A interne should never, on any account, break his confidence.
[ترجمه فاطمه] یک تازه کار هرگز ، و به هیچ قیمتی نبایداعتماد به نفس خود را از دست بدهد .
|
[ترجمه گوگل]یک کارورز به هیچ وجه نباید اعتماد خود را بشکند
[ترجمه ترگمان]به هیچ وجه نباید اعتماد به نفس داشته باشد و اعتماد به نفس او را به هم بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. How do you like being an interne?
[ترجمه فاطمه] چطور حاضر میشوی که مثل یک دستیار ( تازه کار ) باشی؟
|
[ترجمه گوگل]چگونه دوست دارید یک کارآموز باشید؟
[ترجمه ترگمان]دوست داری \"interne\" باشی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. With the wide development of information technology and interne, electronic procurement becomes new trend.
[ترجمه گوگل]با توسعه گسترده فناوری اطلاعات و داخلی، تدارکات الکترونیکی روند جدیدی می شود
[ترجمه ترگمان]با توسعه گسترده فن آوری اطلاعات و interne، تدارک الکترونیک به یک گرایش جدید تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With the fast growth of Interne t, ne t video monitoring is gradually taking place of traditional video monitoring, and has bec o me a leading video monitoring mode.
[ترجمه گوگل]با رشد سریع Interne t، مانیتورینگ ویدیویی خالص به تدریج در مانیتورینگ ویدیویی سنتی جای می‌گیرد و برای من به یک حالت نظارت تصویری پیشرو تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]با رشد سریع of، پایش ویدیو به تدریج جای پایش ویدیویی سنتی را می گیرد و بک را یک حالت کنترل ویدئویی رهبری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Yes, many, I often surf the Interne late at night.
[ترجمه گوگل]بله، خیلی‌ها، من اغلب در اواخر شب در اینترن موج‌سواری می‌کنم
[ترجمه ترگمان]بله، خیلی زیاد، من اغلب در شب مشغول تفریح و تفریح شبانه هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One would say Interne Internet providers could not discriminate against content or applications.
[ترجمه گوگل]می توان گفت که ارائه دهندگان اینترنت اینترن نمی توانند علیه محتوا یا برنامه های کاربردی تبعیض قائل شوند
[ترجمه ترگمان]می توان گفت که ارائه دهندگان اینترنت قادر به تشخیص علیه محتوا یا برنامه های کاربردی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The uniting of the Interne and mobile phone is making people's dream of living in a Global Village come true.
[ترجمه گوگل]اتحاد اینترن و تلفن همراه رویای زندگی مردم در یک دهکده جهانی را محقق می کند
[ترجمه ترگمان]متحد کردن تلفن همراه و تلفن همراه رویای مردم برای زندگی در یک دهکده جهانی را درست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In recent years, internet has been an essential element of people's life. The interne brings much convenience for people.
[ترجمه گوگل]در سال های اخیر، اینترنت یک عنصر اساسی در زندگی مردم بوده است اینترن راحتی زیادی برای مردم به ارمغان می آورد
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر، اینترنت عنصر اساسی زندگی مردم بوده است The برای مردم راحت تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. More and more enterprises conducted through the Interne in an increasingly wide range of areas and increasing the depth extent of commercial activities.
[ترجمه گوگل]شرکت های بیشتر و بیشتری از طریق اینترن در طیف گسترده ای از مناطق و افزایش عمق فعالیت های تجاری انجام می شود
[ترجمه ترگمان]شرکت های بیشتری از طریق the در گستره وسیعی از زمینه ها و افزایش عمق فعالیت های تجاری انجام شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. However an eavesdropper can interne in the legal users' communication without violate the physical principles.
[ترجمه گوگل]با این حال، یک استراق سمع می تواند بدون نقض اصول فیزیکی، در ارتباطات کاربران قانونی دخالت کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، استراق سمع کننده می تواند در ارتباط با کاربران قانونی بدون نقض اصول فیزیکی انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Recent research shows that the vascular endothecium has played a vital role in regulating the cordis circulation and stabilizing the milieu interne.
[ترجمه گوگل]تحقیقات اخیر نشان می دهد که اندوتسیوم عروقی نقش حیاتی در تنظیم گردش خون و تثبیت محیط داخلی داشته است
[ترجمه ترگمان]تحقیقات اخیر نشان می دهد که endothecium عروقی نقش حیاتی در تنظیم گردش خون و تثبیت محیط milieu ایفا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This movie is a beautiful romance about a girl and a boy who met on the interne.
[ترجمه گوگل]این فیلم عاشقانه زیبا در مورد دختر و پسری است که در فضای داخلی با هم آشنا شده اند
[ترجمه ترگمان]این فیلم داستان عاشقانه زیبایی در مورد یک دختر و پسری است که در the ملاقات کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Firstly, I should finish my homework the teacher asks. And then, my father will allow me to watch TV and surf the Interne.
[ترجمه گوگل]ابتدا باید تکالیفم را که معلم می پرسد تمام کنم و سپس، پدرم به من اجازه می دهد تلویزیون تماشا کنم و در اینترن گشت و گذار کنم
[ترجمه ترگمان]معلم می گوید: اول باید تکالیفم را تمام کنم و بعد پدرم به من اجازه خواهد داد که تلویزیون تماشا کنم و در interne گشت بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To enhance the sa fe and stable operation of the network, th is paper describes thema jor security threats and protection strategy of Interne.
[ترجمه گوگل]برای تقویت عملکرد ایمن و پایدار شبکه، این مقاله به تشریح موضوع تهدیدات امنیتی و استراتژی حفاظتی اینترن می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]به منظور افزایش بهره برداری پایدار و پایدار از شبکه، این مقاله به تشریح تهدیدات امنیتی jor و استراتژی حفاظت از interne می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• advanced medical student working as an apprentice in a hospital; one who is involved in a specialized training program which gives hands-on experience

پیشنهاد کاربران

بپرس