1. They have been trying to internationalise the Kashmir problem.
[ترجمه گوگل]آنها تلاش کرده اند تا مشکل کشمیر را بین المللی کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها تلاش کرده اند تا مشکل کشمیر را حل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها تلاش کرده اند تا مشکل کشمیر را حل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The customer base has to be broadened and internationalised in a profitable manner.
[ترجمه گوگل]پایگاه مشتری باید به شیوه ای سودآور گسترش یافته و بین المللی شود
[ترجمه ترگمان]پایه مشتری باید گسترده تر و internationalised باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پایه مشتری باید گسترده تر و internationalised باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Nadaq-listed Sina plans to internationalise Weibo in English and has already started by taking it to Japan.
[ترجمه گوگل]سینا که در فهرست نداق قرار دارد قصد دارد Weibo را به زبان انگلیسی بین المللی کند و از قبل با بردن آن به ژاپن شروع کرده است
[ترجمه ترگمان]سینا - قصد دارد Weibo Weibo را در زبان انگلیسی ذکر کند و پیش از این با بردن آن به ژاپن شروع کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سینا - قصد دارد Weibo Weibo را در زبان انگلیسی ذکر کند و پیش از این با بردن آن به ژاپن شروع کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Many websites are taking the time to internationalise the language of their pages, but have they really thought about the colour?
[ترجمه گوگل]بسیاری از وب سایت ها برای بین المللی کردن زبان صفحات خود وقت می گذارند، اما آیا واقعاً به رنگ آن فکر کرده اند؟
[ترجمه ترگمان]بسیاری از وب سایت ها وقت صرف کردن زبان صفحات خود می کنند، اما آیا آن ها واقعا به رنگ خود فکر کرده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از وب سایت ها وقت صرف کردن زبان صفحات خود می کنند، اما آیا آن ها واقعا به رنگ خود فکر کرده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Both the SDR plan and measures to internationalise the yuan also seem to assume that China's problem is simply that too many of its reserves are in dollars.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد هم طرح SDR و هم اقدامات برای بین المللی کردن یوان این فرض را دارند که مشکل چین صرفاً این است که بسیاری از ذخایر آن به دلار است
[ترجمه ترگمان]هر دو طرح اس دی آر اس و measures برای internationalise یوان هم چنین به نظر می رسد که مشکل چین این است که بسیاری از ذخایر آن به دلار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر دو طرح اس دی آر اس و measures برای internationalise یوان هم چنین به نظر می رسد که مشکل چین این است که بسیاری از ذخایر آن به دلار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A very real danger exists of the conflict becoming internationalised.
[ترجمه گوگل]خطر بین المللی شدن درگیری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]خطر بسیار واقعی در حال تبدیل شدن به internationalised است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خطر بسیار واقعی در حال تبدیل شدن به internationalised است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. "At the moment, we are living through a phase of fragmentation but as more and more of the world is covered by compliance schemes, there will be pressure to internationalise the system," he adds.
[ترجمه گوگل]او میافزاید: «در حال حاضر، ما در مرحلهای از چندپارگی زندگی میکنیم، اما از آنجایی که بیشتر و بیشتر جهان تحت پوشش طرحهای انطباق قرار میگیرد، فشارهایی برای بینالمللی کردن این سیستم وجود خواهد داشت»
[ترجمه ترگمان]او اضافه می کند: \" در حال حاضر، ما از طریق یک مرحله از تکه تکه کردن زندگی می کنیم اما همانطور که بیشتر و بیشتر جهان با طرح های انطباق پوشش داده می شود، فشار وجود خواهد داشت که سیستم را تحت فشار قرار دهد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او اضافه می کند: \" در حال حاضر، ما از طریق یک مرحله از تکه تکه کردن زندگی می کنیم اما همانطور که بیشتر و بیشتر جهان با طرح های انطباق پوشش داده می شود، فشار وجود خواهد داشت که سیستم را تحت فشار قرار دهد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. China prefers to deal with its neighbours one by one, rejecting attempts to internationalise the issue.
[ترجمه گوگل]چین ترجیح می دهد با همسایگان خود یک به یک برخورد کند و تلاش ها برای بین المللی کردن این موضوع را رد می کند
[ترجمه ترگمان]چین ترجیح می دهد با یکی از همسایگانش با رد تلاش برای حل این مساله با همسایگان خود معامله کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چین ترجیح می دهد با یکی از همسایگانش با رد تلاش برای حل این مساله با همسایگان خود معامله کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Putting a Westerner in charge, the firm reckoned, would send a bold message to staff and customers alike of its determination to internationalise.
[ترجمه گوگل]این شرکت بر این باور است که قرار دادن یک غربی به عنوان مسئول، پیامی جسورانه به کارکنان و مشتریان از عزم خود برای بین المللی شدن ارسال می کند
[ترجمه ترگمان]شرکت با قرار دادن یک کارشناس، یک پیام جسورانه به کارکنان و مشتریان به طور یک سان از تصمیم خود به internationalise ارسال خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت با قرار دادن یک کارشناس، یک پیام جسورانه به کارکنان و مشتریان به طور یک سان از تصمیم خود به internationalise ارسال خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید