1. Smith has been practicing internal medicine in Mesa since 197
[ترجمه گوگل]اسمیت از سال 197 به طب داخلی در مسا مشغول است
[ترجمه ترگمان]اسمیت از سال ۱۹۷ در حال تمرین پزشکی داخلی در مسا یل بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. His theory, published in the Annals of Internal Medicine last June, prompted lots of critics to write in.
[ترجمه گوگل]نظریه او که ژوئن گذشته در Annals of Internal Medicine منتشر شد، بسیاری از منتقدان را برانگیخت تا در مورد آن بنویسند
[ترجمه ترگمان]نظریه او که در ماه ژوئن گذشته در کتاب تاریخچه پزشکی داخلی منتشر شد بسیاری از منتقدان را وادار به نوشتن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Physicians trained in internal medicine are attached and function as consultants.
[ترجمه گوگل]پزشکانی که در زمینه داخلی آموزش دیده اند به عنوان مشاور کار می کنند
[ترجمه ترگمان]پزشکانی که در پزشکی داخلی آموزش دیده اند به عنوان مشاور کار و عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. For in - patient departments of internal medicine ward, general surgery ward, orthopedic ward.
[ترجمه گوگل]برای بخش های داخلی بخش داخلی، بخش جراحی عمومی، بخش ارتوپدی
[ترجمه ترگمان]برای درمان در بخش های بیمار بخش پزشکی داخلی، بخش جراحی عمومی، بیمارستان ارتوپدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The findings are published in the Journal General Internal Medicine.
[ترجمه گوگل]این یافته ها در مجله General Internal Medicine منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]این یافته ها در ژورنال پزشکی داخلی ژورنال منتشر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Is the main distinction inside nerve internal medicine and heart " ? "
[ترجمه گوگل]آیا تمایز اصلی در داخل عصب داخلی و قلب است؟
[ترجمه ترگمان]آیا مهم ترین تمایز میان طب داخلی و قلب است؟ \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Youd better go to see a doctor of internal medicine.
8. The findings appear in Monday's Archives of Internal Medicine.
[ترجمه گوگل]این یافته ها در آرشیو پزشکی داخلی روز دوشنبه منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]این یافته ها در آرشیوهای پزشکی داخلی دوشنبه دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Members represent a variety of origins, including anesthesiology, internal medicine, neurology, neurosurgery, orthopedic surgery, physiatry, and psychiatry.
[ترجمه گوگل]اعضا دارای ریشه های مختلفی هستند، از جمله بیهوشی، پزشکی داخلی، مغز و اعصاب، جراحی مغز و اعصاب، جراحی ارتوپدی، فیزیوتراپی و روانپزشکی
[ترجمه ترگمان]اعضا، از جمله anesthesiology، پزشکی داخلی، عصب شناسی، جراحی اعصاب، جراحی ارتوپدی، physiatry و روان پزشکی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The study is published in journal Annals of Internal Medicine.
[ترجمه گوگل]این مطالعه در مجله Annals of Internal Medicine منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]این مطالعه در ژورنال ژورنال پزشکی داخلی منتشر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Initially came a internal medicine department, the most main consideration is because goes to work with the relaxation time is fixed, therefore I may read with single-hearted devotion the study.
[ترجمه گوگل]در ابتدا یک بخش داخلی آمد، بیشترین توجه اصلی این است که می رود به کار با زمان استراحت ثابت است، بنابراین من ممکن است با فداکاری یک دل مطالعه مطالعه
[ترجمه ترگمان]در ابتدا یک دپارتمان پزشکی داخلی آمد، مهم ترین مساله این است که به دلیل کار کردن با زمان استراحت ثابت است، بنابراین ممکن است با اخلاص single مطالعه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Xing Xiuji: Professor of treatment of geratology of internal medicine of traditional Chinese medicine. Good at treating difficult disease in internal medicine.
[ترجمه گوگل]زینگ ژیوجی: استاد درمان پیری شناسی طب داخلی طب سنتی چین در درمان بیماری های سخت در طب داخلی خوب است
[ترجمه ترگمان]ژینگ Xiuji: پروفسور درمان of پزشکی داخلی پزشکی سنتی چینی در درمان بیماری های سخت در پزشکی داخلی خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It was published in the "Annals of Internal Medicine".
[ترجمه گوگل]در "سالنامه طب داخلی" منتشر شد
[ترجمه ترگمان]این کتاب در کتاب \"تاریخچه پزشکی داخلی\" به چاپ رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید