internal medicine

/ˌɪnˈtɜːrnl̩ˈmedəsn̩//ɪnˈtɜːnl̩ˈmedsn̩/

معنی: طب داخلی
معانی دیگر: درون پزشکی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a specialized medical practice that deals with the diagnosis and nonsurgical treatment of disease, esp. of internal organs and tissues.

جمله های نمونه

1. Smith has been practicing internal medicine in Mesa since 197
[ترجمه گوگل]اسمیت از سال 197 به طب داخلی در مسا مشغول است
[ترجمه ترگمان]اسمیت از سال ۱۹۷ در حال تمرین پزشکی داخلی در مسا یل بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His theory, published in the Annals of Internal Medicine last June, prompted lots of critics to write in.
[ترجمه گوگل]نظریه او که ژوئن گذشته در Annals of Internal Medicine منتشر شد، بسیاری از منتقدان را برانگیخت تا در مورد آن بنویسند
[ترجمه ترگمان]نظریه او که در ماه ژوئن گذشته در کتاب تاریخچه پزشکی داخلی منتشر شد بسیاری از منتقدان را وادار به نوشتن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Physicians trained in internal medicine are attached and function as consultants.
[ترجمه گوگل]پزشکانی که در زمینه داخلی آموزش دیده اند به عنوان مشاور کار می کنند
[ترجمه ترگمان]پزشکانی که در پزشکی داخلی آموزش دیده اند به عنوان مشاور کار و عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For in - patient departments of internal medicine ward, general surgery ward, orthopedic ward.
[ترجمه گوگل]برای بخش های داخلی بخش داخلی، بخش جراحی عمومی، بخش ارتوپدی
[ترجمه ترگمان]برای درمان در بخش های بیمار بخش پزشکی داخلی، بخش جراحی عمومی، بیمارستان ارتوپدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The findings are published in the Journal General Internal Medicine.
[ترجمه گوگل]این یافته ها در مجله General Internal Medicine منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]این یافته ها در ژورنال پزشکی داخلی ژورنال منتشر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Is the main distinction inside nerve internal medicine and heart " ? "
[ترجمه گوگل]آیا تمایز اصلی در داخل عصب داخلی و قلب است؟
[ترجمه ترگمان]آیا مهم ترین تمایز میان طب داخلی و قلب است؟ \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Youd better go to see a doctor of internal medicine.
[ترجمه گوگل]بهتره بری دکتر داخلی
[ترجمه ترگمان]بهتر است بری دکتر پزشکی را ببینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The findings appear in Monday's Archives of Internal Medicine.
[ترجمه گوگل]این یافته ها در آرشیو پزشکی داخلی روز دوشنبه منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]این یافته ها در آرشیوهای پزشکی داخلی دوشنبه دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Members represent a variety of origins, including anesthesiology, internal medicine, neurology, neurosurgery, orthopedic surgery, physiatry, and psychiatry.
[ترجمه گوگل]اعضا دارای ریشه های مختلفی هستند، از جمله بیهوشی، پزشکی داخلی، مغز و اعصاب، جراحی مغز و اعصاب، جراحی ارتوپدی، فیزیوتراپی و روانپزشکی
[ترجمه ترگمان]اعضا، از جمله anesthesiology، پزشکی داخلی، عصب شناسی، جراحی اعصاب، جراحی ارتوپدی، physiatry و روان پزشکی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The study is published in journal Annals of Internal Medicine.
[ترجمه گوگل]این مطالعه در مجله Annals of Internal Medicine منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]این مطالعه در ژورنال ژورنال پزشکی داخلی منتشر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Initially came a internal medicine department, the most main consideration is because goes to work with the relaxation time is fixed, therefore I may read with single-hearted devotion the study.
[ترجمه گوگل]در ابتدا یک بخش داخلی آمد، بیشترین توجه اصلی این است که می رود به کار با زمان استراحت ثابت است، بنابراین من ممکن است با فداکاری یک دل مطالعه مطالعه
[ترجمه ترگمان]در ابتدا یک دپارتمان پزشکی داخلی آمد، مهم ترین مساله این است که به دلیل کار کردن با زمان استراحت ثابت است، بنابراین ممکن است با اخلاص single مطالعه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Xing Xiuji: Professor of treatment of geratology of internal medicine of traditional Chinese medicine. Good at treating difficult disease in internal medicine.
[ترجمه گوگل]زینگ ژیوجی: استاد درمان پیری شناسی طب داخلی طب سنتی چین در درمان بیماری های سخت در طب داخلی خوب است
[ترجمه ترگمان]ژینگ Xiuji: پروفسور درمان of پزشکی داخلی پزشکی سنتی چینی در درمان بیماری های سخت در پزشکی داخلی خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was published in the "Annals of Internal Medicine".
[ترجمه گوگل]در "سالنامه طب داخلی" منتشر شد
[ترجمه ترگمان]این کتاب در کتاب \"تاریخچه پزشکی داخلی\" به چاپ رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طب داخلی (اسم)
internal medicine

انگلیسی به انگلیسی

• branch of medicine concerned with the diagnosis and treatment of internal or non-surgical disorders

پیشنهاد کاربران

بپرس