intermezzo

/ˌɪntəˈmetsoʊ//ˌɪntəˈmetsəʊ/

معنی: تنوع، حادثه عشقی، قطعه موسیقی کوتاه
معانی دیگر: اینترمتزو، میان آیند، میان آهنگ (آهنگ کوتاهی که دو بخش موسیقی را همبسته می کند)، میانمایش (نمایش کوتاه و سبک که میان دو بخش تئاتر یا اپرا اجرا می شود)، فاصله، نمایش کوتاه در میان پرده های نمایش جدی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: intermezzi, intermezzos
(1) تعریف: a short, light musical or dramatic piece performed between the acts of a play or opera.

(2) تعریف: a short movement that comes between major sections of a long musical composition.

(3) تعریف: a short musical piece.

جمله های نمونه

1. Unrealistically, you may try to play the Intermezzo Giocoso by practising 30 minutes every day.
[ترجمه گوگل]به طور غیر واقعی، ممکن است سعی کنید هر روز با تمرین 30 دقیقه ای Intermezzo Giocoso را بازی کنید
[ترجمه ترگمان]با این حال، شما ممکن است سعی کنید با تمرین ۳۰ دقیقه در هر روز بازی intermezzo giocoso را بازی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This intermezzo over, he found himself surrounded by several stunning, porcelain-faced Japanese women in kimonos.
[ترجمه گوگل]او در این میان متزو، خود را در محاصره چندین زن ژاپنی با چهره چینی با کیمونو دید
[ترجمه ترگمان]او خود را در محاصره چندین زن شگفت انگیز و چینی ژاپنی در kimonos یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Arithmetically: 10 % for the Intermezzo Giocoso is equal to 100 % for the Serenata.
[ترجمه گوگل]از نظر حسابی: 10% برای Intermezzo Giocoso برابر با 100% برای Serenata است
[ترجمه ترگمان]arithmetically: ۱۰ % برای the giocoso برابر با ۱۰۰ % برای the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The middle movement, called Intermezzo, is an Andante grazioso with light staccatos and melodic grace, not a brooding or even sentimental nocturne.
[ترجمه گوگل]حرکت میانی، به نام Intermezzo، یک گرازیو آندانته با استاکاتوهای سبک و ظرافت ملودیک است، نه یک شب زنده یاد یا حتی احساساتی
[ترجمه ترگمان]جنبش متوسط، called موسوم به intermezzo، an andante با staccatos سبک و خوش آهنگی، نه یک موجود brooding یا حتی احساساتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Oriental - Theme with Variations, Intermezzo, Finale.
[ترجمه گوگل]شرقی - تم با تغییرات، Intermezzo، Finale
[ترجمه ترگمان]تم - تم با Variations، intermezzo، finale
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Highlights of the first half were three specially adapted songs from Bizet's Carmen and the hauntingly beautiful Intermezzo by Granados.
[ترجمه گوگل]نکات برجسته نیمه اول سه آهنگ اقتباسی ویژه از بیزه کارمن و ترانه بسیار زیبای Intermezzo از Granados بود
[ترجمه ترگمان]کاره ای مهم نیمه اول، سه آهنگ مخصوص به ویژه از کار من و the زیبای hauntingly بود که توسط Granados ساخته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A rhizome has no beginning or end; it is always in the middle, between things, interbeing, intermezzo.
[ترجمه گوگل]ریزوم شروع یا پایانی ندارد همیشه در وسط است، بین چیزها، بین وجود، اینترمتزو
[ترجمه ترگمان]rhizome آغازی یا پایانی ندارد؛ همیشه میان چیزها، interbeing، intermezzo قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Liberty is a well-armed lamb contesting the vote, and then playing a delightful Brahm's Intermezzo on piano.
[ترجمه گوگل]لیبرتی بره ای است که به خوبی مسلح شده است که در رای گیری به رقابت می پردازد و سپس با پیانو یک اینترمتزو لذت بخش برام را می نوازد
[ترجمه ترگمان]آزادی یک بره کاملا مسلح برای رای دادن است و بعد بازی Brahm delightful را روی پیانو اجرا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A fairly popular attempt at writing a new distributed file system is the InterMezzo distributed file system.
[ترجمه گوگل]یک تلاش نسبتاً محبوب برای نوشتن یک سیستم فایل توزیع شده جدید، سیستم فایل توزیع شده InterMezzo است
[ترجمه ترگمان]یک تلاش نسبتا محبوب برای نوشتن یک سیستم فایل توزیع جدید، سیستم فایل توزیع intermezzo است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These works seem as if the epitome of his life. One of the most distinctive is Intermezzo.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد این آثار مظهر زندگی اوست یکی از متمایزترین آنها Intermezzo است
[ترجمه ترگمان]این کارها گویی مظهر زندگی او هستند یکی از متمایزترین عناصر intermezzo است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Other AFS-type file systems are available, like the GPLed InterMezzo, but they do not replicate AFS command-line semantics or its architecture.
[ترجمه گوگل]سیستم های فایل دیگری از نوع AFS مانند GPLed InterMezzo در دسترس هستند، اما معنای خط فرمان AFS یا معماری آن را تکرار نمی کنند
[ترجمه ترگمان]دیگر سیستم های فایل AFS مانند the intermezzo موجود هستند، اما معنای AFS - و معماری آن را تکرار نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Zolpidem tartrate was first approved in the United States in 1992 as Ambien (sanofi-aventis), the statement notes; Intermezzo is a lower-dose formulation of zolpidem.
[ترجمه گوگل]بیانیه اشاره می کند که زولپیدم تارتارات برای اولین بار در ایالات متحده در سال 1992 به عنوان Ambien (sanofi-aventis) تایید شد Intermezzo یک فرمول با دوز کمتر از زولپیدم است
[ترجمه ترگمان]Zolpidem tartrate اولین بار در سال ۱۹۹۲ در آمریکا به عنوان Ambien (sanofi - aventis)تصویب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Opera is music, drama, literature, dance, theater and art as a comprehensive integration of art, usually by the Aria, Recitative, ensemble, chorus, Overture, Intermezzo, dances and other components.
[ترجمه گوگل]اپرا موسیقی، درام، ادبیات، رقص، تئاتر و هنر به عنوان یک ادغام جامع از هنر است که معمولاً توسط آریا، رسیتیتیو، گروه، کر، اورتور، اینترمزو، رقص ها و اجزای دیگر انجام می شود
[ترجمه ترگمان]اپرا شامل موسیقی، درام، ادبیات، رقص، تئاتر و هنر به عنوان یک ترکیب جامع از هنر، معمولا توسط آریا، recitative، گروه همسرایان، Overture، رقص، رقص، رقص و دیگر اجزای اپرا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تنوع (اسم)
potpourri, diversity, variety, versatility, divertimento, intermezzo

حادثه عشقی (اسم)
intermezzo

قطعه موسیقی کوتاه (اسم)
intermezzo

انگلیسی به انگلیسی

• entertaining musical composition performed between the acts of a play or opera; short piece of music placed between two larger sections of a composition; short musical composition

پیشنهاد کاربران

بپرس