intermediate product

جمله های نمونه

1. If there is a market for the intermediate product, then transferring at the market price is usually sound.
[ترجمه گوگل]اگر بازاری برای محصول میانی وجود داشته باشد، انتقال به قیمت بازار معمولاً صحیح است
[ترجمه ترگمان]اگر یک بازار برای محصول میانی وجود داشته باشد، سپس انتقال در قیمت بازار معمولا صحیح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The insoluble tea-leaf dietary fiber has high intermediate product whiteness, high organoleptic quality and high water holding capacity and expansibility.
[ترجمه گوگل]فیبر رژیمی برگ چای نامحلول دارای سفیدی محصول میانی بالا، کیفیت ارگانولپتیک بالا و ظرفیت نگهداری و انبساط بالای آب است
[ترجمه ترگمان]فیبر موجود در رژیم غذایی پسته، سفیدی محصول میانی بالا، کیفیت بالا organoleptic بالا و ظرفیت بالای آب بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As an intermediate product from protein to amino acid, peptide is the important nutrient substance and one of the important alimentation of protein besides amino acid.
[ترجمه گوگل]پپتید به عنوان یک محصول میانی از پروتئین به اسید آمینه، ماده مغذی مهم و یکی از مواد غذایی مهم پروتئین علاوه بر اسید آمینه است
[ترجمه ترگمان]پپتید به عنوان یک محصول میانی از پروتیین به آمینو اسید، ماده غذایی مهم و یکی از the مهم پروتیین به جز آمینو اسید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Benzimidazole and their derivatives are important material and intermediate product, it is a important structure cell which consist in many medicines.
[ترجمه گوگل]بنزیمیدازول و مشتقات آن ماده مهم و فرآورده واسطه ای است، یک سلول ساختاری مهم است که در بسیاری از داروها تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]Benzimidazole و مشتقات آن ها مواد مهم و میانی هستند، این یک سلول ساختار مهم است که در بسیاری از داروها قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Finally, we obtain the price scale of intermediate product.
[ترجمه گوگل]در نهایت، مقیاس قیمت محصول میانی را بدست می آوریم
[ترجمه ترگمان]در نهایت، مقیاس قیمت محصول میانی را بدست می آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The fingerprints of medicinal material, intermediate product and injection were compared with each other.
[ترجمه گوگل]اثر انگشت مواد دارویی، محصول میانی و تزریق با یکدیگر مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]اثر انگشت مواد دارویی، محصول میانی و تزریق با یکدیگر مقایسه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Starting from pentachloropyridine, intermediate product 6 - tetrachloropyridine was prepared by reduction with zinc dust.
[ترجمه گوگل]با شروع از پنتاکلروپیریدین، محصول میانی 6 - تتراکلروپیریدین با احیا با گرد و غبار روی تهیه شد
[ترجمه ترگمان]با شروع از pentachloropyridine، محصول میانی ۶ - tetrachloropyridine با کاهش گرد و غبار روی آماده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Therefore, the intermediate product is phthalic acid and final products are phthalic anhydride, carbon dioxide and water.
[ترجمه گوگل]بنابراین محصول میانی اسید فتالیک و محصولات نهایی آن انیدرید فتالیک، دی اکسید کربن و آب است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، محصول میانی is اسید است و محصولات نهایی استیک anhydride، دی اکسید کربن و آب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. An intermediate product producer that purchases materials and processes them specifically for a particular project.
[ترجمه گوگل]یک تولید کننده محصول میانی که مواد را خریداری و به طور خاص برای یک پروژه خاص پردازش می کند
[ترجمه ترگمان]یک تولید کننده محصول میانی که مواد را می خرد و آن ها را به طور خاص برای یک پروژه خاص پردازش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Polymethylene polyphenyl polyamine is an intermediate product of polymethylene polyphenyl polyisocyanate (MDI).
[ترجمه گوگل]پلی اتیلن پلی فنیل پلی آمین محصول واسطه ای از پلی متیلن پلی فنیل پلی ایزوسیانات (MDI) است
[ترجمه ترگمان]Polymethylene polyphenyl polyamine محصول میانی of polyphenyl polyisocyanate است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the appendix to this chapter we show a Lancaster-type formulation of differentiated intermediate products, which leads to similar results.
[ترجمه گوگل]در ضمیمه این فصل، یک فرمول از نوع لنکستر از محصولات میانی متمایز را نشان می‌دهیم که به نتایج مشابهی منجر می‌شود
[ترجمه ترگمان]ما در ضمیمه این فصل یک فرمول Lancaster از محصولات میانی متمایز را نشان می دهیم که منجر به نتایج مشابه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I also showed how to arrive at a successful transfer price where there was no market for the intermediate product.
[ترجمه گوگل]من همچنین نشان دادم که چگونه می توان در جایی که بازاری برای محصول میانی وجود نداشت، به یک قیمت انتقال موفق رسید
[ترجمه ترگمان]همچنین نشان دادم که چطور به یک قیمت انتقال موفق برسیم که در آن هیچ بازاری برای محصول میانی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Synthetic process of a high - efficient and low - toxic insecticide and of its intermediate product, p - methylthiophenol, is described.
[ترجمه گوگل]فرآیند سنتزی یک حشره کش با کارایی بالا و کم سمیت و محصول واسطه آن، p - متیل تیوفنول، شرح داده شده است
[ترجمه ترگمان]به گفته p، فرآیند مصنوعی یک حشره کش با قابلیت بالا و پایین - سمی و محصول میانی آن، p - methylthiophenol، توصیف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Homocysteine ( Hcy ) is a kind of sulphur - containing amino acid, the intermediate product of the methionine metabolism.
[ترجمه گوگل]هموسیستئین (Hcy) نوعی اسید آمینه حاوی گوگرد است که محصول واسطه متابولیسم متیونین است
[ترجمه ترگمان]homocysteine (Hcy)نوعی آمینو اسید حاوی گوگرد است که محصول میانی متابولیسم methionine است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. With any first price input, whether the processes of price oscillation of intermediate product of supply chain are convergent or emanative?
[ترجمه گوگل]با هر ورودی قیمت اول، آیا فرآیندهای نوسان قیمت محصول میانی زنجیره تامین همگرا هستند یا تابشی؟
[ترجمه ترگمان]با هر ورودی قیمت اول، چه فرآیندهای نوسان قیمت محصول میانی زنجیره تامین، همگرا یا emanative هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] محصول واسطه، فرآورده واسطه
[مهندسی گاز] محصول میانی
[ریاضیات] محصول واسطه، کالای واسطه ای

انگلیسی به انگلیسی

• product that is used as estimate for the manufacture of another product (economics)

پیشنهاد کاربران

بپرس