interlink

/ˌɪntərˈlɪŋk//ˌɪntəˈlɪŋk/

معنی: بهم پیوستن، مسلسل کردن، بهم جفت کردن
معانی دیگر: هم زنجیره کردن، هم حلقه کردن، به هم زنجیر کردن، هم زنجیر کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: interlinks, interlinking, interlinked
• : تعریف: to link together; interconnect.

جمله های نمونه

1. Police forces across Europe have begun to interlink their databases on stolen cars.
[ترجمه گوگل]نیروهای پلیس در سراسر اروپا شروع به پیوند دادن پایگاه های اطلاعاتی خود در مورد خودروهای سرقتی کرده اند
[ترجمه ترگمان]نیروهای پلیس در سراسر اروپا شروع به جمع آوری پایگاه های اطلاعاتی خود در مورد خودروهای مسروقه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Interlink hands and stretch up, tilting the pelvis.
[ترجمه گوگل]دست ها را به هم متصل کنید و به سمت بالا بکشید، لگن را کج کنید
[ترجمه ترگمان]دستش را دراز می کند و کش و قوسی می دهد و لگن را کج می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Such forces will interlink the economies of both parts of Ireland.
[ترجمه گوگل]چنین نیروهایی اقتصادهای هر دو بخش ایرلند را به هم مرتبط خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]چنین نیروهایی اقتصادهای هر دو بخش ایرلند را تضعیف خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Interlink hands and stretch up. Tilt the pelvis upwards - hold for 5 counts.
[ترجمه گوگل]دست ها را به هم متصل کنید و دراز کنید لگن را به سمت بالا خم کنید - 5 عدد نگه دارید
[ترجمه ترگمان]دست خود را دراز می کند و کش و قوسی می دهد لگن رو به سمت بالا به ۵ دست نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Interlink hands behind your back, palms facing inwards.
[ترجمه گوگل]دست ها را پشت سر خود به هم متصل کنید، کف دست ها به سمت داخل باشد
[ترجمه ترگمان]دست ها پشت سرت، کف دست ها به داخل به داخل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The interlink assurance system in ancient societies was very unfair the common people.
[ترجمه گوگل]سیستم تضمین پیوند در جوامع باستانی برای مردم عادی بسیار ناعادلانه بود
[ترجمه ترگمان]سیستم تضمین interlink در جوامع باستانی بسیار ناعادلانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The interlink assurance system in ancient societies was very unfair to the common people.
[ترجمه گوگل]سیستم تضمین پیوند در جوامع باستانی برای مردم عادی بسیار ناعادلانه بود
[ترجمه ترگمان]سیستم تضمین interlink در جوامع باستانی بسیار ناعادلانه به مردم عادی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Interlink Equipment Inc. is an international distributor of USED earthmoving - roadbuilding and construction equipment.
[ترجمه گوگل]Interlink Equipment Inc توزیع کننده بین المللی تجهیزات خاکی مورد استفاده - راهسازی و ساخت و ساز است
[ترجمه ترگمان]شرکت تجهیزات interlink یک توزیع کننده بین المللی مورد استفاده از خاکبرداری در خاکبرداری و تجهیزات ساختمانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. No Authorized InterLink found. Make sure your InterLink Plus is plugged in and try again.
[ترجمه گوگل]هیچ اینترلینک مجاز یافت نشد مطمئن شوید که InterLink Plus شما وصل است و دوباره امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]هیچ interlink مجاز یافت نشد مطمئن شوید که interlink Plus به شما متصل شده است و دوباره امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. With the interlink once again in hand, my artificial transwarp program should work- I only await a temporal polestar that will allow me to reopen the gateway that brought me here.
[ترجمه گوگل]با در دست داشتن این پیوند دوباره، برنامه transwarp مصنوعی من باید کار کند - من فقط منتظر یک ستاره قطبی موقت هستم که به من اجازه می دهد دروازه ای را که من را به اینجا رساند دوباره باز کنم
[ترجمه ترگمان]با the دوباره در دست، برنامه transwarp مصنوعی من باید کار کند - من فقط در انتظار یک polestar موقتی هستم که به من اجازه می دهد دروازه را باز کنم که من را به اینجا آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is a movie refer to an interlink killer who broke out of the prison.
[ترجمه گوگل]این فیلمی است که به یک قاتل ارتباطی اشاره دارد که از زندان فرار کرده است
[ترجمه ترگمان]این یک فیلم است که به یک قاتل interlink اشاره دارد که از زندان فرار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The paper introduces the design of power grid interlink and EMS system between offshore platforms.
[ترجمه گوگل]این مقاله طراحی اتصال شبکه برق و سیستم EMS بین سکوهای دریایی را معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله به معرفی طراحی شبکه برق و سیستم اورژانس میان سکوهای نفتی می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Interlink with other fire fighting systems to prevent electric fire effectively.
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از آتش سوزی الکتریکی به طور موثر با سایر سیستم های آتش نشانی ارتباط برقرار کنید
[ترجمه ترگمان]مجهز کردن سیستم های مبارزه با آتش دیگر برای پیش گیری از آتش سوزی به طور موثر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The state assignment method and step are introduced further by the interlink states chains.
[ترجمه گوگل]روش تخصیص حالت و مرحله بیشتر توسط زنجیره های حالت های پیوندی معرفی می شود
[ترجمه ترگمان]روش تخصیص وضعیت و مرحله ای بیشتر با زنجیره های interlink states معرفی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بهم پیوستن (فعل)
knot, graft, incorporate, unite, concrete, stick, link, admix, interlock, interconnect, bind, interlink, concatenate, pan, knit, seam, inosculate

مسلسل کردن (فعل)
interlink, catenate, concatenate, serialize

بهم جفت کردن (فعل)
interlink, joggle, interdigitate

تخصصی

[برق و الکترونیک] به هم پیوسته کردن

انگلیسی به انگلیسی

• link together, connect, join together
if things are interlinked, they are connected with each other in some way.

پیشنهاد کاربران

به هم پیوستن. به هم گره زدن. به هم متصل کردن
مثال:
their fates were interlinked
تقدیر و سرنوشت آنها به هم گره زده شده بود.
پیوند داشتن، پیوندخوردن، اتصال داشتن به یکدیگر، مربوط کردن، وصلت داشت به یکدیگر، به هم گره خوردن

بپرس