1. In her latest book, she interlaces historical events with her own childhood memories.
[ترجمه گوگل]او در آخرین کتاب خود، وقایع تاریخی را با خاطرات کودکی خود در هم آمیخته است
[ترجمه ترگمان]در آخرین کتاب، وقایع تاریخی را با خاطرات دوران کودکی خود مرور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Her hair was interlaced with ribbons and flowers.
[ترجمه گوگل]موهایش با روبان و گل در هم آمیخته بود
[ترجمه ترگمان]موهایش با روبان و گل درهم بافته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Your speech should not have been interlaced with these facts beside the point.
[ترجمه گوگل]گفتار شما نباید با این حقایق در کنار موضوع درآمیخته می شد
[ترجمه ترگمان]گفتار شما نباید در این مورد با این حقایق درهم و برهم بافته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The tree branches were interlaced with one another.
[ترجمه گوگل]شاخه های درخت در هم تنیده شده بودند
[ترجمه ترگمان]شاخه های درخت با یکدیگر بافته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They interlaced their hands.
[ترجمه گوگل]دست هایشان را به هم می زنند
[ترجمه ترگمان]با هم دست و پنجه نرم می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It was laid entirely with interlaced track.
[ترجمه گوگل]آن را به طور کامل با مسیر در هم تنیده گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]کاملا با هم بافته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Plain hospital beds with flock mattresses laid on interlaced wire springs were for the junior members of the staff.
[ترجمه گوگل]تختهای بیمارستانی ساده با تشکهای گلهای که روی فنرهای سیمی در هم قرار گرفته بودند، برای اعضای خردسال کارکنان بود
[ترجمه ترگمان]تخت های بیمارستان ساده با تشک ها و mattresses که روی سیم های تلگراف پیچیده شده بودند، برای اعضای سوم کارکنان بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The fields interlace on screen to create the illusion of full pictures.
[ترجمه گوگل]فیلدها روی صفحه نمایش به هم می پیوندند تا توهم تصاویر کامل را ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]زمینه ها برای ایجاد توهم تصاویر کامل بر روی صفحه نمایش داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This is passed to the interlace to progressive scan converter 30 to generate a progressive scan signal from the interlaced signal.
[ترجمه گوگل]این به مبدل interlace به scan progressive 30 ارسال میشود تا سیگنال اسکن پیشرونده از سیگنال در هم تنیده تولید کند
[ترجمه ترگمان]این به the اسکن پیشرفته ۳۰ برای ایجاد یک سیگنال اسکن پیشرفته از سیگنال interlaced متصل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The interlaced output from the source of interlaced material 50 is supplied to an interlace to progress scan converter 70 to generate a progressive scan signal.
[ترجمه گوگل]خروجی در هم آمیخته شده از منبع مواد درهم آمیخته 50 به مبدل اسکن پیشروی 70 برای تولید یک سیگنال اسکن پیشرونده عرضه می شود
[ترجمه ترگمان]این گره خورده از منبع ماده ۵۰ به یک interlace برای اسکن کردن مبدل ۷۰ برای تولید یک سیگنال اسکن پیشرفته (اسکن)تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Interlace your fingers to create a solid grip.
[ترجمه گوگل]انگشتان خود را در هم ببندید تا یک چنگال محکم ایجاد کنید
[ترجمه ترگمان]انگشت هات را باز کن تا محکم دست و پنجه نرم کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The various impressions interlace and become a patchwork of scenery of modern life.
[ترجمه گوگل]برداشت های مختلف در هم می آمیزند و به صورت تکه ای از مناظر زندگی مدرن تبدیل می شوند
[ترجمه ترگمان]تاثرات مختلف به a مختلف زندگی مدرن تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. There exists very serious phenomenon of interlace flicker and large area flicker in present TV.
[ترجمه گوگل]پدیده بسیار جدی سوسو زدن interlace و سوسو زدن ناحیه بزرگ در تلویزیون فعلی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در تلویزیون حاضر، پدیده بسیار جدی و بسیار جدی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Polyester Fiber and - glass Filament Interlace Tape is woven with polyester fiber as warp filled - glass filaments.
[ترجمه گوگل]الیاف پلی استر و نوار فیلامنت شیشه ای با الیاف پلی استر به عنوان رشته های شیشه ای بافته شده است
[ترجمه ترگمان]فیبر پلی استر با فیبر پلی استر با فیبر پلی استر به عنوان رشته های شیشه ای متصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید