interim injunction

تخصصی

[حقوق] قرار موقت

انگلیسی به انگلیسی

• temporary court order either compelling or restraining an act by an individual

پیشنهاد کاربران

[حقوق]
دستور موقت ( برای منع از انجام کاری و هنگامی صادر می شوند که نتوان خسارت وارده را بعداً جبران کرد )
مثال : a judge rejected an application by the unions for an interim injunction
قاضی درخواست اتحادیه ها را برای صدور دستور موقت رد کرد

بپرس