intergalactic

/ˌɪntəɡəˈlæktɪk//ˌɪntəɡəˈlæktɪk/

معنی: بین کهکشانی
معانی دیگر: (نجوم) میان کهکشانی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, relating to, or located in the space between galaxies.

جمله های نمونه

1. However, there's a snag in this intergalactic transportation scheme.
[ترجمه گوگل]با این حال، یک مشکل در این طرح حمل و نقل بین کهکشانی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، در این طرح حمل و نقل بین کهکشانی یک مشکل وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A needle dust as the model of the intergalactic dust is emploied, which is used to explain the reason why the supernova light tracks intergalactic space do not redden obviously.
[ترجمه گوگل]یک غبار سوزنی به عنوان مدل غبار بین کهکشانی استفاده شده است، که برای توضیح دلیل اینکه چرا نور ابرنواختر فضای بین کهکشانی را به وضوح قرمز نمی کند استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک گرد و غبار سوزن به عنوان مدل گرد و غبار بین کهکشانی emploied است، که برای توضیح دلیل استفاده از نور ابر نو اختر در فضای بین کهکشانی به طور واضح سرخ نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Intergalactic chickens invaded Earth, seeking revenge for the oppression of their earthly brethren.
[ترجمه گوگل]جوجه های بین کهکشانی به زمین حمله کردند و به دنبال انتقام ستم برادران زمینی خود بودند
[ترجمه ترگمان]مرغ ها به زمین حمله کردند و به دنبال انتقام گرفتن از برادران earthly بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Rapid star event or intergalactic travel is a closely related issues, as science fiction writer concern.
[ترجمه گوگل]رویداد سریع ستاره یا سفر بین کهکشانی موضوعی است که از نزدیک مرتبط است، همانطور که نویسنده داستان های علمی تخیلی نگران است
[ترجمه ترگمان]رویداد ستاره سریع و یا سفر بین ستاره ای موضوعات مربوط به نزدیکی است، به عنوان یک نویسنده داستان های علمی تخیلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In an intergalactic dimension, aliens are on the offense moving in to annihilate mankind.
[ترجمه گوگل]در بعد بین کهکشانی، بیگانگان در حال حمله برای نابودی بشر هستند
[ترجمه ترگمان]در بعد کهکشان ها، موجودات فضایی برای نابود کردن بشر در حال حرکت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The milky way travels through intergalactic space.
[ترجمه گوگل]راه شیری از فضای بین کهکشانی عبور می کند
[ترجمه ترگمان]کهکشان راه شیری از میان فضای کهکشانی می گذرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Beyond this zone only few intergalactic stars are seen.
[ترجمه گوگل]فراتر از این منطقه، تنها چند ستاره بین کهکشانی دیده می شود
[ترجمه ترگمان]فراتر از این منطقه فقط چند ستاره بین ستاره ای دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Even astronomers used to think little of intergalactic space.
[ترجمه گوگل]حتی اخترشناسان قبلاً به فضای بین کهکشانی فکر نمی کردند
[ترجمه ترگمان]حتی ستاره شناسان هم برای فکر کردن به فضای بین ستاره ای مورد استفاده قرار می گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. An Earthling is employed by an intergalactic federation to watch over a Way Station they secretly set up on Earth.
[ترجمه گوگل]یک زمینی توسط یک فدراسیون بین کهکشانی برای مراقبت از ایستگاه راه که مخفیانه روی زمین راه اندازی کرده اند، استخدام می شود
[ترجمه ترگمان]یک Earthling توسط یک اتحادیه بین کهکشانی به کار گرفته می شود تا بالای ایستگاه راه که به طور پنهانی روی زمین قرار دارند را تماشا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Want a hand working through your inner alien, or simply hope to get an accurate count of those intergalactic frequent-flier miles?
[ترجمه گوگل]آیا می‌خواهید دستی از طریق موجودات فضایی درونی‌تان کار کند، یا به سادگی امیدوار هستید که شمارش دقیقی از آن مایل‌های بین کهکشانی که مکرر پرواز می‌کنند را به دست آورید؟
[ترجمه ترگمان]آیا می خواهید یک دست از طریق بیگانه داخلی خود کار کنید، یا به سادگی امیدوار باشید که شمارش دقیق آن مایل ها مسافر همیشگی را به دست آورید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Alternatively the capsule might be drifting in the weak gravitational field of intergalactic space.
[ترجمه گوگل]یا ممکن است کپسول در میدان گرانشی ضعیف فضای بین کهکشانی در حال حرکت باشد
[ترجمه ترگمان]هم چنین ممکن است کپسول در میدان گرانشی ضعیف فضای بین کهکشان ها شناور باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Captain Kirk will end his boldly going where no man has gone before by becoming an intergalactic monk.
[ترجمه گوگل]کاپیتان کرک با تبدیل شدن به یک راهب بین کهکشانی به رفتن جسورانه خود به جایی که هیچ کس قبلاً نرفته بود، پایان خواهد داد
[ترجمه ترگمان]کاپیتان کریک شجاعانه به جایی می رود که هیچ مردی قبل از تبدیل شدن به یک راهب بین کهکشانی بی هوده از آنجا نرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Flandrau Science Center goes back and forth with a pair of presentations exploring both the Jurassic past and the intergalactic future.
[ترجمه گوگل]مرکز علمی Flandrau با یک جفت ارائه به کاوش در گذشته ژوراسیک و آینده بین کهکشانی به عقب و جلو می رود
[ترجمه ترگمان]مرکز علوم Flandrau با یک جفت نمایش در حال بررسی گذشته ژوراسیک و آینده بین کهکشان ها ادامه می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In terms of density, the voyage from interplanetary to intergalactic space is more drastic than going from water into air.
[ترجمه گوگل]از نظر چگالی، سفر از فضای بین سیاره ای به فضای بین کهکشانی شدیدتر از رفتن از آب به هوا است
[ترجمه ترگمان]از نظر چگالی، سفر از بین سیاره ای به فضای بین ستاره ای شدیدتر از حرکت آب به هوا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The faster they move, the more mass must lie within their orbits to keep them from escaping into intergalactic space.
[ترجمه گوگل]هرچه سریعتر حرکت کنند، جرم بیشتری باید در مدار آنها قرار گیرد تا از فرار آنها به فضای بین کهکشانی جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]هر چه سریع تر حرکت کنند، توده بیشتری درون مدار خود قرار می گیرد تا آن ها را از فرار به فضای بین کهکشان ها نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بین کهکشانی (صفت)
intergalactic

انگلیسی به انگلیسی

• between different galaxies

پیشنهاد کاربران

بپرس