interfere in


دخالت کردن در

جمله های نمونه

1. Don't interfere in what doesn't concern you.
[ترجمه گوگل]در چیزی که به شما مربوط نیست دخالت نکنید
[ترجمه ترگمان]به چیزی که مربوط به تو نیست دخالت نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I never interfere in his business.
[ترجمه گوگل]من هرگز در کار او دخالت نمی کنم
[ترجمه ترگمان]من هرگز در کار او دخالت نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Don't interfere in matters that do not concern you!
[ترجمه گوگل]در مسائلی که به شما مربوط نیست دخالت نکنید!
[ترجمه ترگمان]در اموری که به تو مربوط نیست دخالت نکن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Why does he always interfere in others' affairs?
[ترجمه گوگل]چرا همیشه در امور دیگران دخالت می کند؟
[ترجمه ترگمان]چرا همیشه در کاره ای دیگران دخالت می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She had no right to interfere in what was plainly a family matter.
[ترجمه گوگل]او حق نداشت در آنچه آشکارا یک موضوع خانوادگی بود دخالت کند
[ترجمه ترگمان]او حق نداشت در کاری که به سادگی یک خانواده بود دخالت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "Under no circumstances should a strong nation interfere in the internal affairs of another one, "he argued back at the debate.
[ترجمه گوگل]او در این مناظره گفت: «به هیچ عنوان یک ملت قوی نباید در امور داخلی کشور دیگری دخالت کند
[ترجمه ترگمان]وی در این مناظره گفت: \" در هیچ شرایطی نباید یک ملت قوی در امور داخلی یک کشور دیگر دخالت کند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some people think the Church shouldn't interfere in politics.
[ترجمه گوگل]برخی از مردم فکر می کنند که کلیسا نباید در سیاست دخالت کند
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم فکر می کنند که کلیسا نباید در سیاست دخالت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was resentful of anybody's attempts to interfere in her work.
[ترجمه گوگل]او از تلاش‌های کسی برای دخالت در کارش خشمگین بود
[ترجمه ترگمان]از تلاش هر کسی که در کارش دخالت کند نفرت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He does not want to interfere in the internal affairs of another country.
[ترجمه گوگل]او نمی خواهد در امور داخلی کشور دیگری دخالت کند
[ترجمه ترگمان]او نمی خواهد در امور داخلی کشور دیگری دخالت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The courts are reluctant to interfere in these matters.
[ترجمه گوگل]دادگاه ها تمایلی به دخالت در این امور ندارند
[ترجمه ترگمان]دادگاه ها تمایلی به دخالت در این امور ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Britain has no right to interfere in the internal affairs of other countries.
[ترجمه گوگل]انگلیس حق دخالت در امور داخلی سایر کشورها را ندارد
[ترجمه ترگمان]بریتانیا حق دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. None has the right to interfere in the internal affairs of other countries.
[ترجمه گوگل]هیچ کس حق دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر را ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از طرفین حق دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر را ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's not the church's job to interfere in politics.
[ترجمه گوگل]این وظیفه کلیسا نیست که در سیاست دخالت کند
[ترجمه ترگمان]این وظیفه کلیسا نیست که در سیاست دخالت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We hold that no country should interfere in the internal affairs of other countries.
[ترجمه گوگل]ما معتقدیم که هیچ کشوری نباید در امور داخلی کشورهای دیگر دخالت کند
[ترجمه ترگمان]ما ثابت می کنیم که هیچ کشوری نباید در امور داخلی کشورهای دیگر دخالت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس