interface corrosion inhibition ( خوردگی )
واژه مصوب: بازدارندگی خوردگی میانا
تعریف: فرایند تعویق خوردگی که در آن برهم کنش شدیدی بین زیرآیند ( substrate ) درحال خورده شدن و بازدارندۀ خوردگی رخ می دهد، در این فرایند بازدارندۀ خوردگی برحسب میزان پتانسیل زیرآیند جذب سطح می شود و به عنـوان یک الکتروکاتالیزور مثبت یـا منفـی بر روی واکنش خوردگی اثر می کنـد یا خـود بـازدارنده در فـراینـد اکسایش ـ کاهش برق شیمیایی/ الکتروشیمیایی مشارکت می کند
... [مشاهده متن کامل]
واژه مصوب: بازدارندگی خوردگی میانا
تعریف: فرایند تعویق خوردگی که در آن برهم کنش شدیدی بین زیرآیند ( substrate ) درحال خورده شدن و بازدارندۀ خوردگی رخ می دهد، در این فرایند بازدارندۀ خوردگی برحسب میزان پتانسیل زیرآیند جذب سطح می شود و به عنـوان یک الکتروکاتالیزور مثبت یـا منفـی بر روی واکنش خوردگی اثر می کنـد یا خـود بـازدارنده در فـراینـد اکسایش ـ کاهش برق شیمیایی/ الکتروشیمیایی مشارکت می کند
... [مشاهده متن کامل]