صفت ( adjective )
مشتقات: interestingly (adv.)
مشتقات: interestingly (adv.)
• : تعریف: causing attention to or concern about; provoking interest or curiosity.
• مترادف: appealing, piquant, stimulating
• متضاد: bland, dull, insipid, monotonous, prosaic, stodgy, tiresome, uninteresting
• مشابه: absorbing, arousing, arresting, attractive, curious, engrossing, enthralling, fascinating, inspiring, inviting, provocative, riveting
• مترادف: appealing, piquant, stimulating
• متضاد: bland, dull, insipid, monotonous, prosaic, stodgy, tiresome, uninteresting
• مشابه: absorbing, arousing, arresting, attractive, curious, engrossing, enthralling, fascinating, inspiring, inviting, provocative, riveting
- Books and movies about crime are interesting to many people.
[ترجمه شهرزاد] کتاب های و فیلم اکشن برای بسیاری از مردم جالب و قابل توجه هستش|
[ترجمه ستایش حسینخانی] کتاب ها و فیلم هایی در مورد جنایات برای بسیار از مردم جالب دلربا هستند.|
[ترجمه ال سی] کتاب ها و فیلم های راجب به جنایت برای بسیاری از مردم هیجان انگیز است|
[ترجمه گوگل] کتاب ها و فیلم های جنایی برای بسیاری از مردم جالب است[ترجمه ترگمان] کتاب ها و فیلم هایی درباره جنایت برای بسیاری از مردم جالب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She's an interesting writer whose books have been bestsellers.
[ترجمه سارا] او یک نویسنده جالب است کسی که کتاب هایش بهترین فروش را داشته اند|
[ترجمه گوگل] او نویسنده جالبی است که کتاب هایش پرفروش بوده است[ترجمه ترگمان] نویسنده جالبی است که کتاب هایش bestsellers بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He found mathematics interesting even as a child, so it wasn't surprising that he entered that field.
[ترجمه گوگل] او حتی در کودکی ریاضیات را جالب می دانست، بنابراین تعجب آور نبود که وارد این رشته شد
[ترجمه ترگمان] او ریاضیات را حتی به عنوان یک کودک پیدا کرد، بنابراین تعجب آور نبود که او وارد این حوزه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او ریاضیات را حتی به عنوان یک کودک پیدا کرد، بنابراین تعجب آور نبود که او وارد این حوزه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید