صفت ( adjective )
مشتقات: interestedly (adv.), interestedness (n.)
مشتقات: interestedly (adv.), interestedness (n.)
• (1) تعریف: having or showing curiosity, concern, or attention.
• متضاد: disinterested, indifferent, uninterested
• مشابه: fascinated, intrigued
• متضاد: disinterested, indifferent, uninterested
• مشابه: fascinated, intrigued
- I've always been interested in astronomy.
[ترجمه نیا] من همیشه ب نجوم علاقه مند هستم|
[ترجمه 00] من همیشه به ستاره شناسی علاقه مند هستم.|
[ترجمه نیلوفر مرادی] من همیشه به نجوم علاقه مند بوده ام.|
[ترجمه گوگل] من همیشه به نجوم علاقه داشتم[ترجمه ترگمان] من همیشه به ستاره شناسی علاقه مند بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He tries to tell her his problems, but she's just not interested.
[ترجمه گوگل] او سعی می کند مشکلاتش را به او بگوید، اما او علاقه ای ندارد
[ترجمه ترگمان] سعی می کند مشکلات خودش را به او بگوید، اما او علاقه ای به این کار ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] سعی می کند مشکلات خودش را به او بگوید، اما او علاقه ای به این کار ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- When she writes, she's not interested in punctuating properly.
[ترجمه گوگل] وقتی می نویسد، علاقه ای به نشانه گذاری درست ندارد
[ترجمه ترگمان] وقتی که اون نامه مینویسه اصلا به حرف زدن من علاقه نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] وقتی که اون نامه مینویسه اصلا به حرف زدن من علاقه نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Tomorrow is the last day for interested students to sign up as volunteer tutors.
[ترجمه گوگل] فردا آخرین روز ثبت نام دانشجویان علاقه مند به عنوان معلم خصوصی است
[ترجمه ترگمان] فردا آخرین روز برای دانشجویان علاقمند است که به عنوان مربی داوطلب ثبت نام کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] فردا آخرین روز برای دانشجویان علاقمند است که به عنوان مربی داوطلب ثبت نام کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: having a claim, personal involvement, or monetary share.
• متضاد: detached, disinterested
• متضاد: detached, disinterested
- The interested parties were gathered together for the reading of the will.
[ترجمه مهدی سعیدی] ذینفعان برای قرائت وصیت نامه گرد هم آمدند.|
[ترجمه گوگل] علاقمندان برای قرائت وصیت نامه دور هم جمع شدند[ترجمه ترگمان] طرف های علاقه مند برای قرائت وصیت نامه گرد هم آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید